توجیه مرشدانه قتل عام درپنج شیر

محتمل است شما عزیزان خواننده و شنوینده ای که آخرین اخبار وگزارشها درباره وضعیت عمومی افغانستان را با بی صبری دنبال می کنید خبر کشتارخونین وقتل عام مردم بی گناه پنجشیررا نه شنیده باشید و قلب های یکایک تان به درد نیاورده باشد.

با اینکه ما هیچ اعتراضی به هیچ نظری که هرکسی ودر هرجایگاهی راجع به هرحادثه ای ابراز فرموده باشد یا ابرازمی فرمایند نداشته ایم ،نداریم ونه خواهیم داشت.زیراازدیدگاه ما بعضی « نظر» هاچیز بسیارمفیدی اند چه بسی اگراظهار نه شود و تاریخ مصرف اش بگذرد کسی که درگذشته درمقام مشابهی دیگری درهمین سطوح  باورودیدگاه ونظری داشته است به آسانی  قبای پیشوائی رابرتن میکند وبا انکارازآنچه که درتاریخ گذشته نقش ورولی را اجرأ میکرد

برادران و خواهران عزيز!گروه هايى كه در چهار و نيم دهه قبلی در جنگ هاى نيابتى دخيل بودند؛ و چون سربازان بومى اشغالگران عمل كرده اند؛ در اين روزها بارى ديگر پاچه ها را بالا زده اند، از جنگى ديگر صحبت مى كنند و مدعى اند كه بخش هاى از پنجشير، اندراب و ورسج را تصرف كرده اند؛ در حالى كه هيچ بخشى در هيچ ولايت افغانستان را نه تصرف كرده اند و نه در آن پايگاه ثابت دارند؛ كارى كه انجام داده اند فقط اين بود كه از يك سو مردم را واداشته اند خانه هاى شان را ترك كنند و آواره شوند و از سوى ديگر إمارت اسلامي را وادار كرده اند حضور نظامى اش را در اين مناطق فعالتر و پر رنگتر كند؛ مسئوليت تمامى حوادث خونين در اين مناطق به دوش كسانى است كه براى جلب كمك هاى مالى و نظامى اجانب به اين تبليغات و تحركات متوسل شده اند.  ابراز این نکته که جناب گلبدین حکمتیار به عنوان رهبر حزب اسلامی افغانستان پس ازبرهم زدن توافق دوحه توسط عمران خان صدراعظم پاکستان وتسلط شبکه حقانی برهبریی خلیفة سراج الدین حقانی فرزند مولوی جلال الدین حقانی  که دراظهارات جنرال حمید گل رئیس سازمان اطلاعات ارتش ذکر خیرش  بعمل آمده است بر کابل پایتخت افغانستان  گاه گاهی در سخنرانی ها و خطباتش خود را تافته جدا بافته از نظام سابق برهبریی اشرف غنی می خوانددرمغائرت باواقیعت های تاریخی سرزمین بخون آغشته افغانستان قرار دارد زیرا ایشان در چندین سال آخیری که پس از معاهده با دولت سابق مافیائی  مشغول چانه زنی برتکمیل  شرائط معاهده میان حزب اسلامی و حکومت افغانستان برهبریی اشرف غنی بود دولت را بر عدم التزام به شرائط معاهده می خواند و آنرا تناقض صریح دولت از معاهده با حزب اسلامی عنوان میکرد ،

البته باید گفت که بلا نسبت این نوع تصورازخلل حافظه وعدم شناخت از چگونگی نظام مافیائی بازارآزاد است که اکثریتی ازرهبران و فعالان بزرگترین نهضت ها و حرکت های مذهبی  ضد استعماری دچار آن شده اند . طبیعی است که جناب گلبدین حکمتیارنیزکه از رهبران نامورو درعین حال یکه تازوخود خواه جهاد برضد اشغالگران ارتش سرخ به شمار می آید از همین  جمع رهبرانی که دچار بیماریی ضعف حافظ شده اند محسوب میشود .زیرا گلبدین حکمتیار از آخرین بازمانده های رهبران جهاد با مساعد ساختن فضای ارتزاق از وی ایضأ توافق سفارت امریکا در کابل که به پیشنهاد شورای امنیت برهبریی حنیف اتمرجلاد وجاسوس معلوم الحال و تابلودار رژیم کمونیست سابق  مبنی بر آزاد سازیی سرمایه از تاجران افغان که میلیون ها دالر ازسرمایه های جهاد متعلق با شخص حکمتیاربه شرط پیوستن  گلبدین حکمتیار با کاروان مافیائی صورت گرفته بود و جناب حکمتیار نیز با قافله ای از شبه جمهوری پیوست و در قصر مجللی  زندگی اختیار نمود

شما شنیدید که جناب گلبدین حکمتیار خود بر این امر اعتراف نمود ودر پاسخ سوالی که خبرنگاراز جناب حکمتیار در باره ممنونیت وسپاسگذاری  اش ازاشرف غنی پرسید گفت : مدیون از اینکه بگوئیم او باعث شد مه به کابل بیایم حقیقت ازین قرار نیست ،وضعیت در کشور طوری شد که دیگر ما باید می آمدیم  همه اطراف ذیدخل در قضیه این ضرورتی را احساس کرد که باید حزب در کابل حضور داشته باشد من گمان نه میکنم که ریاست جمهوری ما و دولت در موضع و موقفی باشد که درمورد این طور مسائل مهم هم تصمیم بطور کامل به آنها مربوط باشد وضعیت به ان ترتیب نیست ولی اینکه آقای اشرف غنی نیز به صلح توافق کرد و یک معاهده را هم امضأکرد من همین را نیز تمجید وتقدیر می کنم …..اینکه حضرت گلبدین حکمتیار می فرمایند ….« گمان نه میکنم که  ریاست جمهوری ما ودولت در موضع و موقفی باشد که در مورد این طور مسائل مهم هم تصمیم بطور کامل به آنها مربوط باشد وضعیت به آن ترتیب نیست ….»” گمان نه میکنم ….در موضع و موقفی باشد که در مورد این طورمسائل تصمیم بگیرد “خود ازمباحث کلیدی وزیر بنائی میباشد که حکمای سلف برای پاسخ آن دود چراغها خورده ، استخوانها خرد کرده ، هریک به فراحور حال و مقال مطالبی بیان فرموده که در نتیجه باتفسیر  نادرست ازآیه ای ۲۶ سوره آل عمران قُلِ اللَّهُمَّ مالِكَ المُلكِ تُؤتِي المُلكَ مَن تَشاءُ وَتَنزِعُ المُلكَ مِمَّن تَشاءُ وَتُعِزُّ مَن تَشاءُ وَتُذِلُّ مَن تَشاءُ ۖ بِيَدِكَ الخَيرُ ۖ إِنَّكَ عَلىٰ كُلِّ شَيءٍ بگو:«بارالها! مالک حکومتها تویی؛ به هر کس بخواهی، حکومت می‌بخشی؛ وازهرکس بخواهی، حکومت را می‌گیری؛ هر کس را بخواهی،عزت می‌دهی؛ وهرکه را بخواهی خوارمی‌کنی.تمام خوبیهابه دست توست؛ توبرهرچیزی قادری فتوی دادند وحکایت تمام شد .

وقتی خبرنگار در همین حول وحوش از جناب حکمتیار می پرسند که شما حکومت رئیس جمهور غنی را حکومت دست نشانده خواندید درست ؟ آقای حکمتیار با لکنت زبان میگویند که نه میدانم چه نامی بغیر ازین برایش میتوان داد ؟ باز وقتی خبرنگار از ایشان می پرسند که شما به عنوان یک گروه ( خوب من یک خبرنگار هستم فکر نه کنم بتوانم قضاوت کنم ) اما شما که از یک حکومت دست نشانده پول می گیرید امروز ، چه میتوان به شما خطاب کرد ؟ باز هم با لکنت  زبان وسرخیی روی می فرمایند …ما ازین دولت فقط و فقط معاش دوصد وسی نفر که اینها را باید در دولت توظیف می کردند نه اینکه به آنها فقط معاش بدهد . از همه لشکر بزرگی از کدرهای حزب اسلامی فقط برای دوصد وسی نفر اینها معاش می دهند دوصد وسی نفر ! وبرای سه صد نفر محافظین هم امکانات میدهند و….من نه میدانم کی بخاطر ازین برما احسان میگذراند ؟ وکی مرا ملامت میکند که چرا از دولت می گیری ؟ این پول شخصی کسی نیست امانت مردم است وقتی خبرنگار به وی خاطر نشان می سازد که البته پول امریکاست ! جناب حکمتیار می فرمایند ..این دهها هزار وصد ها هزار نیروهای امنیتی ، مأمورین دولت که معاش می گیرند اینها قابل اعتراض اند میتوانیم بگوئیم که از دولت معاش می گیرید و به این خاطر باید پاسخی را بگوئیم ؟ این حق ما ست حق ملت ماست حق فرد فردی افغان است ..

شاید این یکی از عوارض طبیعی عقب مانده گی اجتماعی ، فقر فرهنگی غربت وافلاس فکری در جهان سوم بویژه درافغانستان بوده باشد که حتی آنانیکه مدعی براه انداختن  حرکت های بزرگ سیاسی و اجتماعی بوده اند ودر برهه ای ازتاریخ این کشورنقشی ایفا نموده است  مسائل نفرت انگیز قومی و زبانی را نه تنها ملاک برتری درجامعه افغانستان میدانند بلکه در مغائرت با نصوص روشن اندیشه و اعتقاداتی که آنها برآن مباهات میکنند میباشد.چنانچه امیرحکمتیارقبل ازآنکه درجهت تک قومی ساختن ارگ مقر زعامت کشور افغانستان در یک گفتگو با یک رسانه اظهار داشته بود که :

زمان طولانی سپری می شود که در ارگ (مقر ریاست جمهوری افغانستان ) زبان پشتو وجود ندارد وتا همین امروز در ارگ زبان پشتو موجود نیست .شما درارگ هیچ نامه ای و فرمانی را نه می بینید که به پشتو نوشته شده باشد و نه هم کدام معاهده و موافقتنامه ! آخرین معاهده میان ما ودولت ما بار ها متنی را که به پشتو ارسال می کردیم آنها دوباره به دری می فرستاد وبه پشتو هم که می فرستاد جملات اش غلط می بود ما این را جهت تعصب انجام نه میدهیم بلکه این را بخاطرتمثیل  جفای ارگ نشینان به عنوان یک نمونه می گوئیم . دانشمندان انسان شناسی باوردارند که معمولأ شخصیت  انسان درمراحل مختلف زندگی  ودربستر رسوبات  چنین غرائز رشد میکند . هرگاه دردوره نوجوانی اش غرائزی از خشونت و خود خواهی را کسب کند با سختی میتواند درزندگی حال وآئنده اش از تأثیرعملی  آنها نجات یابند احتمالأ  جناب گلبدین حکمتیار نیز درعنفوان جوانی غرائزخونینی از خشونت در وجود اش به میراث برده اند و نه میتواند آنرا در بخشهای از حیات آئنده اش پنهان سازد ، روی همین علت دراکثریتی ازسخنرانی های مشارالیه  که بیشترالوده برخرافات میباشد غریزه قومیت وزبان به عنوان عصای  فکری و ذهنی وی مورد استفاده قرارمیگیرد وهرگاه شرائط عینی وذهنی برایش فراهم گردد آنرا به بیرون میکشد . چنانچه وقتی دست پرورده گان تفکر داعشی وی برهبریی دین محمد جرئت و سائر اذناب اش که مانند اکثر حواریون وی البته ماسوا از دسته های انشعابی از وی برهبریی هادی ارغندیوال ، انجنیر محمد خان ، محمد زمان مزمل ، مرحوم انجنیرعبیدالله سیرت و دیگر اعضای شورای اجرائیه  برخی از متعلقین با بیت شریف چون همایون خان جریر داماد که به حیث مشاور ریاست جمهوری ایفای وظیفه میکرد و از همان دوران کنفرانس تاریخی بن از  مزرعه مافیا ی حاکم ارتزاق می شد ،شهاب الدین حکمتیار برادر گلبدین حکمتیار که مواجب ماهیانه را به غرض مخارج زندگی درکابل از شورای صلح دریافت میکرد ، انجنیر امین کریم امضأ کننده معاهده صلح حزب اسلامی با دولت افغانستان که تا آخیر و سقوط حکومت سابقه بحیث مشاور ارشد ریاست جمهور  در امور بین المللی مواجب دریافت میکرد همچنان غیرت بهیر نخستین داماد گلبدین حکمتیار که به خاطررهبریی مذاکرات  صلح با حزب اسلامی از زندان بگرام آزاد شده بود وبرای چندین سال دالرهای باد آورده امریکای را ازطریق شورای عالی صلح دریافت میکرد تا نخستین لحظات سقوط  حکومت بدست طالبان در صف حکومت مافیائی قرارداشتند اما وقتی ولایت پنجشیر با داشتن عقده های تاریخی با زنده یاد احمد شاه مسعود در یک معامله پیچیده سقوط کرد هرگاه مردم سلحشور پنجشیر برای دفاع از ناموس  و میهن به میدان می آمدند و صدای مقاؤمت بلند میکردند از سوی جناب گلبدین حکمتیارفرمان سرکوب وبه قول وی بغاوت گران صادر میشد . اکنون که بار دیگر جوانان رشیدی از پنجشیر، اندراب و ورسج به پاخاستند در ذهن گلبدین حکمتیار نسبت به مردم بی دفاع پنجشیر که اکثریت شان زنان و پیرمردان  بودند توطیه ای دیگری خطور کرد و گفته شد که وقتی به آنها  یعنی خانواده های بدون سلاح  پنجشیری ها کلیماتی چون عفو گفته شود طی تماس با یکی از اعضای تحریک طالبان پاکستان در ارتباط با نیروهای دین محمد جرئت طرح دعوت به گفتگو داده شد همه کسانی که بدون سلاح آمده بودند با بی رحمی تیرباران ساختند . و آقای گلبدین حکمتیار از تربیون مسجد ایمان طی یک خطبه شقشقیه گفت

که گویا خانواده های شهدای چهل سال گذشته  انتقام کشته شده گان شان را گرفت چنین گفت و درعین حال ادامه داد .برادران وخواهران عزیز !همه مى دانند كه سياست هاى خونين چهره هاى پليد و مزدور اجنبى باعث شد كه برخى از مردم مظلوم پنجشير؛ به جنگ هايى كشانده شوند كه به نفع اشغالگران شوروى و ناتو بود؛ از پنجشير مرصاد و پايگاه براى دشمنان ساخته شد؛ آنان را گاهى عليه يك قوم و گاهى عليه قومى ديگر جنگاندند؛ مى گفتند: جنگ كنونى جنگ قوم تاجك است؛ بدون احساس شرم و آزرم مى گفتند: تمامى قبائل ديگر را سركوب كرديم؛ تنها يك قبيله مانده كه آن را نيز سركوب خواهيم كرد؛ براى سركوبى اين قبيله پاى امريكا را به افغانستان كشاندند، بيست سال در كنار اشغالگران جديد عليه اين قبيله به گونه خاص او عليه تمامى ملت و هر مجاهد متعهد به اسلام جنگيدند؛ اين جنگ را از پنجشير آغاز كردند؛ شخصيت هاى مؤمن و تأثير گذار پنجشير را يكى پى ديگر ترور كردند؛ نخست به كمك نيروهاى شوروى و يكجا با آنان بر مناطق همجوار پنجشير؛ چون اندراب، فرخار، ورسج، اشكمش و نهرين تاختند و شخصيت هاى نامور و قهرمان جهاد چون شهادتيار، انجنير سليم، انجنير عبدالوهاب، استاد عبدالودود و بهادر مدافع برادران داكتر محمد عمر شهيد يكى از مؤسسان نهضت اسلامى كشور، انجنير محمد نبى، سيد وليد آغا، ارباب هاشم، قومندان ناصرى، استاد فريد، استاد عبد الله واحدى، قومندان كريم، څارنوال عبدالرؤف امير جهاد ولايت پروان؛ و ده ها شخصيت ديگر را به گونه نامردانه ترور كردند؛ به گونه اى كه برخى را به مذاكرات فراخواندند و در اثناء عودت كمين زدند.آگاهان امورواکثریتی از مردم افغانستان به شمول طالبان صاف اندیشی که با ساده اندیشی  سخنان گلبدین حکمتیار شنیدند همان حرف احمد شاه مسعود بزرگترین فرمانده جهاد افغانستان را که وقتی گلبدین حکمتیار گفته بود من را مسعود می خواست به قتل برساند مسعود قهرمان گفته بود که وی گلبدین است نباید از وی گیله کرد .