گـزیده اخبــار
خانه » اجتماعی » ازداعش آل سعودتاداعش فاطمی
ازداعش آل سعودتاداعش فاطمی

ازداعش آل سعودتاداعش فاطمی

مکثی کوتاهی  بر یک یادداشت کوتاهی !

دوست وبرادرعزیزما جناب آقای احمد ارشاد خطیبی نسبت به انتشار مطلب «  نگــرانـی یک داعـشی ایـــرانی ازحضور داعـش درافغانستان !؟»  در تربیون نواندیشی ابراز محبت فرموده و در واکنش به آن مطالبی را بیان نموده است که با سپاس فروان ازاین  برادر عزیز  تربیون نواندیشی نیز با توجه به پیچیده گی وغامـض بودن  مفهوم کلـــمه نوپای  ” داعش ”  لازم می بیند آنرا بصورت مستقل اما مختصر خدمت وی و دیگرعلاقه مندان نواندیشی تقدیم بداریم . لازم است نخست به مطالبی اشاره کنیم که دوست ماجناب آقای خطیبی ابرازمحبت فرموده اند . ایشان بدون مقدمه بریادداشت منتشرشده درتربیون نواندیشی نوشته اند که : درباره‌ی این مطلب شما چند نکته قابل گفتن است:۱- جمهوری اسلامی راهمانند داعش‌خواندن، خود کاری داعشی است. هیچ تشابه فکری و عملکرد و خواستگاه‌ی مشترک میان این دو وجود ندارد.این دو نقطه‌ی مقابل هم هستند، نه مکمل هم. داعش برای ضربه‌زدن به ایران ومتحدانش به وجود آمد که خوشبختانه براساس دلایل و عواملی موفق نگردید.۲- تروریستی‌خواندن دولت ایران از زبان صبحی طفیلی، کاری ایدئولوژیک و خلاف واقع است. صبحی طفیلی به دلیل محروم‌شدن ازحمایت‌های ایران این‌چنین اظهارات جانبدارانه را بیان کرده است.۳- نگاه شما بیشتر به قضایا نگاه سلبی است. شما بیشتر منفی‌بافی می‌کنید تا نقد مسئولانه و عمیق. به جای انتقادهای یک‌جانبه و سطحی، طرح ارایه کنید و به مسایل اصلی بپردازید.۴- شما اغلب در مورد مسایل سیاسی می‌نویسید. بهتر است به مسایل فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و تاریخی نیز توجه کنید و از نواندیشی دینی برای تبیین مسایل استفاده کنید               

“بافت و رهیافت فلسفی مفهوم داعش در قالب گفتمان خشونت

چنانچه همه میدانند داعش نام تنها یک گروه و اسم خاص نیست ، بلکه پدیده عام در عرصه ء اندیشه بوده که خشونت را در جامعه نهادینه میسازد ، هرچند این گروه در عراق و سوریه به علت شرائط خاص فرهنگی ، سیاسی و از همه مهمتر جغرافیاوی نمودی بارز متعین یافته است اما میتوان در هرکجای  ازجهان زمینه مساعد و محیط مناسب پیداکند ، پدیدار شود وریشه های خود را در خاک آن بگستراند

چنانچه برخی اظهارات از سوی بعضی افراد در جمهوری اسلامی ایران نشان میدهد که آنان نیزاز همان ریشه ها تغذیه کرده ودل در هوای آن دارند در صورت یافتن شرائط و محیط مناسب ، رشد کرده و میوه های همسان خود را به بارخواهند آورد ، گفتمانی که گروه متحجر داعش یا همان دولت اسلامی عراق وشام از آن پیروی میکنند می توان از زاویای مختلف و با رویکرد های گوناگون مورد بررسی و تحلیل قرار داد . داعش قبل از آنکه یک پدیده سیاسی خاصی باشد یک گفتمان است  که نظریه وروش ویژه خود را دارد بدون تردید اگردرچهاچوب مذهب  تشیع نیزبدان بنگریم در ماهیت با آن چندان تفاؤتی ندارد زیرا هستند علمای حوزه مذهبی متعلق با شیعه اثنی عشره که از قرئت ولایت فقیه مطلقه پیروی میکنند و بصورت دقیق همان قرئت داعشی مذهبی را در قالب اصول ومتون فقه تاریخی بیان میدارند

