گـزیده اخبــار
خانه » اجتماعی » سقوط عمران خان یک بنیادگرایی دموکرات درسیاست پاکستان !
سقوط عمران خان یک بنیادگرایی دموکرات درسیاست پاکستان !

سقوط عمران خان یک بنیادگرایی دموکرات درسیاست پاکستان !

شایددیگر برای هیچکسی حتی انانیکه معادلات وفورمول های  سیاست افغانستان ومنطقه را از زاویه منحنی خوش باوری و ساده اندیشی در بستر تیوری توطئیه  می نگریستند و هنوزهم مینگرند  سیاست استراتیژیک ارتش پاکستان به مثابه نگهبانان ثابت قدم آنکشوردر تاریکی مانده باشد . سیاست توطئیه گرانه و گام به گام عمران خان رهبرحزب تحریک انصاف پاکستان این مهره فرتوت و به میعاد گذشته ارتش

پاکستان که در تقویت  واعزام شبکه حقانی برای تصرف کابل پایتخت افغانستان  نقش اساسی را ایفأ نموده است اکنون به مانند آفتاب برملا گردیده است عمران خان در چندین محل و گردهم آئی  خواستار به رسمیت شناخته‌شدن امارت  طالبان شده و گفته است “دیر یا زود، طالبان باید از سوی جهان به رسمیت شناخته شوند” و “هیچ جایگزین دیگری برای طالبان در افغانستان وجود ندارد”.وی افزوده است که “تنها گزینه‌ای که جهان در حال حاضر دارد تعامل با طالبان برای پیشبرد امور است.”

رویارویی عمران خان با آرتش وقتی آغاز شد که فرمانده ارتش جنرال فیض حمید را در مغائرت با نورم های تشکیلاتی از مقام قدرتمندترین ریاست ارتش یعنی ISI تبدیل و بجای وی جنرال دیگری به اسم جنرال ندیم انجم مقرر نمود منتقدان عمران خان را هرچند “دست نشانده” ارتش می‌دانستند، اما اواخر سال گذشته، در موضوع جایگزینی ژنرال فیض حمید، رئیس استخبارات قدرتمند ارتش پاکستان (ISI) پس از سفر او به کابل در روزهایی که طالبان کابینه خود را اعلام کرد، شکاف میان عمران خان و ارتش بیشتر شد. او برخلاف سنت نخست وزیران قبل از خود از “خط سرخ” ارتش گذشت اما در نهایت انتصاب ژنرال ندیم احمد انجم فرد مورد نظر ارتش در این سمت مهم موافقت کرد.چنانچه سخنان عامر ډوگر از نزدیکان عمران خان و ازاعضای پارلمان پاکستان شنیدید صدراعظم عمران خان نه می خواست تا بهبود یافتن اوضاع افغانستان که وضعیت بصورت مستقیم زیر نظر وی قرار داشت از سمت اش برکنارشوداما این مناسبات لرزنده میان صدراعظم عمران خان وآرتش آنگاه به وخامت کشیده شد که عمران خان نخست وزیر پاکستان مذاکرات صلح با تحریک طالبان پاکستان یا TTP را به وساطت طالبان افغانستان بویژه شبکه حقانی و شخص خلیفه سراج الدین حقانی وزیر داخله طالبان در ولایت خوست برگزارشد که این معامله به دلائیل مورد رضایت ارتش پاکستان نبوده است   

       عمران خان که با مشورت شبکه حقانی در جهت استقرار صلح در پاکستان حل وفصل منازعات میان ارتش و تحریک طالبان پاکستان رابه عنوان  استراتیژیی صلح در پاکستان پذیرفته بود در مغائرت با عمق هدفمندیی ارتش معرفی شد ، هرچند این استراتیژیی و هدفمندیی ارتش هیچگاه دربیانات و مواضع سخنگویان ارتش قدرتمند پاکستان بیان و مطرح نگردیده است . البته آقای خان و دسته سیاسی اش حزب نهضت انصاف پاکستان کشور مسقل ودارای حقوق دیپلوماتیک با جامعه جهانی افغانستان را نیز مانند چهار ایالت دیگر پاکستان تصورنموده و برای حفظ امنیت پاکستان میتواند یک وایسرای نظامی مجهز با خرافات و توهومات درافغانستان نقش بازی کند                                                                  
   
لهذا روی همین محاسبه ازاعزام جنگجویان  شبکه حقانی به افغانستان حمایت نمود وطبیعی است که این گونه دیدگاه تنگ نظرانه آقای خان با استراتیژیی ارتش پاکستان در باره مدیریت سیاسی افغانستان  درمغائرت کامل قرار دارد و با چراغ سبز نشان دادن و تشویق نیروهای ریزرفی سیاسی یعنی همه مخالفانی که درائتلاف ضد عمران خان گرد هم آمده اند پایه های حکومت عمران خان را فراهم آورند .مسأله بسیار مهم دیگری که سبب گردید تا عمران خان رهبر تحریک انصاف و نخست وزیر پاکستان آنرا نادیده گیرد و خود را نخست وزیرکشور مستقل ازسیاست های غرب بویژه ایالات متحده امریکا بداند موضوع جنگ اوکرائن بوده که حضور عمران خان  درمسکو با روزهای نخست حمله براوکرائین مصادف گردید و عمران خان نتوانیست خود را از دائره کشورهای حامی حمله  روسیه برکیف بیرون کند و این کار سبب گردید تا عمران خان طوری انگارد که گویا طرح تحریک عدم اعتماد مخالفان درمجلس پاکستان برنامه خارجی ها بویژه امریکا بوده  که سناریوی آن از سوی خارج نشینان که بیشتر اشاره خان به حضور نواز شریف در لندن بوده نوشته شده است .چنانچه تأکید و ترکیزعمران خان  برهمین مؤلفه درتمامی  تحولات سیاسی آخیر به ؤضوح به مشاهده میرسد

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا