گـزیده اخبــار
خانه » اجتماعی » اول بــرابــری آنــگــاه بـــــرادری
اول بــرابــری آنــگــاه بـــــرادری

اول بــرابــری آنــگــاه بـــــرادری

ادیان ابراهیمی یا ادیان توحیدی آمده اند تا سرشت و سرنوشت همه انسانها را بر یک محور گره بزنند و بر این اساس ریشه نفاق و تفرقه و شرک را قطع نمایند.کوشیدند بر مبنای وحدت عقیدتی و ایمانی وحدت عملی را در زندگی مؤمنان استوار گردانند.توحید سنگ بنا و شاه فنر اصلی این ادیان را تشکیل میدهد تا حدیکه اگر توحید را برداریم تمام شیرازه این بنا فروخواهد ریخت و همه اعمال بدون توحید معنی خود را از دست خواهند داد.مبلغان وواعظان این ادیان تصور میکردند با اینطریق چنان بنای خلل ناپذیر وحدت و اخوت را استوار کرده اند و وحدت زمین را با وحدت آسمانی گره زده اند که مو هم در درز آن نگنجد.با اینکار بر همه عالم فخر میفروشند که زمین و آسمان را باهم گره زده اند.اما گویی این واعظان چنان سر شان در آسمان گرم است و همه عالم ناسوت را در نوردیده اند که همه زمینیان و خاکیان را با تمام قوانین خلل ناپذیرش پاک از یاد برده اند.آنچنان سرگرم تفسیر افلاطونی دین اند که مشیتهای استوار و اجتناب ناپذیر زندگی انسانها  رابه   هیچ هم حساب نمیکنند.هزاروچهارصد سال است که به یک خدا باورداریم،به یک خدا سجده میکنیم،پیامبر و قبله ما یکیست و دین ماهم یکی اما هیچگاه با هم برادرومتحد نبوده ایم.چرا اینگونه است؟ برای اینکه منافع ما یکی نیست،خدا یکی اما منافع هزاران تا.ما یک سر داریم اما هزار سودا.الویسوس فیلسوف معروف سیاست گفته بود؛« اگر عالم طبیعت بر اساس قانون حرکت استوار است،زندگی انسانها بر مبنای قانون منفعت میچرخد.» این قول استوار عقلایی و تاریخ زندگی بشر بما می آموزد که اگر میان ضرورتهای مادی و منافع دنیوی انسانها همآهنگی و تعادل برقرار نگردد هیچ حکم و توصیه آسمانی کاری از پیش نخواهد برد.در یک مسجد و زیر یک سقف سر به پیشگاه خدای واحد ورو به یک قبله شهادت مشترک ادا میکنیم اما در عین حال هرکدام به منفعت خود می اندیشیم.سعی ما درین نیست که از منافع و ضروریات زندگی بگذریم زندگی ما بر اساس همین منافع استوار است.سخن بر سر  تعادل این منافع است.انکار منافع مردم انکار کرامت انسانی آنهاست.سخن درینست که انکار حقوق اولیه انسانها چون خوراک،لباس،بهداشت،امنیت،شغل،فرهنگ و سهم سیاسی از سوی حاکمان مدعی شریعت و دیانت  در حکم تخطی از فرامین دین و شریعت است.آنکه خواهان قدرت و سلطه مطلق سیاسی و انحصار همه صلاحیتها در قبضه خود بوده اما معیشت و روزی مردم را به خدا حواله میدهد بر خر شیطان و جهل مرکب سوار است.زمامداران و حاکمانی که زندگی و معیشت مردم را نتوانند سامان دهند و بخواهند بر یک نفوس گرسنه،بی تعلیم ،بی اختیار و مستآصل حکومت کنند و حاضر نباشند مسؤلیت را به آهل بسپارند ،دین و دنیای مردم را برباد میدهند و دشمنی ای بد تر ازین با دین و دینداران سراغ نمیشود.کسیکه اهمیت و نقش منافع ضروری و مشروع مردم را انکار و اغماض کند از فلسفه بنیادین اخلاقی دین بی خبر است.آیا فراموش کرده ایم که همان روز اول در یک خانواده و زیر ریش پدر دو برادر،هابیل و قابیل ،بر سر منافع شکم و زیر شکم به مقاتله پرداختند و قابیل غاصب و. تجاوزگر با سنگ کین فرق برادر را میشکافد تا زمین و زن و مواشی اش را تصاحب کند.هردو برادر متدین به یک دین و مومن به یک خدا بودند اما منافع شان با یکدیگر تعارض داشت.تاریخ بشر با برادر کشی بر سر منافع آغاز شده است.قابیل با همدستی و همدستانی زاغان سیهکار که با قار قار دروغین شان صدای حقانیت و مظلومیت هابیلان را به فراموشی می سپارند،پیکر خونین برادر را در خاک سیه پنهان کرد تا شاهدی در محکمه عدالت برای هابیل نباشد و غاصبان همیشه تاریخ بی دغدغه بر حاکیت جهل و جور شان ادامه دهند.چرا اینچنین؟ برای اینکه خدا ما را به وحدت و برادری میخواند اما منفعت و تعارض منافع مانع وحدت و برادریست،اگر صادقانه وحدت و برادری میخواهید به نافع مشروع و اجتناب ناپذیر همه انسانها اعتراف کرده و به آنها احترام بگذارید.تا عدالت و برابری برقرار نگردد ادعای توحید و برادری دروغی بیش نیست و این ادعای دروغین و مردم فریبانه را بر روی مدعیان کاذب دیانت و شریعت بکوبید.تا بوده اینچنین بوده،از هابیل و قابیل تا امروزما با ادعای توحید و برادری مشغول دریدن یکدیگریم،بر روی شمشیر های هردو صف متخاصم آیات توحیدوجهاد حک شده است،هردویکدیگررا با فتوای یک دین وتفسیریک کتاب سبوعانه میدرند وخون همدیگررا برخود حلال میشمارند.ما ازین آموخته ایم که توحید و برادری از راه برابری و عدالت میگذرد،توحید از زمین  و از شکم ما و شما آغاز میشود.ما از اول راه را برعکس پیموده ایم،باید از زمین وسر دسترخوان شروع کرد.آنکه زندگی اش ویران و بیسامان است آخرتش همانگونه است.آنکه وعده آخرت میدهد تا دنیای مردم را غصب کند،آنکه سر مردم را به آسمان میبندد تا جیبش را خالی کند شیادی بیش نیست.ما در مسجد عهد اخوت و توحید می بندیم اما وقتی بیرون امدیم منافع دنیوی ما را رودر روی یکدیگر قرار میدهد.ما در دین برادریم اما در منافع سیاسی و مادی دشمن یکدیگر.چرا خدای واحد،قبله واحد و کلمه واحد نمیتواند ما را متحد و برادر سازد ؟ برای اینکه در پشت نقاب توحید شرک،در پشت نقاب برادری کینه و دشمنی . در پشت همه شعار های کاذب « منفعت» پنهان است،تا منافع ما یکی نشود خدای ما یکی نمیشود.خدا خودش در پرده غیب پنهان است ماییم که حسابهای شخصی خود را به نام او تصفیه میکنیم،پس بیایید کار را ازینسو شروع کنیم.

لطیفی  ۱۳ مارچ ۲۰۲۲

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا