گـزیده اخبــار
خانه » اجتماعی » آقای مهاجری وروزنامه جمهوری اسلامی نشانی رااشتباه فهمیده است
آقای مهاجری وروزنامه جمهوری اسلامی نشانی رااشتباه فهمیده است

آقای مهاجری وروزنامه جمهوری اسلامی نشانی رااشتباه فهمیده است

دیدگاه نواندیشی : مسیح مهاجری ازروحانیون و رجال برجسته و درعین حال از کسانی محسوب میشود که از سال های زیادی بدینسو مدیریت یکی از قدیمی ترین روزنامه های جمهوری اسلامی ایران را بر عهده دارد . وقتی هرکسی از نخبه گان جامعه ایرانی ویاهم افغانی اسم روزنامه جمهوری اسلامی ایران را بشنوند بدون شک اسمای از رجال نواندیش ایرانی همچون شهید دکتر بهشتی از رهبران ارشد حزب جمهوری اسلامی  ایران ، مهندس میر حسین موسوی  با ضافه اسم مسیح مهاجری نیز در ذهن شان خطور میکند . وقتی روزنامه جمهوری اسلامی بحیث ارگان نشراتی حزب جمهوری اسلامی ایران که آیت الله علی خامنه ایی رهبر کنونی ایران در جمع سائر شخصیت ها ی سیاسی و رجال مذهبی ایران انتشار می یافت و حزب جمهوری اسلامی نیز به مقتضای شرائط آنروز ایران منحل اعلام گردید  روزنامه جمهوری اسلامی ایران تحت مدیریت و سرپرستی آقای مسیح مهاجری به مثابه یک روزنامه مستقل با حفظ محافظه کارانه  و در بعضی موارد بنیاد گرایانه ای ازارزشها باقی ماند.جناب آقای مسیح مهاجری نیز به عنوان یک انسان عدالت خواه جهت اطلاع یافتن ازفعالیت و چگونگی مبارزات آزادی خواهان منطقه منجمله افغانستان که دربرابر تجاؤزارتش سرخ اتحاد جماهیر شوروی سینه های خویش را سپر نموده بودند گاه گاهی به کشور پاکستان که آواره گان و مهاجرین افغان که از ظلم ارتش سرخ و عمال شان به آنکشور مجبور به ترک کشور شده بودند بازدید بعمل می آورد اما نتوانیست به مانند بسیاری از فرهیخته گان مبارز ایرانی از مسأله افغانستان بصورت ریشه ایی اطلاع حاصل نمایند که این مسأله سبب گردید تا برتحلیل ها و برداشت های ایشان که پس از گذشت چند دهه بر مردم افغانستان صورت می گیرد تأثیر منفی بگذراند چنانچه درنوشته ای که به عنوان مانع تاسیس اسرائیل دوم شوید! ودرشماره ۱۲۶۸۸ روزنامه جمهوری اسلامی به رسانده است چنین کمبودی ها که ناشی ازعدم اطلاع دقیق جناب مسیح مهاجری درباب قضایای افغانستان بوده است بخوبی به مشاهده می رسد.جهت اطلاع جناب مهاجری باید به عرض رساند که چه کسی نه میداند رژیم غاصب و صهیونیست اسرائیل درخاورمیانه همزمان با ایجاد کشور پاکستان به مثابه غده سرطانی درجنوب غرب آسیا با برنامه های  طویل المدت استخبارات انگلیسو امریکا ایجاد شده است  ؟ وچه کسی ، گروهی یا جریانی از این حقیقت واقف نیست که کشور های جدید التأسیس شده پاکستان واسرائیل  برارابه های شبه مذهبی  حرکت میکردند و بدون آنکه از نقش و تأثیر مذاهب اعم از اسلام و یهودیت  در حیات بشر آگاهی داشته باشند چهره های به ظاهر مذهبی را با القاب غلوآمیزی وارد میدان سیاست در کشورهای ساخت که قبلأ از سوی استعمار انگلیس بنام پاکستان و اسرائیل نشانی شده بود . نباید تعجب کرد که تا سال ۱۹۴۸ هند بریتانوی و فلسطین عربی در زیر سلطه استعمار انگلیس به سر میبردند و در بستر استراتیژیی استعماری آن بنام های پاکستان و اسرائیل در خاور میانه و جنوب غرب آسیا ظهور داده شدند . لذا مسأله تأسیس اسرائیل دوم در مورد  افغانستان نه بلکه در حق کشور پاکستان صدق می کند.مطلب دیگری که جناب آقای مهاجری دربخشی ازمقاله منتشر شده اش به آن پرداخته است مسأله ای نژاد پرستی است که به گفته آقای مهاجری گویا طالبان یک قوم نژادپرست  هستند ایشان با برشمردن تمامی انتقاداتی که بر طالبان دارد اتهام  بسیارسنگینی را بر گروه طالبان وارد ساخته است  اتهام ” نژاد پرستی ” است  که معظم له آن را با “قومیت” گِره زده است واجرای آنرا دقیقأ به مانند صهیونیست ها میدانند  و در این باره چنین نگاشته است :  چهارمین دلیل اینکه طالبان یک قوم نژادپرست هستند که یکی از اقداماتشان پاکسازی قومی در افغانستان است. آنها در دوران حاکمیتشان بر افغانستان بشدت و با سرعت درصدد نابودی اقوام غیرپشتون برآمده‌اند و مصمم هستند به این جنایت تا یکدست‌ سازی قومی این کشور ادامه دهند. طالبان از نظر نژاد پرستی و تروریست بودن دقیقاً مثل صهیونیست‌ها هستند و هرگز علیه آنها اقدامی نمی‌کنند. باز هم جهت اطلاع جناب مسیح مهاجری مدیر مسؤل روزنامه جمهوری اسلامی ایران باید محترمانه به عرض رساند که تحریک طالبان افغانستان هرچه باشند شاید بوده باشند اما هیچگاه گروه نژاد پرست نبوده و نیستند . البته بدون شک که برخی حرکات و اقدامات این گروه نزد تعداد کثیری  از مخالفان استخباراتی ( نه عقیدتی ) آنها یی که در میدان استخبارات رقیب بازی میکنند بدون آنکه مفاهیمی چون نژاد پرستی ، قومیت حتی ریشه استعماری صهیونیزم را بدانند آن اقدامات را نژاد پرستانه  ودر عین حال  برتری جویی قومی تلقی می کنند . چه کسی نه میداند که اکثریتی از اعضای طالبان از لحاظ شجرَة النسب وابسته به گروه های اند که درزمان استعمار سرخ و اشغال اتحاد جماهیر شوروی مجبور به ترک میهن شده و دربرابرمظالم  آنها دست به قیام زده بودند . البته بسیاری از اعضای گروه طالبان نتوانیستد با دلائیل مختلف شیوه های جدید استعمار در کشورهای منطقه را شناسائی  و در برابرپیشنهادات استخباراتی آنها با ” نه ” گفتن صدای اعتراض عدالت خواهانه و آزادی طلبانه  بلند کنند . هرچند بسیاری از مفردات مقاله منتشر شده به عنوان مانع تاسیس اسرائیل دوم شوید! قابلیت تبصره را دارند اما به دلیل  بلند رفتن سطح فهم عمومی مردم رنجدیده  افغانستان که میتوانند سره را از ناسره جدا کنند واحترام به جایگاه آزاد اندیشانه جناب مسیح مهاجری مدیر مسؤل روزنامه جمهوری اسلامی ایران از آن امتناع می جوئیم .خبر همکاری اطلاعاتی طالبان با ایران که در آن گفته شده بود این همکاری توانست حمله پهپادی موساد در شرق کشور را خنثی کند، از خبرهائی بود که چندی قبل درست همزمان با سفر یک هیات دولت خودخوانده طالبان از افغانستان به تهران مطرح شد ولی رسانه‌ها آن را جدی نگرفتند. خبر این بود که «در عملیات مشترک ایران و طالبان، ۳مامور موساد با ملیت ایرانی در مناطق کوهستانی بین دو کشور دستگیر شدند. این ۳ مامور موساد قصد داشتند پهپادهای انتحاری از سوی مرز افغانستان به سمت اهدافی در ایران پرتاب کنند.»در اینکه سازمان جاسوسی رژیم صهیونیستی «موساد» با سرمایه‌گذاری فراوان همواره درصدد نفوذ در دستگاه‌ها، نهادها و ارگان‌های مختلف کشورمان برمی‌آید و تاکنون مرتکب جنایات زیادی در ایران نیز شده است، تردیدی نیست. علاوه بر این، در این واقعیت نیز نباید تردید کرد که موساد تلاش می‌کند از افرادی با ملیت ایرانی برای نفوذ و اجرای توطئه‌های خود در داخل کشورمان استفاده کند.

اینها نمونه‌های مشخصی دارند که در طول سال‌های گذشته به‌ویژه در سال‌های اخیر مواردی از آنها با خسارات زیادی از جنبه‌های مالی و سرمایه‌های علمی و صنعتی به کشورمان همراه بوده‌اند. از دست دادن تعدادی از دانشمندان هسته‌ای و وارد شدن ضربه‌هائی به بعضی از تاسیسات در نقاطی از کشور، از جمله جنایات موساد هستند که با مباشرت عوامل مزدور رژیم صهیونیستی در داخل صورت گرفته‌اند.آنچه موجب شد خبر همکاری اطلاعاتی طالبان با ایران در خنثی کردن حمله موساد جدی گرفته نشود، مربوط به بخش همکاری طالبان است. رسانه‌های مستقل کشورمان برای جدی نگرفتن این قبیل خبرها دلایل روشن و متقنی دارند که هرچند به دلیل وضوح، نیازی به توضیح دادن آنها وجود ندارد ولی از آنجا که اقدامات اخیر بعضی مسئولین دولتی کشورمان در همکاری با طالبان نشان ‌دهنده عزم آنان بر گسترش روابط با این گروه و دولت خودخوانده کنونی افغانستان است، پرداختن اجمالی به این مطلب و توضیح دلایل آن می‌تواند مفید باشد.اولین دلیل به روابط طالبان با رژیم صهیونیستی مربوط می‌شود. در طول 5 سال اول حاکمیت این گروه در افغانستان و 20 سال دوری از حاکمیت و حالا دو سال و سه ماه که از حاکمیت دوره دومش بر این کشور می‌گذرد، طالبان هرگز علیه رژیم صهیونیستی کوچک‌ترین اقدامی نکرد و موضعی نگرفت. در تابستان امسال مسئولان رژیم صهیونیستی اعلام کردند این رژیم با طالبان روابطی دارد و درصدد توسعه آن می‌باشد. طبیعی است که چنین گروهی علیه رژیم صهیونیستی اقدامی انجام نمی‌دهد.دلیل دوم اینست که طالبان را آمریکا به وجود آورده و همانطور که هیلاری کلینتون گفت هدف از تاسیس آن مقابله با نظام جمهوری اسلامی و حمایت از منافع آمریکا و رژیم صهیونیستی در منطقه بوده است.سومین دلیل به کمک‌هائی مربوط می‌شود که دولت‌های غربی بطور مستمر به حکومت خودخوانده طالبان می‌کنند تا گوش به فرمان آنها باشد. براساس گزارش‌های موثق، دولت‌های غربی هر هفته بین 40 تا 50 هزار دلار به طالبان می‌دهند و با همین حمایت‌هاست که در جریان جنگ ۴۵ روزه غزه این گروه اجازه نداد در افغانستان هیچ تظاهراتی علیه اسرائیل انجام شود در حالی که مردم افغانستان بشدت ضداسرائیلی و حامی آرمان فلسطین هستند.چهارمین دلیل اینکه طالبان یک قوم نژادپرست هستند که یکی از اقداماتشان پاکسازی قومی در افغانستان است. آنها در دوران حاکمیتشان بر افغانستان بشدت و با سرعت درصدد نابودی اقوام غیرپشتون برآمده‌اند و مصمم هستند به این جنایت تا یکدست‌ سازی قومی این کشور ادامه دهند. طالبان از نظر نژاد پرستی و تروریست بودن دقیقاً مثل صهیونیست‌ها هستند و هرگز علیه آنها اقدامی نمی‌کنند.و دلیل پنجم اینست که گروه تروریستی طالبان براساس معاهده قطر که در سال ۱۴۰۰ با آمریکا امضا کرده متعهد شده در صورتی که به کمک آمریکا در افغانستان به قدرت برسد همواره در خدمت منافع آمریکا در منطقه باشد و از اسرائیل نیز در برابر دولت‌هائی که درحال تخاصم با رژیم صهیونیستی هستند حمایت کند. آمریکا به تعهد خود در پیمان۱۴۰۰ قطر عمل کرده و طالبان را در افغانستان به قدرت رسانده و طبعاً طالبان نیز در مقابل این خدمتی که از آمریکا دریافت کرده به تعهد خود در برابر آمریکا و رژیم صهیونیستی عمل می‌کند.کسانی که در کشور ما با این تصور خام که طالبان تغییر کرده و علیه منافع آمریکاست درصدد تطهیر این گروه و همکاری با آن برآمده‌اند، فریب دروغ‌های این گروه تروریست تکفیری را خورده‌اند. گروهی که عامل تمام ترورها در ۲۰سال اشغال افغانستان توسط آمریکا بوده و در دو سال و سه ماه اخیر هم به ترور فارسی‌‌زبان‌ها، شیعیان و حتی مخالفین اهل سنت خود ادامه می‌دهد و آن را به گردن دیگران می‌اندازد تا رد گم کند مگر می‌تواند تغییر کند؟! به دلیل همین تروریست بودن و نژادپرست بودن است که تاکنون هیچ کشوری حاضر نشده حاکمیت طالبان بر افغانستان را به رسمیت بشناسد. توصیه ما به مسئولین ایرانی اینست که از حمایت طالبان که با استقرار حاکمیت در افغانستان به شکل گرفتن اسرائیل دوم منجر خواهد شد دست بردارند و فریب دروغ‌ها و تزویرهای سران این گروه نژادپرست و تروریست تکفیری را نخورند و دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی کشورمان را به مراقبت همه‌جانبه رفتار این گروه موظف نمایند و مانع شکل‌گیری اسرائیل دوم در منطقه شوند

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا