گـزیده اخبــار
خانه » اجتماعی » کــرونا وقـرنطینه عقـلانیـت !؟
کــرونا وقـرنطینه عقـلانیـت !؟

کــرونا وقـرنطینه عقـلانیـت !؟

تحجرواستفاده ازروشهای سنگواره ای که بطورغیرعقلانی وبصورت مستعجل وباشیـوه های « نقل مطابق اصل» کپی برداری میگردد درزنده گی بشر بویژه درتاریخ صد سال آخر  مردم جنگ زده افغانستان مطلب تازه ای نیست و نه میتوان آنرا متعلق با یک گروه و یک اندیشه ویاهم یک مقطع خاصی از تاریخ و یک جغرافیای معینی در زمین قلمداد نمود  بلکه تحجر پدیده عام در عرصه ء حیات بشر دانیسته میشود که هرگاهی به تقاضای منافع استراتیژیک  قدرت های جبارو یاهم ازبستر فرهنگ جاهلی وغیر انکشاف یافته مناسبات قبیلوی سر می زند نخستین قربانی ویروس تحجرو روند کپی سازیی غیر عقلانی که  برای نخستین بار تنه  نهضت آزادی خواهانه ای را مجروح ساخت  برهبریی امان الله خان  پادشاه علم پرور واصلاح طلب افغانستان بود که در شرائط خاصی درجامعه افغانستان بوجود آمد ه بود ، هرچند در دوران پس از سقوط حکمروائی امان الله خان جزر ومد این سیاست به ؤفور به مشاهده میرسند  اما این پدیده کپی سازی غیر عقلانی آنگاه فاجعه آفرید که با افتادن  قدرت سیاسی در جامعه افغانستان به رژیم سرکوبگر کودتائی برهبریی حزب دموکراتیک خلق افغانستان اکثریت قاطع مردم افغانستان مجبوربه فرار ومهاجرت شدند و افغانستان به میدان رقابت کشور های همسایه و قدرت های بزرگ جهانی  مبدل گشت و می بینیم که تا به همین ساعات آثار و رسوبات این روند  کپی سازی غیرعقلانی را درهمه سطوح جامعه به مشاهده میرسد  ظهورناگهانی آخرین نسلی ازویروسی موسوم به کرونا که عظمت های خیره کننده وویژه گی های شگفت انگیزبشرامروزی را به مقابله طلبیده است بهترین نمائیشگاهی ازچنین عملیه کپی سازی غیرعقلانی تلقی میگردند لهذا اگر واقعأ باید از ؤقوع چنین حوادث و بحرانها آموزش وتجربه ودرس بگیریم با ید بپذیریم و قبول کرد که ظهورسریع السیر ویروس کرونا وانتشارآن درسرتاسر کره زمین این حقیقت را به واقیعت عینی مبدل ساخت که انسان این نائب برحق خدا درزمین درجهان دهکده مانندی زندگی میکند که لزومأ  برای مدیریت این دهکده جهانی نیزباید برمبنای آخرین دست آوردهای علمی وفرهنگی  نقشه راهی را تدوین وتسوید نمایند که حامل مؤلفه های روشن توحید ، آزادی وعدالت بوده باشد.اما با دردوتأسف که ازکمترین عوارض به ظاهر ناگوارقرنطینه ازترس مصاب شدن برویروس جدیدی که بنام کرونا یا همان COVID19 یاد میشود این است که با اعمال سیاست  قرنطینه مطلق در جوامع بشری انسان را نسبت به مسؤلیت های که در قبال سرنوشت انسان وجامعه دارد آرام ، آرام بی تفاؤت  میسازد تا سر انجام در فرآیند  قطع ارتباط انسان با انسان مسأله مشروعیت و مردم سالاری به فراموشی سپرده شود و در بحبوحه چنین فضای ترسناک ومدهش با انحراف افکار عامه ازاصل  مسأله مشروعیت چند صباحی را در قدرت کاذب سپری کنند .  نباید فراموش کرد که با ظهور ویروس جدیدی فرصتی بدست آمده است  تا  بر کمزوری ها ، غفلت ها و گناهانی که در گذشته انجام داده ایم باندیشیم که چگونه باید آن همه غفلت ها در حوزه زندگی خصوصی و اشتباهات درقبال سرنوشت یک ملت بزرگ و تاریخی  را جبران کنیم ؟ و فرصت های را که ازدست داده ایم دوباره بدست آوریم.برنواقص کارجاه طلبانه عزیزانی باندیشیم که با برپائی کمیدیی انتخابات خود را حاکمان منتخب مردم میدانند وبا اکتفأ برمیزوچوکی و ساختمان وموترو دفتر ودستک و مواجب فروان دالری بهترین زمینه ها وفرصت ها را از دست مان برده است . این درست است که نه میتوان دربرابر بیماریی مهلک که از ویروسی بنام کرونا یا همان COVID-19 بوجود آمده بی تفاؤت بود وبدون توجه به اتخاذ  تدابیر عقلانی که از سوی مراکز صحی اعلام میگردد از آن گذشت اما جان کلام اینجاست که باز هم برای ادامه وضعیت ناگوار غیر قابل پذیرش چرا ؟ حال چه شده است که قبل از هرنوع اماده گی برای اتخاذ تدابیر در تک تکی عرصه های زندگی اجتماعی و اقتصادی متوصل به سهل ترین راه مقابله با ویروس کرونا یعنی صدور فرمان سقوط ارابه ی حیات عمومی یک جامعه که به فرمان زمام داران و شبه حاکمان صورت می گیرد باید افتاد ؟

امروز ساده اندیش ترین کسانی از جامعه و مردم  نیز میدانند که اگربا فتوی های متحجرانه برخی ازشوالیه های مذهبی که بدون درنظرگرفتن مصلحت عمومی ورعایت شرائط حفظ الصحی فتوای بازنگه داشتن مساجد واماکن عمومی رامیدهند ازجانب دیگرفرامین ریأکارانه حاکمان ارگ نیزکه زندگی وحیات جامعه را در حالی تعطیل اعلام میکنند که برای پیشبرد زندگی بر امکانات  اولیه محرومین و درمانده گان به جز شعار های واهی هیچگونه تدابیری اتخاذ نه می دارند  ،این ها یعنیصادر کننده گان فتوی های متحجرانه و حاکمان ریأکارو مستبد ارگ نشین دورویی همین سِکه اند .هیچکسی نه میتواند انکارکند که درنخستین لحظات هجوم ویرانگرانه ویروسی بنام کرونا یا همان COVID-19 برخی ازمراجع مافیائی شبه مذهبی بخاطرانحراف افکارعمومی ازاصل فرآیند مشروعیت ظهور چنین ویروس مهلک در جامعه را بااستفاده ازجهل مردم ازلحاظ علم لغت تفسیر همچون ظهورامام زمان تفسیروتعبیرمیداردوآنرانه عذاب الهی بلکه نشانه قدرت الهی درحوزه امربالمعروف ونهی ازمنکرتلقی نمود؛چنانچه آخند مجیب انصاری دریک خطبه داعشی که معمولأ ازمنبرمسجدگذرگاه هرات وباکسب مواجب ازشبکه های استخباراتی ایراد میکند دریکی ازروزهای جمعه منبرمسجد گذرگاه هرات راچنین گرم نگه داشته بود  :

ازسخنان این آخند وسائراذناب مزد بگیر معلوم وهویدامی شود که قصد دارند دائره کاربرد مشروع رفتارهای خدماتی درجامعه را ازحوزه مسؤلیت دولت به حوزه های فردی منتقل سازند و اصولأ با مؤلفه سیاست به عنوان یک اصل عبادی درجامعه بشری  میانه ای خوبی ندارد ولزومأ نیزنه  باید داشته باشد.البته این یک واقیعت مسلم ومشهودی است که چنین گفتمان اقتصادی هموارکننده راه تحقق روش ریاضتی اقتصاد لبرال است که با درد ودریغ درجوامع عقب مانده و جهان سوم روبه انکشاف به حیث یک روش مطلوب ازسوی حاکمان مافیای قدرت به عنوان یک راه حل بدیل تبلیغ می گردد .

چنانچه شما نیزدرسخنان آقای رئیس اشرف غنی تمسک به این روش را درحالی ازاقدامات تدافعی می بینید که درهمان سخنان اش نیزعوام الناس را بصورت ملتمسانه به اعلامیه ای وزارت خارجه ایالات متحده امریکارجعت می دهد وبه زبان دیپلوماتیک واعلام شکست اش راه مذاکره وگفتگورابا ایالات متحده امریکا که بزرگترین تمویل کننده مالی افغانستان میباشدبازاعلام میدارد.لهذابدون هرگونه سیاسی کاری وفرصت طلبی ونزاع های مرسوم برسرقدرت مافیائی درجامعه مجروح افغان باید گفت واعلام داشت که نه فتواهای برای انسداد وتوقف فرآیند تسبیح وعبادت که فراترازاراده بالفعل انسان برهمه کائینات وهستی مستولی بوده است ونه هم فرمانهای غیرعقلانی که باذهنیت مادی گرایانه ومنفعت طلبانه ازسوی داروغه های قدرت درراستای بقای زمام قدرت دیکتاتوری خویش بدان متوصل میگردند راه حل و نجات انسان از ویروس مهلک وکشنده ای که گلون همه شهروندان را بدون تمیزبه داشتن ثروت و قدرت می فشارد

بنابراین امروز که غرب همه انسانها بویژه مردم مظلوم وستمدیده افغانستان را ازپایگاه ذاتی و فرهنگی بیرون آورده وآنهارابه صورت برده های نیازمندوذلیل وچسپیده ومقلدان غیرعقلانی ساخته است . تاریخ چهاردهه آخیر مردم افغانستان  گواه واقیعت دردناک تبعیت ازچنین کاپی سازی غیرعقلانی و شعاری بوده است  که ازیکطرف شبه  روشنفکران جامعه ما به عنوان تجربه ء ضد استبداد مذهبی در اروپا جدائی دین ازدولت را مطرح میکنند وآنرا با ادبیات وترمنولوژیی کاملأ  بیگانه و خشونت پرور تبلیغ میکنند ودربرابراین روند مفتیان وشوالیه های مذهبی با نفی کامل هرگونه ” سیکولاریزاسیون ” ودیگرگونی که در این هستی روبه تکامل و پیشرفت اجتماعی انسان محکوم به آن است آنرا با فتواهای مذهبی توجیه وتعبیرنموده وآفات الهی وبیماری های طبیعی درزمین رابصورت مطلق خیرمی پندارند .

 

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا