گـزیده اخبــار
خانه » اجتماعی » به یاد نـــــوروز و جشن ارغــوان !
به یاد نـــــوروز و جشن ارغــوان !

به یاد نـــــوروز و جشن ارغــوان !

یادداشت نواندیشی : جشن شکوهمند نوروز که از اعیاد آفرینش و هستی به شمار می آید در تمامی جهان بویژه کشورهای شرقی مانند افغانستان – ایران و تمامی کشورهای منطقه از هزاران سال بدینسو برگزارمیشود با تأسف که این جشن فرهنگی آخیرأ در کشور افغانستان صبغه سیاسی با خود گرفته است  و تابع اندیشه حاکمان گشته است تربیون نواندیشی که اکیدأ باور دارد انسان با داشتن عقلانیت و با احساس طراوت هستی و کائنات از هزاران سال بدینسو با شیوه های گوناگون آنرا گرامی داشته است ما نیز باید آنرا گرامی بداریم که اینک به سلسله این گرامیداشت گفتگوی محترم نصیر مهرین یکی ازفرهنگیان ونخبه گان نامورکشوربا رادیو بین المللی فرانسه که در۲۱ مارچ ۲۰۱۷ انجام داده است وبه نحوی به ما رسیده است با تشکرازجناب مهرین وبخش فارسی  رادیو بین المللی فرانسه RFIخدمت شما عزیزان و همه نوروزدوستان تقدیم میداریم   در افغانستان مراسم رسمی جشن نوروز در روز اول حمل( فروردین) در مزار شریف و کابل برگزار می گردد. این مراسم رسمی سرآغاز میله معروف گل سرخ و گل ارغوان است که مدت چهل روز ادامه می یابد. در جریان این چهل روز، مردم و مخصوصاً خانواده ها، آخر هفته یا روزهای جمعه که رخصتی و تعطیل است، به دشت ها و تپه ها به دیدن گل سرخ و یا گل ارغوان می روند.نصیر مهرین، تاریخ نگار در گفتگو با رادیو بین المللی فرانسه می گوید که اسناد مربوط به ادبیات اسطوره یی از نوع شاهنامه فردوسی و یا مدارک مربوط به زبان و آوا شناسی نشان میدهند که قدامت و پیشینه نوروز در افغانستان امروز به قدامت این جشن باستانی در سرزمین های ماوراءالنهر، سیستان، بلخ و خراسان… و یا درایران بزرگ بر می گردد.بر اساس همین اسناد، آئین نوروز، چندین هزار سال پیش در دوره زرتشت واحترامی که او به طبیعت

            و زیبایی آن داشت، بنا نهاده شد. اسناد تاریخی و از جمله در اشعار شاعران بزرگ زبان فارسی نشان میدهند که نوروز یا روز اول بهار، جزئی از فرهنگ مردم آن روز گار بوده و آن را به عنوان مظهری از آرزومندی های خود میدانستند.نصیرمهرین در ادامه به این موضوع هم اشاره می کند که در سالهای اخیر ناهنجاری های ناشی از ادامه جنگ در افغانستان، باعث نزول سطح فرهنگی، معیارها و ارزشها در جامعه شده و  اندیشه های مبتنی بر خرافات و دشمنی با نوروز در حال شکل گرفتن هستند، نوروز را محکوم می کنند. در حالیکه به گفته او، همه سلاطین، شاهان و شاعران این سرزمین هم مسلمان بودند و هم به این ارزشهای فرهنگی احترام می گذاشتند…   

  رادیو فرانسه، 

… امروزاولین روز سال 1396 خورشیدی وروز جشن باستان نوروز است. ممکن است که اندکی در بارۀ نوروز، تاریخچۀ پیدایش آن درافغانستان یا در سرزمینی که از گذشته در این خطۀ جغرافیایی محدود شده است، صحبت کنید.

مهرین

ممنون شما. میخواهم با استفاده از فرصت نوروز را برای انسانهایی که آنرا گرامی میدارند و استقبال میکنند، مبارک بگویم.تا جایی که اسناد ومدارک نشان میدهند و ورق گردانی های اسطوره ها واشعار نشان میدهند، مثلا شاهنامه فردوسی وآواشناسی واژۀ نوروز، کتاب نوروزنامۀ عمرخیام(1) میتوان پذیرفت که نوروز پیشینۀ چندین هزار ساله دارد. مقاطع تاریخی را که تا حدودی تعیین میکنند، به زمان خود زردتشت روی می آورند و احتمالات را در نظر میگیرند، که او بنیانگذار بوده است. همچنان از کوروش یاد شده است. بربنیاد چنان مدارک و مدارک باستانشناسی هم دیده میشود که نوروز در سرزمین وسیعی از ماورالنهر، سیستان؛ بلخ وخراسان ویا در مجموع آنچه ایران بزرگ نامیده شده است، طرف توجه واحترام بوده که با خوشی وپایکوبی آنرا تجلیل میکردند.سالهایی که مدارک بیشتر را در اختیار ما نهاده اند، خصوصا، اشعار شاعران، گرامیداشت نوروز جز فرهنگ و پذیرفته یی به عنوان جشن، از مهمترین مراسم فرهنگی درنظر گرفته شده است.

یکی از ویژه گیهای مهم فرهنگی آن با خوبی های طبیعت، چشمداشت و باوربه خوبی وخوشی، رخت بربستن سردی زمستانی پیوند داشته است. اگر آنرا تعمیم بدهیم: در حوزۀ طبیعی- اجتماعی، انسانها دشواری هایی را که با سردی و نماد آن زمستان می دیدند، آزار دهنده بود، همچنان که آزار دهنده است، وقتی طبیعت چهره می گشاید و زیبایی خود را در شروع بهار نشان میدهد، انسانها هم آرزومندی های خود را مطرح میکنند. باگم شدن چهرۀ زمستان(سردی های تن آزار) احساس خوشی میکنند. چنین بوده است که نوروز با این نماد خوبی ها وآرزومندی ها با زندگی شان عجین شده و به درازا کشیده است

رادیو فرانسه

نورزوردرافغانستان درتاریخ و مخصوصاً دردهه های اخیر با فرود وفراز های زیادی مواجه شده است. چرا دراین اواخربعضی ها سر دشمنی را با نو روزدر پیش گرفته اند؟

مهرین

در خلال چند دهه جنگ در افغانستان، ما شاهد تبارز ناهنجاری های بسیار، بمثابۀ  پیامدی از آن استیم که تنزل سطح فرهنگی و فرود برخی ارزش ها ومعیارها از مظاهر آن میتواند باشد. در موارد مختلف و از جمله در پیوند با نوروز با تأثیر پذیری از افت فرهنگی بخشی از جامعه، ما متأسفانه شاهد یک دیدگاه اندک اندک جان گرفته هم استیم که برداشت اش از نوروز کاملا با خرافات عجین شده است. برداشتی به دور از سیر واقعی نوروز. دیدگاه متعصبانه ومتحجر، گونه یی از خوانش را از نوروز دارد که گویا تجلیل آن طبیعت پرستی وشرک است! با چنین عقب مانده گی تجلیل نوروز را سرزنش ومحکوم میکنند.

اما می بینیم که در طول تاریخ وهنگامی که اسلام هم در حوزۀ جغرافیایی دوستداران نوروز آمد، سلاطین وامیران نوروز را گرامی میداشتند.  شاعران که نا مسلمان نبودند، آنانی که معتتقد به اسلام بودند، برمبنای خوانش خود چنین ارزش هایی فرهنگی را احترام وتجلیل میکردند. اما برداشت و خوانشی که دامنگیر متعصبین و متحجرین شده است، درک نادرست شان از تاریخ وفرهنگ یکطرف، از طرف دیگرحتی گونۀ از کینه توزی را نیز از طرف آنها می بینیم که دشمنان فرهنگی میخواهند ریشه های فرهنگی در سطح گسترده تری را که پیشینه های عزیز و دوست داشتنی داشته و به درازا کشیده اند، از میان بردارند.

رادیو فرانسه

در افغانستان مراسم رسمی نوروز در کابل و مزارشریف، یا آرامگاهی که گفته میشود به علی خلیفۀ چهارم تعلق دارد و دربسیاری ولایات و در”زیارت سخی”، برگزار میشود. به اساس اسناد تاریخی که شما به آنها اشاره کردید، نوروز برمیگردد به چند هزار سال قبل و پیش از اسلام، چطور شده است که درافغانستان برگزاری مراسم نوروز با اسم خلیفۀ چهارم پیوند خورده است؟

مهرین

 نوروز پیشتر از آن زمان پیشینه دارد. اما مانند سایر کشورهای جهان وقتی آمیزشهای فرهنگی صورت میگیرد و مظاهر باورداشت های مذهبی، دینی تازه رواج می یابند، برداشت های دیگر وطرزتلقی دیگری را با یک آمیزه  بار می آورد. در رابطه با اینکه آرامگاه خلیفۀ چهارم اسلامی درمزار شریف باشد، یکی از برداشت ها مبتنی برپذیرش آن است. بر بنیاد لزوم و خواب شخصی. البته آن پذیرش را نقد دقیق موضوع صحه نمیگذارد…در سیر زمان بهترین روزی که گردهمایی ها  را میسرکرد، هیمن روز اول سال بود و انتخاب محلی که مقدس شده بود ومحل مراجعه. آن تجلیل پیشینۀ نوروز در بلخ، با نفوذ چنان ذهنیت و آمیخته با تقدس، چنین آمیزه یی را بار آورد که هم نوروز تجلیل شود وهم نیاز مندان ومحتاجانی که اکثراً از اقشار تهیدست جامعه استند، برای رفع نیازهای خود به آنسوی روی می اورند. بلخ، نام شهر بزرگی در یک حوزۀ کوچکتر محدود شد و مزارشریف نام حدود بیشتر را یافت. چنین برداشت ورویکرد در پائین بالاحصار و در منطقۀ مشهور به  سخی جان نیز در نوروز رواج یافت…(1) پیوستی از نوروزنامۀ عمر خیام

“درین کتاب که بیان کرده آمد در کشف حقیقت نوروز که به نزدیک ملوک عجم کدام روز بوده است و کدام پادشاه نهاده است و چرا بزرگ داشته اند آن را و دیگر آیین پادشاهان و سیرت ایشان در هر کاری مختصر کرده آید، ان شاء الله تعالی، اما سبب نهادن نوروز آن بوده است که چون بدانستند که آفتاب را دو دور بود یکی آنکه هر سیصد و شصت و پنج روز و ربعی از شبانروز به اول دقیقه حمل باز آید بهمان وقت و روز که رفته بود، بدین دقیقه نتواند آمدن، چه هر سال از مدت همی کم شود، و چون جمشید آن روز را دریافت نوروز نام نهاد و جشن آیین آورد، و پس از آن پادشاهان و دیگر مردمان بدو اقتدا کردند، و قصه آن چنانست که چون کیومرت اول از ملوک عجم بپادشاهی بنشست، خواست که ایام سال و ماه را نام نهد و تاریخ سازد، تا مردمان آن را بدانند، بنگریست که آن روز بامداد آفتاب باول دقیقه حمل آمد، موبدان عجم را گرد کرد و بفرمود که تاریخ ازینجا آغاز کنند…”

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا