گـزیده اخبــار
خانه » اجتماعی » خطبات معجون گونه ومتضادمرشد اندرمـــــزایــــای قــــدرت!
خطبات معجون گونه ومتضادمرشد اندرمـــــزایــــای قــــدرت!

خطبات معجون گونه ومتضادمرشد اندرمـــــزایــــای قــــدرت!

میگویند شخصی  درمیان عوام الناس سخن میگفت اظهار داشت  که مردم فلان قریه ازمن خواسته اند تا دوباره ریاست آن قریه را قبول کنم . دراین اثنا یکی از دوستانش برایش یادآورشد شما خو قبلأ نزد آنها رفته بودی بسیار زیاد بالایت قهربودند و بالای خودت داد میزدند و در نهایت با عجله از نزد آنها فرار کردی ! آن شخص جواب داد که بلی واقیعت می گوئید اما آنها می خواستند ریاست چند قریه دیگری را نیز قبول کنم ولی قبول نکردم لذا باهم جنگ کردیم ….بعضی ازخواننده گان گرامی پشه را درهوا نعل می فرمائند ومو را ازماست میکشند و چراغی را در دست دارند که توسط آن کردار و رفتار زعمای حقیقی و مصنوعی این دیاررا مشاهده کنند ، البته این مرشد عزیز و اعظم دار الامان نشین که درتوجیه وقائع وحوادث  سابقه و یدطولانی دارد وانجام هرکاراشتباه سیاسی را کاردیگران میدانند و حتی کسانی را که به اذن واشاره مستقیم آن  حضرت عملی را انجام داده است مانند پارچه یکبار مصرف مورد بهره قرار میدهند تو گویی اصلأ حضرت از مادرزادی غیرمسؤل ، معصوم و درعین حال واجب الاحترام به دنیا آمده است زیر زره بین خواننده گان و به نمائنده گی ازآنها بدوش ما افتاده است.،هیچکسی حتی اکثریت مدافعان سینه چاک وضع حاکم بر رژیم مافیائی اشرف غنی واذناب اش نه میتوانند ازفساد گسترده رژیم شبه لبرال مافیائی چشم پوشی کند و فساد عمومی بویژه اقتصادی واخلاقی را یکی ازعوارض و عوامل طبیعی سقوط آن رژیم و دستگاه حاکم نخوانند ؛ البته حضرت گلبدین حکمتیار خطیب  مسجد ایمان دارالامان شریف کابل که گاه گاهی به بهانه خطبه های روزجمعه درددل ها ی کنایه دار خود راباعوام الناس شریک میسازد ازآخرین بازمانده گان قافله رهبران جهاد بزرگ مردم مجاهد افغانستان بوده است که هرچند از همان روزهای نخست کنفرانس بن یک ضلع مهم قدرت ونظامی که پس ازسقوط رژیم امارتی طالبان نظام موسوم به جمهوریت برپاگردیده بودبه دلیل روش مبارزاتی طی یک معاهده جداگانه بارژیم مافیائی برهبریی محمداشرف غنی رئیس حکومت وقت پیوست               

            طبیعی است که در چنین جو ساخته شده سیاسی نوع نگاه ونوع قضاوت حضرت گلبدین حکمتیارواذنابش نیز باید به میزان منافع نظام حاکم تنظیم وترازومیگردید.البته بحث براین نیست و نباید باشد که چرا جناب گلبدین حکمتیار درمسیر مبارزاتی اش به جایی حضوریافتن درکنار میلیونها شهروند معترض بر سیاست های اساسی و بنیادیی نظام حاکم برافغانستان دفاع ازنظام فاسد ضد مردمی و درعین حال مافیائی حاکم برکشوررا ترجیح دادند. واضح است که فقدان جهان بینی ای که برعدالت وآزادیی انسان استوار باشد در قرئت و گفتمان فکریی حاکم براندیشه های مذهبی اکثریت رهبران جهاد افغانستان من جمله آقای گلبدین حکمتیاررهبر حزب اسلامی افغانستان به تمامی تحلیلگران ومحققان حوزه سیاسی اجازه میدهند تا انتخاب ایشان راکه به نظام مافیایی شبه بازارآزاد حاکم برافغانستان پیوسته است بهترین انتخاب بنامند هرچند برخی از چهره های نامور متعلق با گلبدین حکمتیار ازهمان آغاز یعنی کنفرانس بن که نقطه عطف بربادیی افغانستان محسوب میشود مشغول چانه زنی های معاملاتی باسائر همکاران خود در حکومت جمهوریی اسلامی افغانستان شدند که سرانجام فیصله بعمل آمد تا در چهار چوب یک موافتنامه جداگانه صلح مواجب بیشتری نصیب حزب اسلامی افغانستان گردد . وقتی از کنفرانس بن یاد شد نه میتوان ازچگونگی تشکیل و ایجاد آن یادی نکرد. هیچ کسی و نهاد و شخصیت حقوقی و حقیقی نه میتوانند انکارکنند که پس ازحادثه دلخراش یازدهم سپتامبرسال ۲۰۰۱ میلادی کنفرانس تاریخی بن برای جاگزینی رژیم طالبان درماه دسمبرسال ۲۰۰۱ میلادی ازسوی سازمان ملل متحد درشهرتاریخی بن آلمان به اشتراک چهار گروهی که بیشتر محصول فاجعه بودند براه افتاده بود

البته این از این چهار گروه شامل درکنفرانس بن دردوره حاکمیت طالبان گروه موسوم به جبهه متحد ملی افغانستان برهبریی شهید استاد برهان الدین ربانی بر بخشی ازجغرافیای شمال افغانستان تسلط داشت و متباقی سه گروه آن که عبارت از کنفرانس صلح موسوم به پروسه روم برهبریی پادشاه سابق محمد ظاهر ، کنفرانس صلح ووحدت ملی افغانستان برهبریی پیرسید احمد گیلانی در پیشاور پاکستان ، کنفرانس صلح قبرس برهبریی همایون جریر داماد گلبدین حکمتیار متشکل ازچهره ها ی که در تهران زندگی میکردند و یاهم در مخالفت با حکومت استاد ربانی در کشورهای خارجی بویژه امریکا به سرمی بردند تشکیل  حکومت موقت برهبریی حامد کرزی را بنیاد گذاشتند .

هنوزتاریکی  شامگاه ۱۵ آگست سال ۲۰۲۱ به دیوارهای کابل نرسیده بود که گلبدین حکمتیاررهبر حزب اسلامی افغانستان  درمیان بوته های ازگل های مرسل کابلی ظاهرشد و درخطاب به طالبان و نیروهای امنیتی با لحن همیشه گی اش که قاطعیت موهوم وناسنجیده ای  بیش نیست گفت: دیگرمسأله حل است.دروازه های کابل بروی تان بازمیباشند .هیأت امارت اسلامی میتوانند بیایند فردا ممکن در ارگ از آنها استقبال بعمل آیند . در ارتباط به حکومت آئنده دیگر ضرورتی نیست که  با حکومت  کابل صحبت شود ، آنها دیگر دراین مؤقیعت نیستند واقیعت این است که حال بدین ارتباط هیچگونه مانعی وجود ندارد.هیأت طالبان نیز به کابل بیایند .مذاکرات اکنون درهمینجا صورت گیرد بر نیروهای امنیتی نیزصدا می کنم که این افرادی که شرارت میکنندوبی امنیتی را بوجود می آورند شریروشراندازهستند میخواهند که چور وچپاؤل کنند .

شما نیز امنیت ساحات وحوزه های خود را تأمین کنید می آئیم که یکجا با مردم کابل امنیت را تأمین کنیم با طالبان صحبت میکنیم وبه آنها دعوت بعمل می آوریم که فردا هیأت بسیارسنگین آنها بیایند همین جا دررابطه با آئنده کشورصحبت میکنیم .خواننده گان عزیز منجمله ارادتمندان سینه چاک مرشد اعظم گلبدین حکمتیاربیش ازهرکس دیگری میدانند که با ورود جنگجویان طالبان به شهر کابل برفرمائیشات برادر گلبدین حکمتیاررهبرمعظم شان چه واقع شد ؟هرآنچه که بر سخنان وشعارهای دو پهلوی جناب گلبدین حکمتیار فرود آمد ازهیچکسی پوشیده نیست اما چنانچه می بینید به دلائیل گوناگون” سیأ “سی واستخباراتی فرمائیشات آمرانه وداهیانه برادرحکمتیارجامه عمل نه پوشید و طالبان نه به عنوان گفتگوبا برادر مجاهد حکمتیار در باره نوع تشکیل دولت آئنده بلکه به منظور اعلام علنی بیعت و تسلیمی حکمتیار با طالبان در کاخ دارالایمان رفت وآمدآغازیدند.خواننده گان عزیز مستحضرهستند و شنیدند که برادرحکمتیار با لحن آمرانه و امپراطورانه و درعین حال از جایگاه یک مرشد تقدیس شده  مذهبی امر کرد که نیروهای امنیتی امنیت شهر را تأمین کنند و کاخ ریاست جمهوری” ارگ ” را نیز برای یک ضیافت بزرگ اماده سازند که گویا فردا در مراسم با شکوهی  از اعضای هیأت “سنگین ” طالبان در دارالخلافه ارگ استقبال خواهند آمد …

