وب سایت نواندیشی به ویب سایت خبری تحلیلی نواندیشی خوش آمدید
روزهای خوبی است و قتی جنگجویانی موسوم به طالبان که ازنسل اول جهاد ومجاهدین افغانستان یا نسلی از همان شکست خورده گان ایدئولوژیک اما یکی ازعوامل شکست دهنده گان به استعمارسرخ محسوب میشوند براریکه قدرت وحکومت جلوس نمودند بدون هرگونه تأمل خودرا نه تنها مستحق پاداش الهی که به زعم شان رسیدن به بهشت مملو ازحوران وغلمان زیبا صورت دانیستند بلکه با استدلال معیوب که دراین زمین کفرو الحاد خون های زیادی بنام جهاد مقدس علیه کفار واشغالگران را ریخته اند ما حق نداریم و نه میخواهیم که از چنین اندیشه ها حتی اقدامات برخی ازکسانی که به نام دین وجهاد ورسیدن به بهشت موهوم شان در زمین خون میریزند دفاع کنیم و اصولأ نیز نباید از چنین اقدام خشونت زای غیر مسؤلانه و اینگونه برداشت ها از اسلام و جهاد به توجیه و دفاع به پردازیم اما هرگز صلاح نه می بینیم که این رویه جنگجویان موسوم به طالبان را با شیوه های شعاری و مجلس گرم کننده ای با لمثل وخشونت زأ که موجب نتائج خطرناک تراز وضعیت موجود شوند که امروزمورد اعتراض و انتقاد ما واقع می شود.درخبرها خواندیم وبا نقل از اظهارات ضمیر کابلوف گزارشی را به نشررسانده است که ضمیرکابلوف، نماینده ویژه رئیس جمهوری روسیه درامورافغانستان،هشدارداده که شمار اعضای گروه داعش، شاخه خراسان درافغانستان، اززمان به قدرت رسیدن مجدد طالبان، افزایش قابل توجهی پیدا کرده واحتمالا ۳ برابر شده است.
اقای کابلوف، در نشستی با خبرنگاران در مسکو گفت که گروه به گفته او گروه «تروریستی» داعش خراسان در افغانستان، از ۲ هزار نفر اوایل بازگشت طالبان به قدرت، ممکن است به ۶ هزار نفر افزایش یافته باشد. در پاسخ به این اظهارات ضمیر خان کابلوف ازبکتبار روسی ذبیح الله خان مجاهد سخنگوی طالبان بروی صفحه تویترش رفت و بدون آنکه از ضمیرخان سابق کمونیست نام ببرد در واکنش به چنین اظهارات مشارُالیه واکنش نشان دادوبه زبان شیرین پشتو نوشت که ترجمه آن چنین است : اینکه میگویند داعش درافغانستان افزائیش یافته پیش بینی نادرست و بدورازواقیعت است بدین ارتباط ایجاد هرگونه تشویش تبلیغ و کمپائن برای داعش محسوب میشود. امارت اسلامی و مردم افغانستان اجازه نه میدهند که در افغانستان لانه داعش ساخته شود اینجا داعش سرکوب شده و درحال نابودی میباشد. 
اما باید گفت که این برادرعزیزما ذبیح الله خان مجاهد کما فی السابق خروس یک لِنگه تشریف دارد و بسیاری اوقات ماهیت حادثه را با ظواهر آن قیاس می فرمایند. مثلأ واکنش جناب ذبیح الله خان مجاهد در باب همین اظهارات آغا ضمیر خان کابلوف نمائنده خاص ولادمیر پوتین که سوابق ریاست سازمان استخبارات اتحاد جماهیر شوروی یا K.G.B را نیز داشته است در باره افزائیش گروه دولت اسلامی یا داعش از همین قبیل مسائل شناخته میشود . البته به دور ازجان ذبیح الله خان و دیگر اذنابش که نه گفت وملت راملتفت نه ساخت اصلأ تفاؤت اعتقادات ونوع نگرش دولت اسلامی یا همان داعش با امارت اسلامی طالبان ازلحاظ فکری واعتقادی درچیست ؟ مطلب این است که ازهمان آغازیعنی آنگاه که چندین دهه قبل ازامروز مردم افغانستان با یک نقشه استخباراتی عمدتأ چپی جوقه ، جوقه در دامن کشورهای همسایه می افتادند بذر کینه ها ونفرت ها دربرابرمخالفان بویژه آنانیکه ملتی را از سرزمین شان به دورساخته بودند درمزرعه ای ازنهضت های ملی وسیاسی که به دیار هجرت پناه آورده بودند می کاشت . جالب آنجا بود که برخی از شبکه های استخباراتی بویژه سازمان اطلاعات ارتش پاکستان ISI از این تبعید شده گان برای اکمال اهداف استراتیژیک شان بهره می بردند وبا اقتضای آن اهداف آواره گانی را که از بد حادثه مجبور به ترک وطن شده بودند با افزائیش پسوند اسلامی رنگ آمیزی می نمودند . در چنین اوضاع واحوال بود که گروه های زیادی در عرصه مبارزه با استعمار سرخ و رژیم دست نشانده شان در افغانستان عرض اندام نمودند . بلی ! گروه ها و دسته های که بدون آزادی اندیشه وعقلانیت آنهم درمحیط هجرت برای مقابله با استعمار و مهره های بومی شان آموزش می دیدند بعضأ بیداد میکردند وبه مسخ ارزش ها و غرس نهال نفرت در وجود مهاجران می پرداختند درچنین وضعیت عمومی غربت ومهاجرت بود خشونت درآب دیانت آمیخته می شد ودر بستراز قبل آماده شده “سیأ” سی و مذهبی به قرئت حاکم مبدل میگردید. ازاین روباید گفت که اکثریت اعضای گروه داعش یا “دولت اسلامی عراق وشام ” که درجهاد افغانستان بنام عرب های افغان علیه اشغالگران روسی همگام با مجاهدین افغانستان سهم گرفته بودند.گفته می شود که ابراهیم ابوبکرالبغدادی رهبرکشته شده این گروه خود دردوران حاکمیت اول طالبان برای چندین ماه درافغانستان زندگی میکرد 
بلی ! اکثریتی ازافراد نخبه و به ظاهر مسؤل طالبان ازهمان آغازایجاد دفتر قطر که زیر چتر شبکه های استخباراتی کشور های منطقه با راه بلدیی سازمان اطلاعات ارتش پاکستان ISI من وسلوای یهود و نصاری را تناؤل میکردند نه گفتند و هنوز هم نه میتوانند بگویند که تفاؤت فکری و اعتقادی میان داعش یاهمان “دولت اسلامی عراق وشام ” با مجاهدین ” امارت اسلامی” کدام است ؟ و چگونه میتوانند با القاعده برهبریی اسامه بن لادن و اکنون شیخ ایمن الظواهری قطع رابطه کنند در حالیکه شجرة النسب القاعده به عنوان مادراعتقادیی تمامی نیروهای جهادی که در برابر استعمار روسیه شوروی می جنگیدند به همان دسته های میرسند که دریک قرار داد نا امضا شده با سازمان اطلاعات ارتش پاکستان ISI ازسوی ایالات متحده امریکا و شرکایش غرض مبارزه با استعمارسرخ و لشکرکشی ارتش روسیه شوروی به میدان جنگ فرستاده می شدند .
البته در میان مجاهدین افغانستان فرماندهان آزادی خواهی نیز وجود داشتند که وقتی روسها شکست خوردند و به قولی جهاد مجاهدین به پیروزی رسید این دسته های ازاعراب که ازکشورهای گوناگون اسلامی آورده شده بودند با سپاسگذاری ازآنها دوباره درمواطن شان جابجا گردیدند. این گونه واکنش فرماندهان مجاهدین افغان بدان معنا بود که نه می خواست با ختم جهاد افغانستان دسته های از مجاهدین عرب قربانی اهداف استخباراتی کشورهای منطقه وجهان گردد.که با خروج سربازان ارتش سرخ ازافغانستان به عنوان یک جغرافیای مستقل و دارای هویت ملی ویژه وجیبه دینی تمامی آزادی خواهان که ازاقصای عالم بخاطرمبارزه با اشغالگران روسی آورده شده بودند خاتمه یافته بود
وبه قول قرآن دیگرباید فرزندان اصیل آن مرزوبوم درمرزهای جداگانه هویتی امور را به اقتضای مصالح جغرافیای افغانستان انجام میدادند.هرچند اسمای چنین فرماندهان دلیروآزادی خواه جهاد افغانستان وجود دارند اما بنابربرخی مصلحت ها ازآن خودداری میگردد 
به هرصورت ازین گونه شعار ها و حرفها بسیار شنیده ایم اما اساسی ترین پرسشی که نه تنها ازنزدذبیح الله مجاهد بلکه ازتمامی اکابرورهبران طالبان که حامل قرئت مذهبی ویژه ای اند و می خواهند با داشتن چنین قرئت به جنگ القاعده و داعش بروند وگاهی هم با دعوای حکومت اسلامی مستقل و برضد افکار داعشی و القاعده حکمرانی میکنند زیرا هیچکسی نه میداند که تفاؤت گفتمان حاکم بر القاعده و داعش با قرئت حاکم طالبان در چیست ؟
