وب سایت نواندیشی به ویب سایت خبری تحلیلی نواندیشی خوش آمدید
دیدگاه نواندیشی : نوشته ای را که مطالعه می فرمائید بقلم جناب استاد طاهر لطیفی یکی از همکاران ارجمند تربیون نواندیشی زیرعنوان بربریت متمدن نگاشته شده است هرچند نویسنده این مطلب بصورت فشرده به روح و علت اصلی اینکه نظام حاکم سرمایه داری و گسترش سایه شوم آن بر تمامی قلمرو جوامع بشری گسترده شده است اشاراتی داشته اند اما از اینکه شاید در ذهن خواننده این مطلب چنین خطور کند که گویا وقتی این نوشته با مثال دادن به حضور امریکا سردمدارجهانی نظام سرمایه داری درافغانستان آغاز میشود وسکوت مردم افغانستان را به دلیل ” عدم آگاهی سیاسی و بلوغ فرهنگی ” موجه می داند اما سکوت ملتهای غربی و اروپا را که به قول نویسنده مقاله ” بطور عموم پس از طی قرون متمادی آگاهی سیاسی و بلوغ فرهنگی چگونه بربریت امریکا که همه بشریت را آشکارا برای منافع خودش در آستانه قیامت اتومی دیگر قرار داده است دست به قیام و انقلاب نمیزنند و گریبان رهبران بی مسوولیت خود را نمیگیرند؟ ” واقیعت این است که جراثیم بیماریی مزمنی که مردم افغانستان برآن مصاب شده اند همانا ویروسی هست که در رحم نظام جهانی سرمایه داریی نطفه گرفته است و به مقتضای شرائط سیاسی ، تاریخی کشور های جهان سوم منجمله افغانستان با نگاه مادی به زندگی توسط ناز پروردگان تنعم با اصالت بومی در بطن جامعه افغانی شروع به حرکت نموده است . این یادآوری را بخاطر توجه ودقتی که باورداریم نویسنده مقاله با ما هم نظر است بصورت مجمل بیان داشتیم .
________________________________________
ازینکه افغانستان قرنهاست نمیتواند به صلح،امنیت و ثبات سیاسی و عدالت برسد و پیوسته از یک نظام فاسد و مستبد به فساد و استبداد دیگری فرو می غلطد اکثر صاحبنظران و فرهنگیان علتش را نهفته در عدم آگاهی سیاسی و بلوغ فرهنگی اقشار عظیم مردم میدانند و در تعجب و تاسف اند که چگونه مردم حاکمیت یک گله وحوش را بر مقدرات خود تحمل میکنند.اما من سخت در تعجبم ازینکه ملتهای اروپایی و غربی بطور عموم پس از طی قرون متمادی آگاهی سیاسی و بلوغ فرهنگی چگونه بربریت امریکا که همه بشریت را آشکارا برای منافع خودش در آستانه قیامت اتومی دیگر قرار داده است دست به قیام و انقلاب نمیزنند و گریبان رهبران بی مسوولیت خود را نمیگیرند؟این نمایانگر اوج یک بحران انسانی و زوال انسانیت است در میان اجتماعاتی که خود را متمدن می خوانند. 
ماوو تسه تونگ اینها را اجتماعات نمی نامید بلکه نام «توده ها» بر آنها گذاشته بود مثل توده خاک، توده خاکستر و یا توده پارو ،چه نامگذاری مناسبی!اجتماعات بشری امروزهمه به توده بدل شده اند تا چند تا سرمایداراوباش برمقدرات شان تصمیم گیرند.
