ازکشیش امریکائی تاحمیدخراسانی!

داشتیم برکمزوری ها ی غم انگیزی در گذشته حیات مان می اندیشیدیم که ناگهان در این بحبوحه باب جدیدی از یک ماجراجوئی باز شد و موضوع تشکیل حکومت موهوم ومجهولی بنام خراسان و آتش در دادن پرچم افغانستان که نمادی از هویت ملی همه ساکنان جغرافیای بنام افغانستان اعم از تاجیک ،

پشتون ، هزاره ، ازبک ، بلوچ و نورستانی وغیره اقوام شریف  محسوب میشود بیش از همه قلب ، قلبی از مردم جنگزده افغانستان را جریحه دار ساخت . شگفت انگیز آنجا و آنگاه است که این همه پروژه آتش سوزی از قرآن پاک تا پرچمی به عنوان نماد ملی هویت وتاریخ ما در سرتاسر جهان کنونی را با خشونت مذهبی و قومی انجام میدهند .

چنانچه وقتی در سال ۲۰۱۰   تیری جونز Teri johns   یک کشیش امریکائی  قرآن کلام خداوند را در یک مراسم عمومی در فلوریدا به آتش کشید تمامی جهان را به شمول رهبران کلیسا ، و روسای جمهورامریکا این عمل را نوعی تصمیم به خشونت دانیسته وآنرا محکوم کردند ،مشکل اساسی از آنجا نشئت کرد که تیری جونزکشیش خشمگین کلیسا فکرنموده بود قرآن نیزبه مانند یک جنایتکار باید به محاکمه کشاند ومجازات نمود وبا دارکشیدن و سوزانیدن قرآن پاک دیگردامن انسانیت را از جنایت بنام اسلام پاک خواهند نمود وانسان درزمین خدا شاهد خشونت نخواهد بود ،که با این فرضیه و این انگیزه مغالطه آمیزکه منجربه سوختاندن قرآن کلام الله گردید آتش انتقام درقلب قلبی ازمیلیون ها مسلمان جهان شعله ورشد وبا آتش دادن قرآن به عنوان کتاب مقدس میلیاردها مسلمان روی زمین آتش انتقام و خشونت نیز تقویت گردید .

روی همین اصل وقتی زمینه های محو یک واقیعت ریشه در وجدان فردی از مردم یک جامعه و در مقطعی از تاریخ یک کشورنداشته باشد  نه تنها منجربه  نتائج مطلوبی نه خواهند شد بلکه در اقصای عالم به نوع دیگری وبه مقتضای شرائط آن جامعه تکرارخواهد شد.چنانچه آخیرأ حمید خراسانی  جوانی که غالبأ نه میتوانیست  براحساسات جنون آمیز جوانی اش غلبه حاصل کند در حالیکه پرچم مورد نظر اش یعنی بیرق حاکمیت مجاهدین افغانستان  را نیز به نمایش می گذاشت و بر حمل اسلحه کمری نیز تظاهر میکرد  پرچم تاریخی سه رنگ افغانستان را با تکرار شعار های الله اکبر به آتش کشید .  که نه میتوان از اجرای هردو عمل خشونت آمیز از سوی کشیش تیری جونز که قرآن کلام الله را به آتش کشیده بود و حمید خراسانی که پرچم سه رنگ افغانستان را سوختانده است

با چنین سادگی عبور کرد و آنرا در جمله مبارزه با خشونت و تروریزم به حساب آورد . زیرا نخست اینکه شیوه محو غیر عقلانی یک پدیده مربوط به جامعه وانسان  بنیاد و ریشه تروریزم محسوب میشود و ثانیأ چنین  برخورد با سمبول های مورد پسند احادی از مردم ریشه در خشونت دارند که با آب نفرت و کینه نمو میکنند .

البته باید گفت که تفاؤت میان واکنش مقامات مسؤل امریکا در برابر عمل کشیش امریکائی جلوگیری از تکرار آن بوده که با تأسف در حکومت موسوم به وحدت ملی افغانستان هسته واکنش دربرابر چنین عملکرد های غیر مسؤلانه وجود ندارد .