.شاید این یکی از مواقع نادر و کم یاب در تاریخ کشور ما باشد که مردی با چندین دهه سوابق مبارزاتی که لزومأ انتن های عقل و ایمانش باید وضعیت جویی سرزمین و مردم افغانستان را درک و لمس نموده باشد  اما برخلاف محاسبات اش هردو جناح یعنی طالبان وحتی نیروهای امنیتی رژیم ساقط شده به آنها اندکترین توجه نه میکنند و طبق روال استخباراتی وضعیت در افغانستان به پیش برده میشود ، چنانچه در امتداد این استراتیژیی استخباراتی برخی ازچهره های که ازسوابق حضوردرائتلاف جبهه ضد طالبان برخورداربودند در اوج فاجعه خونین به اسلام آباد فراخواندند تا در باره تشکیل حکومت مشترک با طالبها نبض آنانرا مورد تشخیص ومعائینه قرار دهند . اما حضرت گلبدین حکمتیار خود را با دوتن از شخصیت دیگری که به دلائیل مختلف بازهم استخباراتی از قافله باز مانده بودند پیوند زد که با فرار رئیس اشرف غنی به پیشنهاد گلبدین حکمتیار در یک نشست مشترک تأسیس شورای هم آهنگی را اعلام داشتندتا به گفته خودش کشورافغانستان  را ازسخت  بحرانی که سپری میکند  نجات دهند ولی آن شوری به دلائیل گوناگون در بطن اش خنثی گردید .یکی ازمهمترین مطالبی که درآخرین گفتگوی که جناب گلبدین حکمتیاررهبرحزب اسلامی افغانستان درپاسخ ژورنالیست شبکه آریانا ارائیه داشت مفهوم لویه جرگه بوده که ایشان برخلاف اظهارات دوران ظهوراش آنرا لویه جرگه را غیرمنتخب ویک جرگه انتصابی خواند !طراح اش هم کسی که برنامه ریزی کرده امریکاست کسانی که در افغانستان هم موضوع لوی جرگه را عنوان میکنند بیشتر تقلید میکنند و نظر امریکائی ها را منعکس میسازند .

شما دیدید که در ناروی هم یک نشستی درست کردند که هدف اساسی آن مطرح ساختن موضوع لویه جرگه بود . وبه عنوان خواست افغانها مطرح شود . کسانی را ازین طرف برده بودند به ناروی که بالاخره آنها را با در همان نشست نشاندند و خواست لوی جرگه را به عنوان خواست مردم افغانستان عنوان کرده بودند . وزیر خارجه ناروی در تبصره خود این موضوع را عنوان کرد و متعاقب اش وزارت خارجه امریکا از آن حمایت کرد .…برخلاف این نگرش نسبت به لویه جرگه ، درست آنگاه که در اوج مستی قدرت قرار داشت وکفش های  خودرا برای رسیدن به مقام مافیائی به پامی ساخت درباره لویه جرگه و قانون اساسی چنین ارشاد فرموده بود.

ما برای تحقق صلح این قانون اساسی را قبول کرده ایم بویژه ماده دوم در قانون اساسی کفایت میکند که میگویند درافغانستان هیچ قانون درتضاد و تصادم بااسلام وجود نخواهند داشت . هرچند در مورد قانون اساسی هم ما ملاحظات فروان داریم و بدیل این قانون اساسی را ارائیه کرده ایم ، سالها قبل زمانی که قانون اساسی در کشور تصویب شد ما طرح بدیلی ارائیه کردیم شائیسته ترازین قانون از لحاظ محتوی هم خیلی بالاتر و ازلحاظ ادبی هم شائیسته تر از قانون اساسی فعلی  است . اینرا ما به لویه جرگه قانونی ارائیه خواهم کرد هرفیصله ای که صورت میگیرد در رابطه به تغییراش ، تغیر قانون اساسی و تغییر نظام باید از طریق لویه جرگه صورت گیرند ….….

جای بسی تأسف است که گلبدین حکمتیار یکی ازشخصیت های بزرگ جهاد مردم افغانستان دردوران اشغال ارتش سرخ اما آلوده بر خود خواهی های استخباراتی اش  مراحل تسوید وتصویب وثیقه  قانون اساسی برای یک ملت را با کُپی کردن اشتباه گرفته است به باورآقای گلبدین حکمتیاررهبرحزب اسلامی افغانستان و شاید هم سائرمتحجران و سنگواره یان سیاسی و مذهبی در جامعه  مراحل تسوید وتصویب قانون اساسی کشوررانیزکه ازلوازم حقوقی مشروعیت یک ملت متمدن وسرشارازاندوخته های فرهنگی وارزشهای مدنی  محسوب می شود با انجام کارجسمانی و فزیکی مترادف میدانند و به گمان وی میتوانند این نقیصه را نیزمانند سائر حوزه های جامعه وشب نشینی ها ی معمول علمی وتحقیقاتی برطرف ساخت . در حالیکه عملیه مشروعیت قانون اساسی در هردو بخش یعنی تسوید و تصویب آن وابسته به تشخیص و تثبیت عقلانی نیازهای تازه درتمامی  مراحل تکاملی یک جامعه می باشد وقتی در یک زمان معینی و با توصل به یک نظام مردم سالاردرجامعه نیازهای یک ملت تثبیت و تشخیص گردیدند بلا درنگ به مجمع دیگر حقوقی و مدنی که برخاسته ازاراده آزاد مردمی باشد ارجاع و محول باید کرد که بدون آن اگر مسوده ای که نیازها واولویت های یک ملت را منعکس میسازند دراسرع وقت و زمانش به چنین مجمع به هر اسمی که باشد محول نه گرددگفتند با اینکه انوشیروان سی هزار مزدکی را یک قلم کشتار کرد چطور لقب انوشیروان عادل را گرفته است ؟ گفته شد این لقب شریف به خاطر آنست که در قتل وغارت تبعیض قائل نه میشد و مساوات را رعایت میکرد و میدانیم که در عصر حاضر ظلم بالسویه هم نوعی عدل پنداشته میشود و آنرا ظلم عادلانه می خوانند . اکنون زنجیرعدالت انوشیروان قرن ، زنجیر شعار های میان تهی عدالت و اسلام خواهی و آزادی طلبی سال های سال بدینسو  مردم مسمان افغانستان و جوانان آزاده ورشید این میهن را می فشرد به گردن  مردی ازتبارهمین مردم آزادی خواه ومسلمان پس ازیک معامله و معاهده  استخباراتی دربدل اعطای مواجب معین آویزان گردید ودر صفی  ازمَحَرمان نظام جمهوریی اسلامی افغانستان قرار داده شد.هرچندازهمان آغازبازیی استخباراتی کشورهای جهان ومنطقه در افغانستان  گلبدین حکمتیارو حواریون اش ازمن وسلوای استخباراتی در زیر نام صلح با مخالفان مسلح ارتزاق می شد اما با توجه به غرائزمهار ناشدنی ای قدرت و ثروت و غریزه ای ” ازهمه اول “که با دریغ وتأسف این غریزه یعنی ” ازهمه اول ” را جناب گلبدین حکمتیار از دیکتاتور های قدیم تاریخ باستان به میراث برده است. این غریزه مبارکه سبب شد تا مواجب استخباراتی را که قبلأ دریافت می کرد با امضای یک موافقت نامه جداگانه ای دوام داشته باشد .هرچند تمامی معاهده موسوم به توافق‌نامه حکومت وحدت ‫ملی با گلبدین حکمتیاربراعطای کمک های مادی  به حزب اسلامی افغانستان وشخص گلبدین حکمتیاربه نظرمیخورند ودرآن ازمطالبات مردم افغانستان هیچگونه خبری نیست اما با گذشت زمانوغریزه ای مهارناشده ی” ازهمه اول ” که درکالبد مبارک حضرت حکمتیاردرعصر ارتباطات حک شده است نتوانیست آنرا بیش از این در خفأ نگه دارد ودریکروز نسبتأ خزانی که جناب گلبدین حکمتیاربرای پوشیدن کفش های ریاست جمهوری افغانستان به تمرین می پرداخت در جمع هواداران و سائر شهروندان کابل باآنکه رژیم حاکم برکشوررا دست نشانده خواند در پاسخ به سوال آقای نجفی زاده مسؤل وقت شبکه تلویزیونی طلوع و ژورنالیست ورزیده کشور که پرسید :

شما حکومت رئیس جمهور غنی را حکومت دست نشانده خواندید درست ؟ آقای گلبدین حکمتیار رهبر حزب اسلامی افغانستان در جواب آن گفت : نه میدانم که به چه نامی باید آنرا یاد کنیم ؟ سپس آقای نجفی زاده در ادامه سوال خود از جناب حکمتیار می پرسد که :و شما به عنوان یک گروه …خوب من یک خبرنگار هستم فکر نه کنم بتوانم قضاوت کنم اما شما که به عنوان یک گروه از حکومت دست نشانده پول می گیرید در این صورت شما را چه میتوانیم خطاب کنیم ؟ …..ما ازین دولت فقط ….فقط معاش ۲۳۰  نفر را که اینها را باید دردولت توظیف میکردند نه اینکه برای آنها فقط معاش بدهد از همه لشکر بزرگی از کدرهای حزب اسلامی فقط به ۲۳۰ نفر معاش میدهند ، ۲۳۰ نفر! و تعداد ۳۰۰هم محافظین که برایشان امکانات میدهند و….مه نه میدانم که کی ها بخاطرآن برما منت واحسان میگذارد وچه کسی ما را ملامت میکند که چرا این پول را از دولت میگیرید ؟ این پول شخصی کسی نیست امانت مردم است .وقتی آقای نجفی زاده میگوید که پول امریکا ست جناب گلبدین حکمتیار در جواب اش می گویند :…این ده ها هزار و صدها هزار نیروهای امنیتی ،مأمورین دولت  که معاش میگیرند اینها قابل اعتراض اند ؟ میتوانیم به او بگوئیم که از دولت معاش میگیرید به این خاطر باید پاسخ اش را بگوئیم ؟ این حق ماست ، حق ملت ماست حق فرد فردی افغان است . آقای آقای نجفی زاده در آخیر علاوه میکند که بلی ! تأمین امنیت شما و فرد فرد از شهروندان مسؤلیت حکومت است در آن شکی نیست …………شما اظهارات مبنی بر اخذ معاش ۲۳۰ نفر که به گفته گلبدین حکمتیار از لشکر بزرگی ازکدر ها بوده است همچنان تعداد ۳۰۰ نفر هم محافظین که برایشان امکانات میدهند به گوش های تان شنیدید و مطالعه  فرمودید ما نیزحق نداریم که آن باج دهی های گزافی که بنابر خصلت طبیعی نظام مافیائی بازارآزاد اقتصادی بنام حق السکوت پرداخته میشوند لب براعتراض بگشایم امانه میتوانیم ازاین حقیقت اظهر من الشمس چشم پوشید که وقتی یک سیستم و دستگاهی را فاسد مینامیم و آنرا در تاریخ آئنده به مثابه سیستم فاسد معرفی میکنیم به دلیل این حق السکوت های است که به ملیشاهای حکومتی ویاهم به تناسب مؤقیعت وظیفوی برای هردسته ای از گُـُـردانها و جوخه های موظف  پرداخته میشود . البته باید گفت بزرگترین کاری  که جناب گلبدین حکمتیارپس از سقوط حکومت فاسد مافیائی  درحوزه تبلیغات و توجیهات انجام داده این است درحالیکه انسان درقرن ارتباطات به سرمیبرد با آنهم  جناب گلبدین حکمتیارجامه یک مرشد معنوی ازجنس الهی را برتن میکند وعوام الناس را با مؤعظه هاو خطابه های  مملو ازکنایه ها وشکوه ها رهنمائی می فرمایند

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا