گـزیده اخبــار
خانه » اجتماعی » القاعده درحال مدیریت طالبان ؟!
القاعده درحال مدیریت طالبان ؟!

القاعده درحال مدیریت طالبان ؟!

یادداشت نواندیشی : ازآنجائیکه جنبش مذهبی  طالبان بر بنیاد گفتمان بنیادگرای شریعتمدار تاریخی و به مقتضای منافع   شبکه های استخباراتی منطقه بویژه  سازمان اطلاعات ارتش پاکستان ISI وسازمان امنیت عربستان یا رئاسة الاستخبارات العامة آنگاه که افغانستان توسط ارتش سرخ شوروی اشغال و مردم سلحشور  افغانستان دربرابرآن دست به مبارزه و جهاد  دفاعی مسلحانه زده بودند از بطن گروهای مجاهدین بیرون آمد و پس ازآنکه حکومت مجاهدین به دلیل فقدان برنامه حکومت داری وترویج گسترده  فساد توسط گروهی بنام طالبان ازاریکه قدرت ساقط گردید و با جمع دیگری از جنگجویانی که بنام  جنگجویان عربهای افغان نامیده می شدند حکومتی بنام امارت اسلامی را درافغانستان برپاساختند . هرچندبا برپائی حکومتی بنام امارت اسلامی منافع شبکه های استخباراتی کشورهای پاکستان وعربستان تفاوت میکردبا آنهم سازمان نیرومندی بنام القاعده با همان اندیشه های افراطی بنیادگرأ برهبریی یک انجنیرسعودی تباربنام اُسامه بن محمد بن عوض بن لادِن بنیان گذشته شد. جالب و شگفت انگیز آنجا بود وهنوزهم هست که هردوجناح عرب های افغان و سپس القاعده همچنان جنگجویانی که بنام تحریک طالبان افغانستان ظهور نموده بودندهردو جریان متذکره ازقرئت افراطی بنیادگرای مذهبی پیروی مینمودند تا آنجا که بتاریخ یازدهم سپتمبرسال 2001 منجربه انجام عملیات دهشت افگنانه در نیویارک ایالات متحده  امریکا گردید اگرچه حین اشغال افغانستان که بنام امارت اسلامی انجام می یافت هردوشبکه استخباراتی یعنی سازمان اطلاعات ارتش پاکستان ISI و سازمان امنیت عربستان که حامیان اصلی طالبان وسازمان جهنمی  القاعده پنداشته می شدند همدست بودند

اما با گذشت زمان بویژه پس از سقوط طالبان در سال 2001 میلادی تضاد  منافع پاکستان و عربستان در افغانستان بصورت روشن به مشاهده میرسید . اما وقتی درپانزدهم  آگست سال 2021 طالبان با پشت کردن به  تعهدات خویش با جامعه جهانی و حتی مردم افغانستان دوباره به قدرت رسیدند از آنجائیکه که هر دو جریان طالبان و القاعده از گفتمان افراطی شریعت مدار بنیاد گرأ پیروی مینمودند با به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان نیروهای وابسته به سازمان نظامی سیاسی القاعده نیز که یکجا با طالبان در برابر رژیم مافیائی که در کنفرانس بن بنیاد گذشته شده بود می جنگیدند فرصت طلائی یافت و دوباره به فکر همان رهبریی طالبان افتاد که در نخستین دوره حاکمیت طالبانی در افغانستان از آن بهره مند بودند . این موضوع را آقای عبدالمحمد طاهری یکی از تحلیلگران نامور ایران درگفتگو با خبرگزاریی کار ایلنا به بحث گرفته است که اینک باتوجه به اهمیت این موضوع آنرا خدمت شما عزیزان خواننده نیز تقدیم میداریم .

«عبدالمحمد طاهری» رایزن پیشین ایران در افغانستان با اشاره به وضعیت فعلی افغانستان  و درخواست قطر از آمریکا و جهان برای تعامل با طالبان در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: قطر در پرونده طالبان و افغانستان حضور علنی و آشکار داشته اما به نظر می‌رسد که این حضور خروجی مثبتی برای دوحه به ارمغان نیاورده است. بسیاری معتقدند که آنها در پرونده افغانستان به کسانی کمک کردند که کمترین شباهت را به کشورهای اسلامی دارند. قطری‌ها بدشان نمی‌آمد که وارد پرونده افغانستان شوند اما مساله اینجاست که شرایط این کشور بسیار وخیم است و تمام برآوردها نشان از وقوع جنگ داخلی می‌دهد. قطری‌ها به این جمع‌بندی رسیده‌اند که اوضاع در افغانستان آنگونه که فکر می‌کردند درست پیش نمی‌رود، به گونه‌ای که از جناح‌های سیاسی مختلف افغانستان گرفته تا مسلحین حاضر در شمال این کشور به دنبال آن هستند تا بتوانند اوضاع به نفع خود تغییر دهند که این مساله یک بحران را کلید خواهد زد.وی ادامه داد: قطری‌ها به خوبی می‌دانند که القاعده و سپس داعش در افغانستان به صورت علنی زنده است و آنجا مشغول به کار هستند، اما از سوی دیگر ما طالبانی را مشاهده می‌کنیم که چندان با گذشته تغییر نکرده است. پرسش این است که اگر قرار بود اوضاع با همین روند پیش برود چرا طالبان ۲۰ سال شبانه‌روز با آمریکا و متحدانش وارد جنگ شد؟ اساساً اگر آنها آمریکا را قبول ندارند، چرا با آنها قرارداد صلح امضا کردند؟ آنها همان راه و رسم گذشته را با مکانیزم‌های جدیدی مانند ماهواره و رسانه پیگیری می‌کنند و در این میان آمریکا با گروهی وارد تعامل شده و قرارداد امضا کرده که اساساً حرف خود را هم قبول ندارند. طالبان همچنان از افکار رادیکال پیروی می‌کنند و معتقدم اگر تغییرات در دولت ایالات متحده به وجود بیاید شاید اوضاع افغانستان هم تغییر کند.واقعیت این است که واشنگتن تا زمانی که یک کشور به دنبال کسب منافع بیشتر در افغانستان نباشد، دست به اقدام خاصی نخواهد زد.این تحلیلگر مسائل سیاسی تصریح کرد: چین هم در حال عمل کردن و تامین منافع مورد نظرش است ولی آمریکا در وضعیت فعلی به دنبال پیش بردن اهداف امنیتی و پنهان خود بوده است. برای ایران هم هیچکدام از این وضعیت‌ها به عنوان یک فرصت تلقی نمی‌شود و معتقدم که باید به طالبان نگاه عمیق‌تری داشته باشیم؛ چراکه ایدئولوژی حاکم بر کابل نه تنها برای ما، بلکه برای منطقه هم به عنوان یک فرصت مشخص قلمداد نمی‌شود. طالبان حالا متاسفانه انگشت خود را بر باورهای فرهنگی مردم گذاشته است که می‌تواند مشکل‌آفرین باشد؛ چراکه مبارزه با فرهنگ یک جامعه که ریشه در تاریخ دارد، بسیار خطرناک است و خروجی آن، ناکجاآباد خواهد بود. در شرایط کنونی گزارش‌های سازمان ملل و اندیشکده‌های ایالات متحده نشان می‌دهد که پیوند طالبان و القاعده آنهم با محوریت مبارزه با آمریکا همانند گذشته وجود دارد و حتی عمیق‌تر شده است.طاهری افزود: باید به این درک برسیم که القاعده اساساً نفوذ قابل توجهی در افغانستان و پاکستان دارد. اینکه طالبان و القاعده با یکدیگر و در یک مسیر کار می‌کنند یا اینکه برخی‌ها این موضوع را هم تکذیب می‌کنند چندان مهم نیست اما اسناد و مولفه‌هایی وجود دارد که نشان می‌دهد القاعده در حال مدیریت طالبان است.

به همین دلیل آمریکایی‌ها هم رصد این صحنه را بر عهده دارند و به نظر می‌رسد که القاعده طی ۱۰ ماه گذشته در حال تجدید قوا بوده است و معتقدم که آنها در حال بازسازی و تجدید ساختار و سازمان خود هستند که اخیراً هم بحث جهاد در کشمیر را مطرح کردند. اینکه یک سازمان، آنهم با عرض و طول القاعده اهداف استراتژیک خود را به صورت علنی و در شرایط کنونی افغانستان اعلام می‌کند در حقیقت می‌تواند یک خطر بزرگ به حساب بیاید.وی در پایان خاطرنشان کرد: در مقابل طالبان همچنان همکاری خود با القاعده را انکار می‌کند و این دقیقاً انکارِ همان تعهدی است که در دوحه به آمریکایی‌ها دادند. واشنگتن هم اگر به این جمع‌بندی برسد که تهدید از ناحیه افغانستان و القاعده مجددا از سر گرفته خواهد شد، بدون شک بحث حذف فیزیکی را علیه مهره‌های با اهمیت القاعده انجام خواهد داد. نکته نهایی این است که تفکر بایدن و دموکرات‌ها اصولاً بر پایه تساهل و تسامح است و نهایتاً با طالبان مماشات می‌کنند. لذا تا زمانی که خطر متوجه آمریکا نباشد دست به اقدام نخواهند زد اما اینکه این روند تا کجا پیش می‌رود واقعا هیچ چیز مشخص نیست و بستگی به جمع بندی واشنگتن دارد و باید دید که آیا آنها انزوای طالبان را عمیق‌تر می‌کنند یا پروژه دیگری برای آنها در دستور کار دارند.

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا