گـزیده اخبــار
خانه » اجتماعی » به یادجان باختگان انفجاردایکندی!
به یادجان باختگان انفجاردایکندی!

به یادجان باختگان انفجاردایکندی!

میدانیم که انفجار و انسان کشی در افغانستان همچنان ادامه دارد. اهداف تروریست ها را آنگونه کهطی سالیان متمادی دیده ایم، در چند مورد نشانی شده اند:- از میان برداشتن چهره های مطرح سیاسی، نظامی و مذهبی که در پیشینه ها با طالبانمخالفت داشتند ویا در آینده از ظرفیت های بالقوه سیاسی یا مذهبی خواهند بود.- تعدادی از افراد نظامی و غیر نظامی ناتو، افرادی که خارج از امور نظامی در زمینه هایبازسازی سهم میگرفتند. اما کشتن امریکایی ها و ناتو نخست روبه کاهش نهاد وبا تعهدطالبان در برابر امریکا که امریکایی ها نمی کشیم، پایان یافت.- کشتن ویا انفجار دادن ساختمان های دولتی با انگیزۀ ایجاد رعب و ترس تروریستی. که درنتیجۀ آن بیشتر افراد غیر نظامی کشته شده اند.- کشتار های جمعی با انگیزۀ تصفیه های قومی – مذهبی و نسل کشی که بیشتر متوجه معتقدانبه مذهب شیعه، هزاره های کشور، در داخل افغانستان وپاکستان) به ویژه در کویته(، همچنانعلیه سیکه ها ها وهندو باوران کشور بوده است.در این کشتارها که بیشترین اندوه ها، نفرت ها و نگرانی را نیز ایجاد کرده است، مواردی را همشاهد استیم که گروه تروریست، از گرفتن مسؤولیت عمل تروریستی امتناع ورزیده و رسانه ها نیزاعالم میدارند که “تا حال هیچ گروهی مسؤولیت آنرا به عهده نگرفته است.” چنین طرزالعمل در سالپسین روبه افزایش نهاده است.هنگامی که گواه چنین رویداد های دلخراش و نگرفتن مسؤولیت آن از طرف گروه مرتکب جنایتاستیم، این پرسش نیز مطرح می شود که چرا دست به عملی میزنند، اما مسؤولیت را متقبل نمیشوند؟به نظرنگارنده، پیش از جست و جوی انگیزه ودریافت چنین رویکرد، بسیار مهم است برداشتی رابپذیریم که حاکی از حضور و کارکرد بی وقفۀ انسان کشی در جامعه است. یعنی هر لحظه و درهرجای که تروریست ها با همان مطالبات پیشینه )غیر از امریکایی کشی و دولتمردان طرفدار خود(،حضور دارند، اهداف پیشینه را دنبال میکنند.

حال اگر”امنیت ملی” بگوید که شاخۀ حقانی ویا”داعشی” مسوؤل بوده است وطالبان را برائت بدهد، از همان سیاست همیشه گی و نبود مواضعروریستی ناشی می شود. زیرا هرگز حکومتگران دست نشاندۀ دورۀ حامد کرزی، ع. وغ و حکومتکنونی اشرف غنی، دارندۀ برنامۀ ضد تروریستی نبودند ونیستند. برخالف در جهت رشد وچاق سازیانها پرداختند که پشتیبانی امریکایی را نیز همراه داشته است.در مورد هویت مشخص بمب گذار ها، و حمالت هاوانی وغیره، تا آنجایی که مناطق مورد نظرنشان میدهند، گروه طالبان در همه نقش دارد. نمونه های تازه در غزنی و انفجار مین های مقناطیسیدر دایکندی، پیوند ناگسستنی با فعالیت های هدفمند همین گروه دارد. برای این گروه مهم است کهوظیفۀ خود را انجام بدهند.

وظیفه یی را که برای تحقق انسانکشی با پیامد رعب انگیز مهاجر سازیو تصفیه های قومی بر عهده دارد. باال بردن و نازدادن سیاسی طالبان، همچنان مراودات روزانه باحکومتگران، در سطحی است که نیازی هم به گرفتن مسؤولیت ندارد. زیرا چنین تربیه شده و راه ورفتار مغایر با انسانکشی را فرا نگرفته اند.آنها با گذاشتن مین های مقناطیسی در جاده ها، دادن انفجار و حمالت هاوانی، آنچه را انجام میدهندکه در ماهیت پرورش آنها ست. این وظیفۀ حکومت بود که از همان آغاز علیه فعالیت های تروریستیآنها مخالفت می کرد و با شروع زمزمه ها “صلح” پیشرط میگذاشت که دست از خونریزی بردارد.حکومت دست نشانده ، به دلیل شناخته شدۀ خیانت به مردم و سیاست طالب دوستی، برخالف عملکرد. اما امریکا برای پیشبرد مذاکرات و آوردن طالبان در حکومت، پیشرط نهاد که امریکایی نکشد.گروه طالبان هم این پیشرط را به سرچشم پذیرفت. هر چند بعید به نظر نمی اید که شاخه هایی از آنهمچنان در خط بن الدن بمانند واگر از دست شان برآید، امریکایی کشی هم خواهند کرد.کوتاه سخن، افغانستان و مردم درد دیده، با نیرویی مواجه است که انسان هایی را مخالف میداند، میکشد ولی مسؤولیت آنرا نمی گیرد. این هم یکی از ویژه گی های کارکرد تروریسم در افغانستان است.

۲۰۲۰-۹-۲۹  هامبورگ

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا