گـزیده اخبــار
خانه » اجتماعی » افــغــــانســـتان دام شـــــوروی اوکــــــراییـــــن دام روســــــیــه !
افــغــــانســـتان دام شـــــوروی  اوکــــــراییـــــن دام روســــــیــه !

افــغــــانســـتان دام شـــــوروی اوکــــــراییـــــن دام روســــــیــه !

ولادیمیر پوزنیر خبرنگار کارکشته و محقق ماجرای فروپاشی شوروی،روسی الاصل فرانسوی امریکایی شده میگوید شوروی انگونه که میگویند فرونپاشید،از درون هم منفجر نشد بلکه سه نفر یکی گورباچوف،دیگری رییس جمهوری اوکرایین و رییس جمهوری بلاروس شوروی را میان خود تقسیم کردند.گورباچوف و ایلتسین شوروی را دودسته چون تحفه ای تقدیم غرب و امریکا کردند.امریکا که ازین مایده آسمانی افتاده به دامنش غرق در پیروزی و حیرت شده بود در مقابل این سؤال قرار گرفته بود که با شوروی چه نوع معامله ای نماید.عده ای برین بودند تا با آن همکاری نموده تا نظام دیموکراتیک و بازار ازاد را در کشور خود تحقق بخشند.عده دیگر معتقد بودند تا شوروی را وارد اتحاد اروپا و جرگه کشور های دیموکراتیک نمایند و یک بلوک واحد دیموکراسی را بوجود ارند.گروه سومی که متشکل از محافظه کاران جدید جمهوریخواه تندرو و راست افراطی بودند بر این نظر بودند که شوروی مدت هفتاد سال غرب را در سایه جنگ سرد و زمستان اتومی نگهداشته بود اکنون باید مجازات شود.

در نهایت تصمیم به رای سومی قرار گرفت و عزم برین شد تا با شوروی مانند یک دشمن شکست خورده و تسلیم شده رفتار شود.کشورهای اروپایی که همیشه مانند گله سگ شکاری در رکاب امریکا دویده اند تن به همین دستور داد.عزم برین شد تا امریکا شوروی را بمثابه غنیمت جنگی ،با همه منابع طبیعی و سرزمین وسیعش میان بلوک سرمایداری به حراج بگذارند و نظام سیاسی و بافتهای اجتماعی انرا بند از بند جدا کنند و انرا به یک کازینوی سرمایداری مبدل سازند.

قابل یاداوریست که در همین سالهای آشفتگی شوروی امریکا اشرف غنی مفلوک را به عنوان متخصص ترمیم دولتهای ورشکسته که همین عنوان تز دکترایش بود در چوکات بانک جهانی به شوروی فرستاد تا آنرا مانند افغانستان نجات بخشد که انجا هم فاجعه آفرید که خود قصه درازیست که به سخن ما مربوط نمیشود.اینگونه آشفتگی کامل در نظام سیاسی و روابط و فعالیتهای اقتصادی شوروی را به لبه پرتگاه ورشکستگی در اختیار مافیای اقتصادی قرار داده بود که سران و صاحبنظران انکشور یکباره بخود امدند که اگر کاری نکنند روسیه به عنوان یک تاریخ و فرهنگ تاریخی بزرگ با همه دستاوردهایش نابود خواهد شد.در چنین وضعیتی بود که پوتین برای دوباره سرپا کردن و احیای نظم فروپاشیده عرض اندام نمود.بهمین دلیل اقای پوزنیر میگوید پوتین را امریکا بوحود اورد.
پوتین واکنشیست در برابر رفتار گانگستر مئابانه امریکا و رفتار توهین امیزش با یک ابرقدرت جهان.ازان روز تا کنون امریکا لحظه از تنگتر کردن حلقه محاصره بدور روسیه و توطئه برای خفقان کامل اقتصادی و سیاسی ان دست بر نداشته است.روسیه در جریان ۲۲ سال عمل امریکا خاموشی اختیار نمود و واکنشی نشان نداد اما دید که طرح نابودیش قدم بقدم به مرزهایش نزدیک میشود.پوتین در جریان کنفرانس مونیخ در ۲۰۰۸ به غرب هشدار داد که جورجیا و اوکرایین مرزهای حیاتی و خط قرمز روسیه محسوب میگردد.الحاق ایندو کشور به پیمان ناتو برایش قابل تحمل نخواهد بود.اما امریکا کمترین توجهی به این هشدارها نکرد و همچنان با تمام امکانات به اماده سازی اوکرایین برای تحریک حمله روسیه ادامه داد.۹۵ حلقه عوامل cia تحت نام موسسات خیریه و بشردوستانه برای تنظیم گروهها و دسته های راستگرای فاشیستی و نازیهای بازمانده جنک جهانی دوم فعالیت داشتند.معاون زلنسکی بقول ژاک بوود محقق استخبارات غربی در اوکرایین خودش به صراحت گفته بود که عضویت اوکرایین به ناتو و اتحادیه اروپا از سوی امریکا وعده شده بود اما شرطش این بود که هرکاری را انجام دهند تا روسیه مجبور به مداخله در اوکرایین شود.اینگونه همه شرایط را برای تحریک روسیه به مداخله اجتناب ناپذیر ساخته بودند.به همین دلیل پوتین اعلان کرد که چه در اوکرایین مداخله بکند چه نکند نتیجه اش یکیست.چون در هردو صورت هستی خود روسیه و اینده ان در خطر قرار دارد.امریکا که یکطرف دام گرفتاری روسیه را در اوکرایین چیده بود و اینطرف ناظر صف آرایی های ارتش روسیه در مرز بود هر روز پیشبینی میکرد که روسیه به اوکرایین حمله خواهد کرد .اکنون غرب با تمام شبکه های خبری و رسانه ای که انها نیز سگان شکاری شان بحساب میروند تبلیغ میکنند که پوتین در محاسبه و ارزیابی قدرت نظامی خودش و میزان مقاومت ارتش اوکرایین دچار اشتباه شده است.
اینهم ممکنست. همچنان نمیتوان پیشبینی قطعی نمود که پوتین به اهدافش درین جنگ خواهد رسید یا نه.پوتین هم خود میداند که این پیروزی تضمین شده نیست اما هیچکدام این ایرادها آن دلایل اجتناب ناپذیر و مخمصه ایرا که پوتین  در ان گرفتار بود ابطال نمیکند.کثیری از کارشناسان و تحلیلگران سیاسی چون جان میرشهایمر استاد علوم سیاسی دانشگاه شیکاگو،استفن مک کینزر،جک متلاک سفیر اسبق امریکا در شوروی،ژاک بوود،فرانسوا اسیلینو وجمعی دیگری از محققان ازاد و زنجیر نشده مانند نوام چامسکی و کرس هج امریکایی همه روسیه را درین ماجرا حق بجانب میدانند.همانطور که پوتین خود میگوید روسیه با یک خطر حیاتی و اجتناب ناپذیر روبرو بود که بقول پوتین چه حمله میکرد و چه نمیکرد نتیجه یکی بود.پوتین معتقد است که هستی روسیه در خطر قرار گرفته بنابرین دنیاییکه دران روسیه نباشد اهمیتی ندارد.این سخن همان اجتناب ناپذیری و حیاتی بودن موضوع را نشان میدهد که تلویحآ خطر جنگ اتومی را بیان میکند.آقای میرشهایمر میگوید اینک که پوتین وارد این ماجرا گشته است حق شکست را بخودش نمیدهد،یعنی در صورت احتمال شکست از اوکرایین چیزی باقی نمیگذارد و اگر او بحقیقت این جنگ را برای روسیه حیاتی بداند در صورتیکه روسیه در شرف نابودی قرار گیرد دست به حمله اتومی خواهد زد.اینکه میگویند سلاحهای هسته ای برای بازدارندگیست نه برای زدن اعتبار مطلق ندارد.اینرا عملکرد امریکا در ژاپن به اثبات رساند.همانطور نوام چامسکی میگوید اگر گانگستر های ماجراجو و فاشیست دیوانه چون جورج بوش و ترامپ در رهبری کاخ سفید و نظم نوین جهان باشند هیچ تضمینی در خودداری از جنگ هسته ای نخواهد بود.اکنون کمکهای نجومی اقتصادی و نظامی و تحریکات امریکا و اروپا به اوکرایین برای تمدید . گسترش جنگ است که قصد دارد اوکرایینی ها را تا اخرین فرد قربانی اهداف امپریالیستی خود سازند.این رفتار غرب پوتین را برای دست زدن به هر خطری مجبور میکند،همانگونه که آینده اروپا را نیز مستقیمآ مورد تهدید قرار میدهد.بقول عده دیگر از صاحبنظران چون ژاک بوود روسیه هم اکنون به بعضی از اهداف خود رسیده است از جمله ویرانی کامل زیرساختهای اوکرایین که در صورت مجبوریت یکی از اهداف اعلان شده روسیه میباشد.امریکا شوروی را در افغانستان در تله مرگباری قرار داد که منجر به شکست ان شد،اما امریکا عروج مجدد روسیه و ظهور پوتین را پیشبینی نمیکرد.اینک اوکرایین تله تازه ای در بازی بزرگ اهریمنی امریکا برای شکست روسیه .آیا رویداد های جهان همچنان در جهت معادلات شیطانی امریکا سیر خواهد کرد ؟ جواب این سؤال در سخنان تردید امیز هنری کیسنجر که خود یکی از مهره های بزرگ شیطانیست چندان روشن نیست.آیا امپریالیسم در حال زوال و افول امریکا با این آتشبازیها باز جهان را بسوی زمستان اتومی دیگر میبرد؟ باید دید حوادث چگونه شکل میگیرند و جهت پیدا میکنند.سناریویی که در هر صورت محتمل است ویرانی کامل اوکرایین و قتل عام مردم انکشور است که هنوز ماه عسل عضویت در ناتو و جرگه کپیتلیسم را مزمزه نکرده با بلند پروازیهای دلقک مئابانه زلنسکی گرفتار کابوس گشته است.اوکرایین نیز همانند افغانستان گوشت دم توپ امریکا شده است.بازیهای پست و ضد انسانی امریکا را ببینید که افغانستان را به بوی علف تازه دیموکراسی راهی سلاخ خانه تروریستان و افراطیون مذهبی ساخت و کابوس درازدامن تروریسم را بر سراین مردم گسترد،اینک کابوس فاشیسم و نازیهای نورا بر سراوکرایین و اروپا می گسترد.

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا