گـزیده اخبــار
خانه » اجتماعی » چه کسی راست می گوید؟
چه کسی راست  می گوید؟

چه کسی راست می گوید؟

همانطوری  که اطلاع دارید  جوانی به اسم سپین گل فارغ التحصیل صنف دوازدهم  که نتوانسته بود در امارت طالبان به زندگی نکبت بارخود ادامه دهد در قلب شهر کابل و در چوک  دهمزنگ  خودسوزی کرد و قتی جهت تداوی ومعالجه به شفاخانه منتقل شد یک روزبعد درشفاخانه درگذشت.   این خبر همه جهان را تکان داد و پرده  ازچهره امارت عمری طالبان را برافگند . البته این حادثه نه از آن جهت که گویا درحاکمیت طالبان این نخستین ودرعین حال درد ناکترین حادثه ای باشد که بؤقوع پیوسته است بلکه از آنجهت که این حادثه در حاکمیت  طالبان با دعوای جهاد فی سبیل الله وشکست دادن پنجاه ودو کشور به سرکرده گی امریکا و احیایی خلافت عمری صورت گرفته است .

هرچند کارنامه سیاه طالبان بویژه درهمین چند ماه حکومت شان سنگین ترازاین است که ما تصؤرشان بکنیم . از سوی دیگر وقتی این آتش به دامن رژیم طالبان رسید و شعله های آتشی که بر جان نحیف این جوان مظلوم می پیچید در سراسر جهان نگریسته شد طبیعی است که طالبان برای دروغ جلوه دادن آن به شیوه های سنتی و تطمیعی متوصل شدند و مردی را بنام پدر جوان مظلومی که تازه خود را به آتش

کشیده بود روی صحنه آورد و ایشان گفتند که تمامی همسایه ها خبر دارند که وی تکلیف اعصاب داشت چیزی کم دوسال میشود ، نه وی گرسنه بود و نه تشنه بود نه برادر دیگر بود همین تکلیف اعصاب بود برادر که همین طور کار را کرد ؛ نه کسی سراش ظلم کرده بود …طالبها کت ما کمک کرد مرده ای ما را در خانه آورد زخمی ما را برد درشفاخانه ، بسیارکمک کردند از پیش شان بسیار خوش هستیم.!! اما حقیقت چیزی دیگری بود و امروز یکی از گزارشگران شبکه تلویزیونی شمشاد که از کابل پخش می شود جهت دریافت حقیقت وچگونگی ؤقوع موضوع به خانه ای که وی یعنی مرحوم سپین گل در آن زندگی میکرد رفت و چنین گزارشی را از آن تهیه دیده است ، گزارشگر اینگونه آغاز میکند :

این کلبه سپین گل است سپین گل کسی بود که روزگذشته درچهارراهی دهمزنگ به دلیل فقر، بیکاری وغربت اقدام به خود سوزی نمود خانواده سپین گل می گویند ازسه سال بدینسو دراین خانه به کرایه زندگی نموده اند. سپین گل زمانی توسط کراچی دستی روزگارش را می چرخاند اما آخیرأ که بیکار شده بود تنها در این کلبه حقیرانه از ایشان سبزی پالک به یادگار مانده است کهبا فروش سبزی پالک امور زندگی اش را پیش میبرد . ………….مادر کلان سپین گل عامل اصلی خود سوزی و خود کشی سپین گل را فقر و بیکاری میداند مادر کلان ادامه میدهد . روزی که سبزی پالک را به شهر برده بود و طالبان کراچی اش را منهدم ساخته بود وقتی به خانه آمد جگر خون بود گفتیم پسرم ! چه شده گفت حال طالبان  به ترکاری فروشی هم نه می گذارند آمد و پسرکوچکش  را نیز با خود گرفت و رفت …یک ساعت یا دوساعت بعد دیدیم که طالب آمد ……..گفتند که پسرت در شفاخانه است …همچان برادرش ځاځی نام به گزارشگر تلویزیون گفت :

صبح آمد و خود را پاک  شستشو نمود پسر کوچک اش را با خود گرفته و به دهمزنگ رفته بودند نه میدانیم که تیل ( بنزین  ) را ازکجا پیدانموده بودکه بر خود انداخته و خود را آتش زده بود ، بیکاری و فقر که با چرخه دستی زندگی اش را میگذراند حتی گندنه نیز از وی برجا  مانده بود ، روزگار براو سخت آمد . برادرش میگوید که سپین گل تا صنف دوازدهم تحصیل نموده و امید واربود تا تحصیلات عالی را نیز به انجام رساند وخودش  که از صنف دوازدهم فارغ اما بیکار بود کار نداشت . اما هنوزهم طالبان که بدون آگاهی از حکومت داری وسیاست کفش رژیم مافیائی سابق را بر پا کرده اند و میخواهند با سؤ استفاده از فقرو رنج مردم جنگزده افغانستان سیاست تطمیع و تهدید را برای تداؤم قدرت ظالمانه خویش به عنوان شیوه مجرب و آزموده شده تمامی طاغوتان تاریخ افغانستان و جهان به کار گرفته اند . اما این سوال در ذهن همه کسانی که با سیاست و مطبوعات سروکار دارند باقی مانده است که راستی چه کسی راست میگویند ، پدرمظلوم و تطمیع شده با تهدیدات یا خانواده ؟

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا