چـــرا بجای تفـــکر، تکفیــــر!؟

همواره از برخورد خشن وغیر انسانی وغیرعلمی برخی ها به ویژه گروه های تکفیری تعجب می کنم که چرا این ها تلاش کرده ومی کنند تا مخالفان خود به ویژه مسلمانانی را که جور دیگری فکر می کنند از میان بردارند، به گونه مثال در گذشته ها حنبلی ها چنین روشی داشتند وبا ایجاد اصطلاحات عجیب وغریب حتی المقدور مخالفان خود را تحت عنوان مبتدع وزندیق وغیره از میان برداشتند به گونه ای که سنت را در مقابل بدعت قرار دادند به این معنا که هرانچه سنت به مفهوم حنبلی نیست ان بدعت بوده ومخالف دین است، وبدین سبب همیشه میان عقل ونقل وسنت وبدعت توتر عجیبی حاکم بوده است، واین باعث شد که عقل سلفی در برابر تمام کسانی که با وی مخالفت نشان دادند برخورد خشن وغیر انسانی داشته باشد. وامروز هم چنین روشی وجود دارد وبرخی ها برای اینکه برای خود در جامعه جایی پیدا کنند ویا خوش خدمتی ای به باداران خلیجی خود نمایند به تخریب دیگران می پردازند، وکارشان به جایی کشیده که به توهین وتحقیر امامان مذاهب وگروه های اسلامی ای که از نگاه فکری با ان ها یکی نیستند، می پردازند!!

به گونه مثال در این روزها عکس العمل گروه های تکفیری را در برابر انعده زنان مسلمانی که به پارلمان ترکیه راه یافته اند ببینید!!وبر این راه ورسم کسان زیادی درگذشته وحال تربیت یافته اند وخشونت وحذف فیزیکی ومعنوی دیگران یکی از اصول ان ها به حساب می اید به ویژه حذف کسانی که در فهم وحی، عقل خود را به کار می اندازند، وچنین برخوردی باعث شده که گروه های سلفی از زمان احمدبن حنبل تا امروز تخم کینه وکدورت واختلاف وتفرق را میان مردم بپاشند،

به گونه نمونه عبدالله پسر احمد بن حنبل در کتاب خود تحت عنوان (السنه) اتهامات ودشنام های زیادی را در برابر کسانی که از عقل خود کار می گیرند به کار برده است، مثلا وی در باره امام ابوحنیفه که پیشوای عقگرایان زمان خود بوده است می نویسد:« که وی کافر، زندیق بوده وهیچ کسی مانند ابوحنیفه بدشگونتر برای اسلام نبوده است ووی نبطی است وعربی نیست، وشراب نوشان از پیروان ابوحنیفه بهتر اند، وی ابوحنیفه نیست بلکه ابوجیفه(مرداری)است،» وده ها دشنام دیگر. همینطور سلفی ها در برابر عقل ایستادند تا اینکه ان را از صحنه برداشته وبه نقل اکتفا کردند، وبه جای تفکر به تکفیر پرداخته وبه اعمال خشونت امیز دست زدند واین چیزی است که در گذشته ها در برابر امام ابن جریر طبری مورخ ومفسر نام دار انجام دادند

طوریکه وی را در خانه اش محاصره کرده ومتهم به الحاد وتشیع نمودند، اما واقعیت این بود که ابن جریر طبری نه ملحد بود ونه شیعه اما وی دگم اندیشی احمد بن حنبل را مورد انتقاد قرار داده بود واو را از جمله فقها بحساب نیاورده بود پس جزای او این بود که تا مرگ باید سنگسار شود!!.واین راه ورسم را سلفی ها اعم از وهابی وغیر وهابی.. کنونی نیز در پیش گرفته اند از ترور مخالفان گرفته تا بستن اتهامات که از منظر ان ها تهمت بستن به اهل بدعت هیچ اشکال شرعی ندارد!؟ دریغ نمی ورزند.راه ورسم این گروه ها عینا راه ورسم گذشتگان شان است، وکارنامه های احمقانه این ها باعث شده که چهره درخشان اسلام در منظر دیگران مکدر شود، وگروه های صهیونستی ودشمنان قسم خورده اسلام هم با استناد به حرف ها واندیشه های ابلهانه این ها تا توان دارند بر پیکر اسلام می کوبند وذهنیت های دیگران را در برابر اسلام ومسلمانان تحریک می کنند.اما متاسفانه تا کنون کسی از این گروه ها به این امر هیچ فکر نکرده است که چرا هر زمانیکه این ها سخنان افراطگرایانه ایراد می کنند، مورد توجه رسانه های ملی وبین المللی قرار می گیرند؟ مگر سخنان این جنابان چه کیمیایی دارد وچه دردی را دوا می کند که این همه به ان توجه صورت می گیرد؟ جز اینکه ایین اسلام وتعالیم والای ان را مورد سوال قرار دهد. به ترفندهای دنیای کنونی کسانی پی می برند که عقل در کله شان باشد اما ان هایی که از ابتدا عقل را به بایگانی سپرده اند، ان ها را به این حرف ها چه؟ وان ها چه می دانند که سخنان گهربارشان چه مصیبتی به جهان اسلام به بار می اورد؟جوانان باید بدانند که هر حرف وعمل افراط گرایانه واعلان دشمنی با مدنیت وتمدن ودعوت به ارتجاع و واپسگرائی، پایه های استکبار جهانی را محکم تر می سازد واندیشه های شکست خورده خاورشناسان را دوباره سرپا می سازد.

افراطی ها باید بدانند که استکبار جهانی برای بد جلوه دادن اسلام از ان ها استفاده ابزاری می کند، وحتا مجرمین وتروریستان شان را از زندان ها رها می کند اما این را بدانند که این چیزها مرحله ای است وهرگاه غرب به اهداف خود رسید مانند داعش یکسره نابودشان خواهد کرد ودر ان صورت هم شرمنده اسلام وهم شرمنده انسانیت خواهند بود. واین را نیز باید بدانند که دنیای اسلام در مرحله قرون وسطای غرب قرار دارد که کلیسا مردم را به خاطر خرافه ستیزی به دار می اویخت اما ان مرحله در اروپا گذشت ودر اینجا نیز می گذرد وبزودی چهره جهان ما عوض خواهد شد؛ زیرا ایستادن در برابر عقل وعقلانیت بسی خطرناکتر از سونامی است، ودر طول تاریخ هرکسی که در برابر فطرت وعقلانیت ایستاده است، محکوم به شکست شده است، ورمز جاودانگی اسلام هم این بوده که با فطرت وعقلانیت سازگاری داشته است.