گـزیده اخبــار
خانه » اجتماعی » چهــــل ســـــال گــــذشت و مــــا ؟ هـــنوز در خون مــــی تپیــــم !
چهــــل ســـــال گــــذشت و مــــا ؟  هـــنوز در خون مــــی تپیــــم !

چهــــل ســـــال گــــذشت و مــــا ؟ هـــنوز در خون مــــی تپیــــم !

چرا هر روز خبری ویرانی ی شهری را می شنویم که نه تنها سبب از بین بردن خانه و کاشانه مردم ما میگردد بلکه تعدای زیادی از هموطنان بینوای ما اعم از زن و مرد، طفل و پیر و جوان و حتی مواشی و زراعت را هم محو می نمایند.؟

بیاید کمی پوست کنده و روک وراست با هم صحبت کنیم .

۱- آنهای که وطن را ترک نموده اند و خارج از کشور زندگی می نمایند دلسوزی به وطن دارند اما کاری را انجام نمی دهند، همه انتقاد می نمایند ، تبصره ها می کنند ، مجالس و نشست های را برای نمائیش وبهره برداری های شخصی خود براه می اندازند اما نه تنها راه حل برای معضله افغانستان ندارند بلکه احساس پذیریش همدیگر و کلمه اتحاد و گذشت از میان آنها رخت بر بسته است . جالب اینکه اینها افراد وطن دوست را به داشتن افکار به قول خودشان پوچ و پوسیده متهم می نمایند.

۲- در وجود اکثریت مردم افغانستان تمایلات و غرائز ی از خشنونت به مشاهده میرسند . جالب است که هر کدام ما راه حل را در نابودی یکدیگر می بینیم حتی زنان که باید صله رحم داشته باشند میگویند فلان شخص را توته توته نماید و در محضر عام به نمایش بگذارید.

۳- معنویت از وجود هر یکی از ما روز به روز دور شده میرود و زیادتر بفکر اندوخته های مادی شده ایم؛ به طور مثال کدام پسُت و مقام را باید داشته باشیم, معاش این پسُت چقدر است، خانه و موتر باید بامودل خاصی داشته باشد و غیره. طبیعی است که این نوع نگاه می تواند مارا به سمتی بکشاند که هر آنچه که داریم آنرا به قیمت نازل بفروش برسانیم حتی اگر ناموس و وطن و ارزش های والای دیگری هم باشند

۴- هیچکسی نه میتواند از این واقیعت تلخ انکار نمایند که لانه های جاسوسی و تربیت افراد تروریست در شهر کابل وجود دارند. بطور مثال همین آغای محمد کریم خلیلی ،سرور دانش با سیما ثمر از یک طرف و گلبدین حکمتیار و حنیف اتمراز سوی دیگر تروریست ها را در خانه ها مجهزمی پرورانند و آب و نان و اسلحه میدهند و با طرح پلان های شوم شان هر جا که مردم آرام را یافتند و یا افراد آگاه داشت ، منطقه را به خاک و خون یکسان می سازند .

ای مردم عزیز ، ای خواهر و برادر من، بیاید از این زرق و برق دنیا بگذریم. از زندگی نمایشی به زندگی واقعی رجعت نمایم. آنچه که هستیم به همان شکل و قیافه و غربت و کم پولی خود قناعت داشته باشیم و ببالیم. از کشتن و انتقام بپرهیزیم. افراد درست را شناسائی نموده و یک کار دسته جمعی را با توکل به خدا و مردم خود آغاز نمایم. در غیر آن همین آش است و همین کاسه.

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا