وب سایت نواندیشی به ویب سایت خبری تحلیلی نواندیشی خوش آمدید
ابراز این نکته که سربازاحمد شاه مسعود هستم !توسط امرالله صالح سابق معاون اول ریاست جمهوری و داروغه شهر که با فرار ولی نعمت اش شخص حضور امرالله خان صالح یکباره ناپدید شد و ناگهان اززادگاه شهید احمد شاه مسعود فرمانده بزرگ افغانستان و فرزند برومند اش احمد مسعود که جانشین اصلی زنده یاد احمد شاه مسعود به شمار می آید به عنوان پناهنده یا مهاجر ظهور کرد و در یکی از برنامه ها ی تلویزیونی یورو نیوز به بانگ رسأ اعلام گردید ما و تمامی کسانی را که حوادث آخیر افغانستان و منطقه را در محراق توجه داریم در حیرت انداخت 
و باعث شد که با تمامی زور و قدرت قلمی که داریم و یا هم در توان مان است این شگفتی و حیرت سیاسی را با نگاشتن چند سطرناچیزی فروکش کنیم .زیرا ما تحمل و ؤقوع هر جنایتی را درافغانستان عزیزکه ازسوی بیگانه ها ی طماعی قرانطینه شده است داریم الأ تحمل شعارهای مفتکی و پوپولیستی را که با ؤضوح خلاف آنرا نه تنها ما بلکه هر عام وخاص جامعه به چشم سر مشاهده نموده و با گوشهای خویش شنیده اند. وقتی امرالله صالح در سرزمین خود بیگانه از سربازیی احمد شاه مسعود سخن می گوید همه عوام الناس می داند که این شاه غلام صالح چگونه با یک تیر دونشان را میزند
از یکسو می خواهد برای خود نزد احمد مسعود فرزند برومند شهید احمد شاه مسعود آبرو و اعتباری کسب کند و از جانب دیگرولی نعمت اش اشرف خان غنی را که ایشان نیز در آخرین اظهاراتش از تبعید گاه ابوظبی بجایی امرالله خان داروغه امنیتی شهر کابل که همیشه و در هر محفل و مناسبتی از ایشان به عنوان مرد دوم یاد آوری می نمود برخلاف توقع دکتر عبدالله عبدالله و حامد کرزی را با سپاسگذاری از اینکه گفتگو ها برای امنیت در کشور چنانچه قبلأ نیز در حق مسعود آن عیار عصر از همین شیوه بهره برده بوده است . آغا صالح در این گفتگوی که از مغاره های پنجشیرسرمیداد گفت :
من سربازاحمد شاه مسعود هستم .ودرقاموس از او چیزی بنام فرار ، تبعید و رها کردن ملت در لحظات بد دشواری و اضطراب نبود واگر من فرار میکردم شاید من از دید جسمی زنده می بودم ولی به مجری که در هرگوشه دنیا میرسیدم از دید روحی من همان لحظه می مردم و از دید در اذهان ملتم و هم سنگرهایم برای ابد به عنوان یک نقطه تاریک و به عنوان یک لکه از جبونیت در تاریخ ملت خود درج می شدم و من حاضر نبودم به هیچ قیمتی در این لحظات دشوار من نه می خواستم ملت افغانستان را ترک کنم خاک بالای من حق دارد و این لحظاتی بود که به صدایی خاک و ملت خود لبیک میگفتم
روز مرد ی از فرنگ آمده بنام اشرف غنی احمدزی را که خواستند یکشبه و بصورت مستعجل در صف متفکران جهان محسوب کند شاه غلام امرالله خان در آن محفل بزرگداشت گفته بود که : ما در دوران طالب ها ، دوران جهاد صفت های با خود داشتیم که سلحشور هستیم ، خواهر ما شعر خوانده …دریای طوفانی هستیم که …این نیاز به یک ادبیات نو داشت این ادبیات را در افغانستان دکتر صاحب اشرف غنی احمد زی معرفی کرد …دیری نه گذشت که همین دومین متفکر جهان یعنی اشرف غنی احمد زی را به وعده خلافی متهم کرد و در همین سخنان در جای گفت : دکتر صاحب اشرف غنی در خطاب به مردم کوهدامن گفت که ای مردم کوهدامن ! من برای تان ورق میدهم شش ماه بعد حکومت مرا نمره بدهید که ما چه کرده ایم ؟ …حال اگر من یک کوهدامنی باشم همان فیلم را دوباره پلی میکنم میگوئیم که داکتر صاحب ! زود کابینه ات را بساز ! زود والی هایت را تعیین کن !زود سیاست اقتصادی ات را …ودر جای دیگری آنگاه که امرالله خان صالح به عنوان وزیر دولت در امور امنیتی از سوی اشرف غنی تعیین شده بود داستان گزارش از بازدید ولایت کندز که وظیفه
داشت تا به عنوان رئیس هیأت بلند پایه دولتی از شهر کندز دیدن کند و گزارش سفراش را به نزد رئیس جمهور و سرقوماندان اعلی قوای مسلح اشرف غنی تقدیم کند اینگونه بیان می کند : جناب رئیس جمهور ! من این را نوشته کرده ام که به شفاخانه روانی معرفی شود این دیوانه است . گفت تو امضأ نکردی ؟ گفتم نه ! گفت وزیر دفاع ! این چه میگوید میگویند که من امضأ نکرده ام ؟ وزیر دفاع گفت که امضا کرده صاحب و این هم امضا اش ! پیدا کردیم که امضا تقلب شده . دفتر من از دفتر رئیس جمهور دو صد متر فاصله داشت. گفت من تا فردا می خواهم بفهمم که تقلب کارکی هست ؟ تا فردا تقلب کاران افشأ شدند نه تنها به تقلب کاران که امضأ را تقلب کرده بودند هیچ برخوردی صورت نگرفت همان دیوانه قوماندان لوا شد .. اما این آغا امرالله خان که بر جاسوس بودن خود می بالد مسأله سقوط کابل را به نحو دیگری وبرخلاف واقیعت های موجود سیاسی درگفتگوبا یورو نیوزفارسی اینگونه بیان کرده است :
من انسان بی نقیصه ای نیستم هزاران بار اشتباه کرده ام ولی در موقفی که من به عنوان رئیس جمهور قرار داشتم نه میتوانیستم آن تصمیم را وتو کنم . متأسفانه امریکائی ها از ما با یک روش بسیار نادرست غیر دیپلماتیک خواستند که این زندانی ها را رها کنید ورنه ما کمک های اقتصادی و تسلیحاتی و نظامی خود را بالای شما قطع می کنیم وقتی که ما وضاحت خواستیم که اگر ما این ها را رها کنیم میروند به جبهات جنگ ؛ امریکا زیاد بالای قوت دیپلماتیک و قوت مذاکراتی خود حساب می کرد . متأسفانه در مرکز ازین مذاکرات یک شخصیت بی اصول به اسم آغای خلیلزاد بود که امروز به نظر ما یکی ازمسؤلین از ین شرمساری خلیلزاد است .با کمال احترام به حضورمبارک جناب جاسوس باید به عرض رساند که وقتی شما اعتراف می کنید که من هزاران باراشتباه کرده ام این یک واقیعت درد ناک ودرعین حال آموزنده است. بدون شک که انسان همیشه مخلوق وموجود جائز الخطا پنداشته میشود اما نباید چنین اشتباهات و خطا های خود را در یک حوزه عمومی که مربوط با سرنوشت ملتها میباشد بار بار تکرار کند ، جنابعالی اگر آنگاه که در مقام معاونت ریاست جمهوری افغانستان انجام داده باشد که بدون شک باید بپذیرید که یک خیانت بزرگ ملی را مرتکب گشته اید . جنابعالی فرمودید در موقفی که من به عنوان معاون رئیس جمهور قرار داشتم نه میتوانیستم آن تصمیم را وتو کنم . 
متأسفانه امریکائی ها از ما با یک روش بسیار نادرست غیر دیپلماتیک خواستند که این زندانی ها را رها کنید ورنه ما کمک های اقتصادی و تسلیحاتی و نظامی خود را بالای شما قطع می کنیم . شاید آغا امر الله خان صالح ازنظرآنانیکه که به دورگوشها ووجدانهای شان میخهای فولادین کوبیده اند این لاطائلات وی رااستماع می کنند ودرمحضروی نعره های الله اکبرسرمی دهند مردآهنینی باشد اما کسانی که شعار های بدون مصرف شما را بار ها شنیده اند و آنرا بیش از سراب گندیده ای از عوام فریبی نه میدانند به یقین درک کرده اند و ما هم این گونه اظهارات متملقانه جناب شما را که با رها شنیده و با گوش و هوش خویش استماع نموده ایم آنرا به قول ولی نعمت سابق تان همان حضرت اشرف خان غنی احمدزی که به گفته جناب شما روح آمرصاحب شهید در وجود اش تجلــی یافته است ” فیر های بی خلطه ” می دانیم زیرا شما اگر واقعأ بر مبنای مشروعیت عقلانی و ملی در جایگاه معاونت اول “ریأ ” ست جمهوری افغانستان قرار گرفته می بودید ، که نگرفته آید هیچگاه به عنوان دومین مقام رهبری درجامعه فقیر مانند افغانستان به این پست ذلت بارتن نه می دادید. ومی گفتید که عطایت در لقایت ! و گذشته ازاین اخلاقأ هم بقدری نشاندهنده سقوط و حتی نه شناختن اصول بدیهی انجام یک وظیفه انسانی در حوزه مأموریت مردمی و ملی است که جناب عالی را نه یک معاون ریاست جمهوری با مشروعیت مردمی وملی بلکه به عنوان یک دلال حقیرارزشها و مرید سینه چاک مافیای حاکم برارگ معرفی میکند که تشنه ای قدرت و شیفته ثروت میباشید. وآنگهی شما از کوه پایه های پنجشیر زادگاه قهرمان ملی افغانستان که حتی همه شکست خورده گان سیاست و قدرت که در مقطعی دشمنان سرسخت وی بودند به خاطر یک هدف متعالی درآغوش گرم خودجا دادند و بزرگترین دشمنان اش نیز از تسامح عقیدتی و خصلت طبیعی عیاری آن قهرمان مردم افغانستان بهره بردند . 
راستی چه گونه شد که شما آقای زلمی خلیلزاد را که از دوران جهاد مقدس مردم افغانستان علیه ارتش سرخ اتحاد جماهیرشوروی به عنوان یک شهروند افغان تبارامریکائی دربلند ترین مراجع سیاسی و نظامی کشور امریکا حضور دارد به جا نیاوردید ؟ ایشان یعنی زلمی خان خلیلزاد مانند شما در شغل شریف جاسوسی مهارت عام وتام دارد که به جزمنافع اقتصادی شخصی آنهم متعلق با حریم خصوصی و خانواده گی اش به هیچ چیزی فکر نه میکند ، نباید فراموش کرد که ایشان یعنی زلمی خلیلزاد یارگرمابه و گلستان مرشد سینه چاک شما اشرف خان غنی احمدزی بود که هردو از دانشگاه امریکائی بیروت فارغ ویکجا وارد صحنه سیاسی درسیاست حزب جمهوری خواه ایالات متحده امریکا شدند .
یکی ازمصائب ومعائب موافقتنامه ای موسوم به صلح طالبان با ایالات متحده امریکاکه بتاریخ ۲۹ فبروری سال ۲۰۲۰ در دوحه پایتخت قطر به امضأ رسید علی الرغم ابهامات فروانی که در مسوده ای آن به نظر میخور د بسترعمومی گفتگوهای بین الافغانی میان دولت افغانستان از سوی دولت افغانستان پذیرفته شد ،که با توجه به احکام صریح مندرج دربخش سوم وبند دوم این موافقتنامه چنین حکم میکند : ۲. ایالات متحده و امارت اسلامی افغانستان -که توسط ایالات متحده به‌عنوان دولت شناخته نمی‌شود و به‌عنوان طالبان شناخته میشود- به دنبال روابط مثبت با یکدیگر هستند و انتظار دارند که روابط بین ایالات متحده و حکومت اسلامی جدید پسا توافق که توسط مذاکرات بین‌الافغانی تعیین میشود، مثبت باشد…. هکذا دربند سوم بخش سوم معاهده فوق الذکر بصورت روشن می خوانیم که : ۳. ایالات متحده به دنبال همکاری اقتصادی با حکومت اسلامی جدید پساتوافق که توسط مذاکرات بین‌الافغانی تعیین میشود، برای بازسازی [افغانستان] خواهد بود و در امور داخلی آن دخالت نخواهد کرد اینجاست که وقتی این مواقتنامه با همه محتوای پارادُکسیال ودیگرتناقضاتش به حیث بستر گفتگوهای بین الافغانی صلح مورد توافق واقع می گردد باید طرف دولت جمهوری اسلامی افغانستان برای تشکیل یک حکومت پسا توافق اقداماتی بعمل می آورد ، درحالیکه از سوی دولت افغانستان نه تنها هیچگونه وقعی صورت نگرفت بلکه آنگاه که تیم مذاکره کننده دولت بتاریخ ۱۲ دسمبر سال۲۰۲۰ پس از چندین ماه تأخیر موافقت بر ۲۲ مواد طرزالعمل و اجندای گفتگوهای بین الافغانی توافق نمودند و فقط بحث بر سر چگونگی تشکیل حکومت جدید و مسأله آتش بس بوده که باید آنرا بتاریخ پنجم جنوری سال ۲۰۲۱ بصورت ضربتی در دوحه قطر از سر آغاز می نمودند
اما با تأسف که مقامات ارگ وقتی درک کردند که مسأله تشکیل حکومت جدید که یکی از مفرادات مهم موافقتنامه محسوب میشود غرض سبوتاژ دومین دور گفتگوهای بین الافغانی مسأله تدویر این گفتگو را در داخل افغانستان مطرح کردند و از تمای اعضای هیأتی که ازسوی حکومت در مذاکرات شرکت نموده بودند خواسته شد تا جهت شرکت در این دور گفتگو به کابل پایتخت افغانستان بازگشت نمایندبه دنبال این خرابکاری گفتگو هاآقای رحمت الله اندړ سخنگویی شورای امنیت درمیان خبرنگاران حضوریافت وطی کنفرانس مطبوعاتی در پاسخ پرسش های خبرنگاران گفت :
مذاکرات و توافقنامه امریکائی ها با طالبان در دوحه برای حل وفصل بنیاد تمامی مسائل بین الافغانی نیست بلکه طالبان باید قبل از تبصره بر چگونگی نظام که مسؤلیت خونریزی ها ی فرزندان این کشور را بر عهده دارند پاسخ بگویند بحث برسر چهارچوب نظام قبل از وقت است . این درحالی است که آقای محمد اشرف غنی به عنوان رئیس جمهور و سرقوماندان اعلای نیروهای مسلح کشور در تائید کامل صحبت های آقای حمد الله محب مشاور امنیتی در یکی از جلسات کابینه گفته بود که من می خواهم با قوت از اظهارات مشاور امنیت ملی ما را جناب محب صاحب را در قسمت از ینکه ما ترجیح می دهیم
که دور دوم مذاکرات صلح در افغانستان انجام شود تائید میکنم . اگر طالبان ادعا دارند که در خاک افغانستان هستند پس چرا در خاک افغانستان مذاکرات انجام نه میدهند ؟ در هر قسمتی از افغانستان که خواسته باشند دولت افغانستان تیار است که با آنها گفتگونمایند . جای کمبودی ها نیست ما سوا ازین افغانها در خیمه نیز مذاکرات انجام میدهند ، درسردی هم میتوانند مذاکرات انجام دهند این خووقت ازین نیست که تمامأ درهوتل های مجلل پیش شرط گفتگو ها باشد
اکنون لازم است پس از بحث روی بسیاری ازمسائل حیاتی که با سرنوشت انسان در قلمرو حیات اش بویژه با تاریخ آخیرپرتلاطم افغانستان ارتباط دارد به مسأله ای نقشه راه یا نسخه ای نجات ملت جنگزده افغانستان نیز اشاره نمود که آیا واقعأ امرالله صالح سابق معاون اول ریاست جمهوری افغانستان و متصدیی تنظیم ساعت شش و نیم صبح با صرف انواعی ازکبابهای لذیذ که اکثریتی از اعضای ستاد امنیتی شش ونیم صبح محض بخاطر تناؤل صبحانه مفصل در ارگ قصر ریأست جمهوری و دفتر معاونیت اول حضور پیدا می کردند .دارای یک نقشه راه و تفکری که انسان جامعه افغانستان را به اوج
تعالی و پیشرفت برساند همچنان تحقق عدالت عمومی بویژه در حوزه اقتصادی و ریشه کن ساختن فساد مالی و اخلاقی وجود دارد ؟ البته با شعار های میان تهی نه میتوان معتقد شد و باور و ایمان پیداکرد که تحریک و تجهیز عمومی و حرکت وسیع اجتماعی با شعار های غیر عملی یک هدف مشترک را دریافت . زیرا یافتن یک ایمان تازه ونیرومند و داشتن یک هدف مشترک که بسیاری از ضعف ها و بیماریهای مزمن و ریشه دار روحی و اخلاقی را بصورت معجزه آسا شفا بخشد و جامعه و ملت را در شرائط سختی از تاریخ بسوی ساحل نجات رهنمون سازد . که باید گفت اقای امرالله خان صالح شما فاقد چنین اندیشه رهای بخش و عدالت محور اید .