البته نباید فراموش کرد که تعارض آمیزبودن گفتمان متحجرانه ای که تیوری پردازان مذهبی داعش بر آن استناد میکنند هنگامی بحران می آفریند که با ” روش  تحقق ” خاصی در می آمیزد و در حوزه معرفت شناسی دینی از گفتمان غیر اجتهادی سنگواره ای تبعیت کند و در روش اجرأ همچون « خمرهای سرخ » که قصد داشتند تا مارکسیسم را با تبعید های دسته جمعی ، قتل عام وکشتاروسرکوب در کامبوج تحقق بخشند و اینان که از تفکر و اندیشه های سنگواره ای  ابراهیم ابوبکر بغدادی پیروی می نمودند با احساس رسالت دینی و شرعی خویشتن را مکلف میدانند به هرقیمتی و از هر طریقی حتی زور و سرکوب ، قتل وغارت قرئت ویژه شریعتمدار دینی شانرا در جامعه کنونی حاکم سازند . درست به همین دلیل است که  پروژه محو مخالفان و دیگراندیشان با قتل و غارت مال و نوامیس آنها درهردوتفکریعنی داعش و تشیع ولایت فقیه مطلقه که حاکمان کنونی جمهوری اسلامی ایران خود را نگهبانان صادق وآمین آن محسوب میکنند دارای یک نحله و ریشه های مشترک اند .

چنانچه می بینیم وقتی برخی نیروهای که با پیروی از قرئت داعشی در قلمرو فقه غیر شیعی فتوای قتل و غارت مخالفان صادر میکند در مقابل با استمداد از همان منابع فقه تاریخی اسلام شناسان و چهره های ناموری در حوزه دین شناسی مانند ابوالفضل بهرام‌پور عالم دینی و مفسر قرآن درجمهوری اسلامی ایران که درباره قلع و قمع مخالفان بویژه دستگیرشده گان حوادث آخیر که سبب گردید صدای همه مسلمانان جهان منجمله صداوفریاد شیخ صبحی طفیلی راکه یکی از نامورترین علمای دنیا ی تشیع در لبنان است و تا مدت طولانی با حاکمان وقت  جمهوری اسلامی ایران از ارتباط نزدیک برخوردار بود بلند ساخت .

اینکه جناب شیخ  صبحی طفیلی این راد مرد تاریخ تشیع در اثر توطئیه های بازهم از جنس داعشی شبکه های استخباراتی معینی بویژه سازمان امنیت سوریه در تبانی با شبکه های اطلاعاتی و امنیتی  جمهوری ولایت فقیه ظاهرأ از نظر تشکیلاتی و” سیأ ” سی بصورت کودتائی از مقام دبیرکل جنبش حزب الله لبنان خلع قدرت ساختند اما واقیعت این است که شخصیت های سرافراز و آزاده ای چون شهید سید عباس موسوی منشی عمومی حزب الله لبنان که  در نتیجه یک توطئیه از قبل طراحی شده و پیچیده  استخباراتی همراه با پسرش جام شهادت را نوشید ند و اکنون شیخ صبحی طفیلی را از بلندای تفکر عقلانی و اجتهادی با اینکه وی را نیز از مقام دبیر کلی حزب الله لبنان به زیر کشیده اند راه تمامی شهدای مظلوم تاریخ اسلام را بادستان تهمت الودی می پیمایند نه میتوان ازصحنه نبرد ومبارزه با استبداد بویژه استبداد مذهبی و” سیأ ” سی خارج سازند .

دفاع ازبشاراسد لائیک یا زینب  خداپرست  ؟

برای ورود به این بحث باید توجه داشته باشیم که چه خواسته باشیم و یاهم نه ؛ مناسبات جمهوری  ایران با تمامی مبارزان در منطقه وجهان را که مبنای عمل و عملکرد های آنها را اسلام تشکیل می داد  باید در بافت های مختلف جغرافیاوی و مناسبات تاریخی و سیاسی آن جوامع مورد مطالعه قرار داد که در غیر آن قضاوت ما و هر روشنفکر آزادی خواه دیگر نسبت به حوادث تاریخی مربوط به نقش جمهوری اسلامی ایران در اوضاع واحوال منطقه معیوب و ناقص خواهد بود ، این فرضیه را بخاطری مطرح ساختیم که می بینیم سربازان گمنام جمهوری اسلامی ایران در راستای دفاع از بشار الاسد گردانهای از جنگجویان  ملیت های گوناگونی را بنام دفاع از حرم حضرت ذینب رض که در نزدیکی دمشق قرار دارد و زیارتگاه مهم شیعیان محسوب میشود  به سوریه فرستادند .  ضروریست خاطر نشان سازیم که حرم حضرت زینب (س) در جنوب دمشق در سوریه، مشهورترین مکانی که به‌عنوان مدفن حضرت زینب (رض) دختر امام علی(رض)، مطرح شده است. مرقد حضرت زینب در مصر و قبرستان بقیع در مدینه دو مکان دیگری است که به عنوان محل دفن حضرت زینب(س) احتمال داده شده است  وفاطمیون نخستین لشکری از جنگجویان شیعه مذهب افغان بوده که به فرماندهی  علیرضا توسلی (ابوحامد) برای دفاع از مرقد حضرت زینب وارد سوریه شدند ،            البته باید گفت که نام «فاطمیون» برای این گروه به این دلیل انتخاب شد که شکل‌گیری آن در ایام شهادت حضرت زهرا(رض) بود لذا در تمسک به ایشان، این نام برازنده‌تر تشخیص داده شد.رزمنده‌های فاطمیون همه از شهروندان افغانستان هستند، که  عده‌ای از افغانستان  آمده‌اند و عده‌ای مقیم سوریه بودند که  با جمعیتی در حدود ۱۵ تا ۱۶هزار نفر که در اطراف زینبیه زندگی می‌کردند و بعد از حمله تکفیری‌ها، به صورت یک گروه خودجوش به دفاع از حرم پرداختند پس روشن است هرگونه اعمال قوه قهریه که به نوعی جسم انسان ویا روح انسان را مورد تعرض و تجاؤز قرار دهند  مصداق بارزی از خشونت بوده  و اجرای آن تحت هر بهانه و پیمانه ای جنایت تلقی میگردد  . گفتیم وقتی دولت و یا حکومتی مذهبی و غیر مذهبی از جنس سلاطین عرب و آل سعود که با تیوریزه ساختن جنایت در قالب داعش یا همان دولت  اسلامی شام وعراق برهبریی شیخ ابوبکر البغدادی و گروه های ارتش متلاشی شده بعثی عراق برهبریی جنرال عزت ابراهیم الدری سابق معاون اول صدام حسین و نائب رئیس شورای انقلابی عراق بود که گفته میشود رهبریی دولت اسلامی ” داعش ” را در عراق بر عهده داشت و یک حلقه غیر مذهبی در داعش را رهبری میکرد . درمقابل این هجوم بی رحمانه و جنایتکارانه داعش که با پول عربستان و حمایت های سیاسی و نظامی جهان غرب نه تنها علیه شیعیان براه افتاده بود بلکه بزرگترین کتله های ازاقلیت های مسیحی در عراق بنام ایزدی ها را نیز بصورت بی رحمانه  سر بریدند و برمال و نوامیس انها از هیچگونه تجاؤز دریغ نه ورزیدند ، جالب وشگفت انگیز آنجا است که هِزم این جنگ جنایتکارانه شبه مذهبی و نیابتی ازمجاهدین افغانستان که درمقابل اتحاد جماهیر شوروی سابق برای آزادی کشور شان ازاشغال روسها می جنگیدند تهیه گردیده است و چنانچه شاهد تشکیل گردانهای از مجاهدین شیعه مذهب هستیم که در مقابل گروه های تکفیری و افراطی موسوم به “داعش ” در قالب “لشکر فاطمیون “می رزمند ، همچنان برخی گروه ها ی افراطی وبنیاد گرای شریعتمدار ی که در حوزه حقوقی از فقه تاریخی بویژه مستندات مذهب امام حنبل و برداشت های محمد بن عبدالوهاب النجدی تبعیت میکنند وبا سقوط رژیم طالبان دراختیار شبکه های استخباراتی عربستان وکشورهای منطقه افتاده بودند با ویرائیش تازه ودر قالب یک ویرژئن نو یعنی دولت اسلامی عراق وشام یا همـــان ” داعش”برهمه مخالفان و دیگر اندیشان شوریدند ،سر بریدند وخونریزی های فروانی را بجا گذاشتند ،                                      اما آنچه که قابل تأسف و درد فروان گردید علاوه بر وجوهات مشترک و شباهت های خشونت آمیز فکری که از یک نخله و یک ریشه محسوب می گردد هردو گروه دورویی یک سکه اند که دربدل مواجب بیگانه ها و تشنه گان خون وقدرت باهم میجنگند واکثریتی ازاین جنگجویان حرفه ای نیزکه طی یک آزمائیش روان شناسانه برای قتل وغارت ملت های مسلمان انتخاب می گردند آگاهی و پابندی اندکتری براندیشه های مطروحه را  ندارند .

نواندیشی و مسأله نقد و روشنگری !

خواننده گان عزیز استحضار دارند که تربیون نواندیشی از همان آغاز کار مطبوعاتی باوریم که یکی از عوامل سازنده و اثر گذار در فرهنگ هر قوم و هر جامعه  نیاز های  معنوی و روحی حتی مادی اش میباشندکه  با عصاره ای از رنج ها و درد ها ی  ناب و خالص  زندگی بشر طراوت می یابند . بنابر این ما که خود را منصوب به این فرهنگ و این تمدن باستانی  می شماریم و درد های از این جامعه و این  فرهنگ متعالی  خویش را حس میکنیم  ، ناگزیر و مؤظفیم که  التیام  درد ها و راه حل ها برای  نیازهای   مان  نیز در فرهنگ   اصیل گذشته ای  مان جستجو کنیم ، زیرا ما ازنظر  واقیعت  وابسته به این جامعه  و  این تمدن  هستیم و لزومأ باید درد های این جامعه را حس کنیم . آنچه که بسیار مهم است و تجربه سه دهه اخیر نیز نشان  داده است  ، کسانی که حوادث ووقائع تاریخ و جغرافیای زندگی و حیات مانرا یک بعدی قضاوت میکنند بدون  هرگونه تردید نتائج مطلوبی را کسب نکرده اند .بنابر این کاملترین اندیشه و مکتبی که می خواهد انسان را به فلاح و سعادت برساند همانا اسلام به عنوان مکتب انسان ساز با قرئت توحیدی ومجهز بر  گفتمان  « اجتهاد » پویا و دینامیک  جمعی است که قافله زندگی بشر را در خم وپیچ تاریخ و درمیان همه عصر ها و تمامی نسل ها هدایت و رهبری میکند . در پرتو چنین گفتمانی که بر  شالوده ها و اصول جهان بینی توحیدی و الهی  نهاده شده است  ، جهان را نه مجموعه ای از عناصر ، نیروها و قوانین کور ، بلکه پیکری از معادلات  زنده و معنی داری نگریسته میشود و مطالعه تاریخ زندگی انسان را نه میتوان  جدا از قوانین طبیعت و هستی ترسیم کرد ،زیرا به باورما فقدان ذات خدا در هستی  سیمای طبیعت را عبث مینمایدکه انسان خود را با آن ” بیگانه ” حس خواهدکرد . اگر جهان  فاقد” معنی”  باشد، سخن گفتن از”معنی و کرامت ” انسان ” به  عنوان جانشین خدا در زمین موهوم خواهد بود که به قول بزرگی هستی ” پوچ  ” زندگی ”  را نیز پوچ میسازد و ناچار انسان نیز به پوچی نائل می آید و نه میتوان در جهان وعالمی که از شعور، اراده و معنویت عاری است از” مسؤلیت انسان ” سخن گفت ،

اما درعین حال  می پذیریم و اعتراف میکنیم  که گاهی با دلائل مختلف  نتوانیسته ایم رسالت مانرا که شائیسته یک رسانه متعهد  بوده است بانجام برسانیم اما هیچگاه ودر هیچ شرائطی همدست زورمندان و قلدرانی که به غلط  جامه مقدس جهاد ومبارزه با شرک و فساد را برتن ساخته اند نه شده ایم اما هیچگاه ندانیستیم که چرا وچگونه وبرویت کدامین دلائیل روشن دوست عزیز ما جناب احمد ارشاد خطیبی ما را با کلیماتی چون : نگاه شما بیشتر به قضایا نگاه سلبی است. شما بیشتر منفی‌بافی می‌کنید تا نقد مسئولانه و عمیق. به جای انتقادهای یک‌جانبه و سطحی، طرح ارایه کنید و به مسایل اصلی بپردازید. متهم می فرمایند . این درحالی است که ما سعی میکنیم از نشر وپخش هرگونه مطالب ماجرا جویانه ای که به هدف رسیدن به نام ونان از سوی برخی قلم بدستان نوشته و غرض انتشار به تربیون نواندیشی میرسند اکیدأ جلوگیری نمائیم . اما هرآنچه که از این تربیون به نشر میرسد ضمن آنکه نسخه های تجویز شده برای حل مسائل جامعه بر نظرات و اندیشه های گوناگون و متفاوتی از نویسنده گان ارجمند افغانستان و جهان استوار است و نه میتوان با تمسک به آن اندیشه ها ی که در عرصه راه حل و در پاسخ به این که چه باید کرد ؟ برمواضع فکری و عقیدتی تربیون نواندیشی حساب باز کرد . اما با آنهم براین باوریم که انسان موجود جائزالخطأ بوده و اکنون که این خطای ما را دوست گرانقدر  جناب احمد ارشاد خطیبی نشان دهی نموده اند از ایشان ضمن سپاسگذاری از دقت مشفقانه وی  صمیمانه تقاضاداریم تا ما را یاری فرموده و بخش های که از نظرایشان سلبی و درعین حال منفی بافی می شمارد نشان دهی نمایند تامتوجه بوده و درآئنده ازتکرار آن جلوگیری نموده باشیم .

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا