گـزیده اخبــار
خانه » اجتماعی » چند پرسش ازطلبای کرام !
چند پرسش ازطلبای کرام !

چند پرسش ازطلبای کرام !

ما که عوام هستیم وبه  فتح خان تونگه ای شهرت یافته ایم فقط در یک موضوع ویک مسأله با برادران عزیز طالب که عجالتأ زمام امورجامعه را دردست گرفته اند وجه مشترک داشته ایم که همانا مبارزه با استعمار وکفرجهانی است ولی درحوزه ساختارعمومی بویژه اقتصادی جامعه دردوران  پسا پیروزی نگاه متفاوتی داریم .این تفاؤت دیدگاه آنگاه برملا وباوضاحت مشاهده گردید که دراوج چانه زنی های طولانی ودرعین حال ناعادلانه دردوحه پایتخت قطر بتا ریخ پانزدهم ماه آگست سال ۲۰۲۱ پس از فرار ناگهانی اشرف غنی رئیس رژیم مافیائی افغانستان جنگویان طالبان به عنوان تنها نیروی مسلح در افغانستان وارد شهر کابل شدند و امنیت فزیکی مردم و شهر کابل را گرفتند .و پس از سپری شدن دوره نقاهت استخباراتی حکومت امارت طالبانی را با لغو قانون اساسی وحفظ اهرام های قدرت اقتصاد بازار آزاد مافیائی قدرت سیاسی در جامعه را با فورمول معروف نصف لی و نصف لک  میان گروه شورای کویته

یا همان قندهاری های که برهبریی ملا عبدالغنی برادرازسوی امریکا در تبانی با سازمان اطلاعات ارتش پاکستان ISI درمقابل شبکه حقانی که از سوی عمران خان صدراعظم برکنارشده وبا مشائیعت جنرال فیض حمید وارد افغانستان شده بودند اعلام گردید ما ازهمان لحظه گفتیم که خشت پیشرفت کج نهاده شد خدایا خیر !وقتی سخنان ذبیح الله مجاهد سخنگویی دائیم انلاین طالبان در باره این اعلام شنیدیم که گویا کابینه بصورت عاجل برای عقب نه ماندن امور خدماتی مردم افغانستان ایجاد شده و پس اززمینه سازی های لازم؛  قدرت سیاسی به یک اداره دائمی  اسلامی و درعین حال مسلکی واگذار خواهند شد بازهم گفتیم خدا راشکرامید مردم ما که به حیث جوهرمقدس حیات در طول همه اعصار وهمه نسل ها نگاه داشته بودیم اسیبی ندید و در یک فرصت لازم برای  پالائیش سرنوشت اقدام میشود. اما وقتی دیدیم فراعنه هابرسرتاریخ پر افتخارما کلاه گذشته اند وبربریت مدرن در قلمرو سرزمین ما افغانستان بیش ترودرد ناکتر ازگذشته دوام دادند وما را چون چهار پایان میگیرند و میبرند وبر نگهبانی  ثروت های به غارت رفته زورمندان می گماردند . گفتند و شعار دادند که فرعون ها وبلعم باعوراها ی  تاریخ تغییراندیشه داده ودیگرآن فراعنه های نیستند که بنام مذهب شلاق میزدند و سرمی بریدند !

نه می بینید که چگونه آمنیت را آورده اند آیا این خود یک نعمت الهی نیست ؟ اما این امنیت که به غلط نعمت الهی  شناخته شده بود مظهر ناپیداری و ناامیدی بود ایضأ  یک شادی ناپیدار وذود گذری بود که بسیار زود بر سرمان ریختند و تازیانه زدند . به هرحال دیدیم که چگونه  قربانیان و برده گان در بازار مکاره به ظاهر آزاد لبرال دموکراسی بلاد کفر در کنار مجسمه های بوی ناک فرعونیت جدید به بیگار کشیده میشوند .لهذا نباید تعجب کرد ازاینکه طالبان و طالبانیزم تنها نام یک گروه و اسم خاص نیست بلکه پدیده عام در عرضه ء نظریه و روش فکری به شمار می آید هرچند از مدت دوسال به دین سو در افغانستان به علل گوناگون هرچه زور می زنند به جایی نه میرسند لذا مهمترین پرسشی که درذهن همه عوام خطورمیکند این است که وقتی “میکانیزم اقتصاد بازارآزاد بر وزن بازار آزار ”   را برویت معیار ها و اهداف استراتیژیک نظام اقتصاد بازار آزاد را مورد مطالعه قرار میدهیم این سیستم بر پایه های منافع مادی که ملاک همه دست آورد ها و ارزشهای فرهنگی و تمدنی محسوب میشود استقرار یافته است کاملأ طبیعی است که درچنین وضعیت تمامی مناسبات میان مردم برمحور اقتصاد تنظیم وترسیم میگردد. یعنی اینکه رسیدن به منافع اقتصادی به مثابه نقشه راه یک جامعه بر تمامی فعالیت های سیاسی و فرهنگی تأثیر گزار بوده و در بستر تحولات سیاسی و تاریخی ملتها ظهور میکند . چگونه شده که حتی تمامی اساسات و بنیاد های نظام مافیائی جمهوریی قلابی به شمول سرکس خاک پاشیدن به  چشم مردم فقیر یعنی برنامه حساب دهی مسؤلان به مردم که به مقتضای نیاز نظام اقتصاد بازار آزاد که قبلأ از فضائل آن ذکرمختصری به عمل آمد به عنوان یک روش شعبده بازانه با دعوت وسائل ارتباط جمعی با تمامی تشریفات آن ادامه دارد ؟ آیا این بدان معنا نیست که شما ودیگر اکابرشبه مذهبی که همدست شما اند می پندارید اساسأ با آنچه که به مثابه اساسات نظام سرمایه داری که حاکمیت وسلطه آن ازسالهای سال برمردم افغانستان سایه افگنده است مخالفت ندارید بلکه مخالفت شما فقط با گرداننده گان ومجریان آن بوده است که این نظام مبارکه مافیائی را که ظاهرأ مستلزم رشدعلمی و تخنیکی مردم افغانستان میباشد بصورت درست ولازم جامه عمل نه پوشانیدند لهذا کفرآن را اثبات ساخته و بصورت دراماتیک ودرعین حال بصورت مسخره مدعی انهدام آن شدید !!

شاید مطرح ساختن این پرسش در جامعه ای که با گذشت دوسال تمام مکاتب و پوهنتون ها را که محل فراگیریی و بلند بردن سطح علوم و آموزشها بویژه در حوزه زنان که نصف نفوس شهروندان کشور افغانستان راتشکیل میدهند عجیب به نظر آید اما به حیث  یک شهروند حقیقی و دارای حقوق شهروندی به اسم فتح خان تونگه ای که با این اسم فرد دیگری وجود ندارد از شما برادران طالب که مدعی شکست بزرگترین قدرت جهانی کفر و اشغال بوده اید می پرسیم که اسم شریف این نظام عجیب الخلقه شما را در کدامین بابی از ترمینولوژیی سیاسی و حقوقی باید جستجو نمود ؟ در باب نظام امارت مسلمین ؟ درنظام امارت که امیرالمؤمنین در میان مردم  زندگی میکرد و داستان های عدالت عمر دومین خلیفه مسلمین و سائر خلفای مسلمانان در تأمین عدالت و آزادی ایضأ آزادی انسان در تمامی عرصه ها ی حیات بشری زبان زد هر خاص وعام بوده است . واز همه مهمتر اینکه همه چهارتن ازخلفأی راشدین درمحضرمردم وبا میکانیزم “بیعت” که برماهیت اجرای انتخابات آزاد امروزی استوار بود انتخاب گردیده بودند.درحالیکه انتخاب امیرتان یعنی جناب شیخ هیبت الله آخندزاده برخلاف هویت روشن خلفای اسلام با هویت مجهول استخباراتی نه ازعوام و مردم که نیازمند گردهم آوریی همه احاد جامعه میباشد بلکه از خرافات و استخبارات که مجهز به شمشیر های گداخته بوده اند  به قدرت آورده شده است .

روی همین ملحوظ نیز باید گفت که در ماهیت نظام ساقط داده شده ای به اسم جمهوری اسلامی افغانستان که نه جمهوری بود ونه هم اسلامی ! و به نام نظام کفر و اشغال جایش را به نظام تازه ای بنام امارت اسلامی افغانستان واگذارکرد درماهیت آن هیچگونه تفاوتی وجود ندارد البته تنها تفاؤتی که به مشاهده میرسد این است که نظافت وپاکی که مستلزم یک نظام  مسؤل و زمینی  پنداشته میشود دیگر اثری از آن ها به مشاهده نه میرسد ..بدون شک اگر در برخی نقاط بارز شهر نیز بصورت نمائیشی وهکذا فریب عوام الناس بدون آنکه پاکی و نظافت که علم و عمل تنها چرخ حرکت آن پنداشته میشود به وجدان و اخلاق مردم مبدل گردد یک نمائیش مضحکی بیش نیست .   نباید فراموش کرد که در این برهه ای از تاریخ در کشور افغانستان سرگذشت اندیشه های دینی نسبت به همه اندیشه های دیگر مشخص تر و فاجعه آمیز تر است زیرا دشمنان دین تمامی نبوغ و تلاش و دانش خرافات آلود خود را در این بخشی ازجغرافیا ودراین مقطعی از تاریخ بکار برده است تا پروژه “اسلام علیه اسلام” به مثابه مرحله تکاملی بیست سال گذشته بنام جمهوری اسلامی را در افغانستان با دالر های باد آورده که هفته واربرای حامیان این نهاد پوشالی شبه مذهبی درراستای تقویت و حفظ غریزه ثروت و شهرت که درتاریخ جوامع بشری بدترین حیثیت زهر را دارا است بدون محاسبه می پردازند .

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا