گـزیده اخبــار
خانه » اجتماعی » در صـنع تو کامد از عــــدد بیش عاجــــز شده عقلِ علت اندیــش
در صـنع تو کامد از عــــدد بیش   عاجــــز شده عقلِ علت اندیــش

در صـنع تو کامد از عــــدد بیش عاجــــز شده عقلِ علت اندیــش

خدا شناسی حکیم نظامی گنجوی :

در صنع تو کامد از عدد بیش

عاجز شده عقلِ علت اندیش

ترتیب جهان چنانکه بایست

کردی به مثابتی که شایست

حرفی به غلط رها نکردی

یک نکته در او خطا نکردی

در عالم عالم آفریدن

به زین نتوان رقم کشیدن

باید یاد آور شد که خدا علت نیست ، چه علت باید معلول داشته باشد که در هستی چیزی معلول خداوند شده نمی تواند و نیست ، بلکه همه ای هستی مخلوق خداوند است و خدا خالق هستی است . به این لحاظ است که حکیم نظامی ( پیر گنجه) عقل بشر را علت اندیش می خواند و خداوند را آفریدگار می شناسد و قبول دارد .

هر چه اندیشی پزیرای فناست

آنچه در اندیشه ناید او خداست

           خدا شناسی ابن عربی :

خدا شناسی ابن عربی گونه ای از خدا شناسی ناب عرفانی است ، که با برخی خدا شناسی های عرفانی پیش از وی ، جنبه های مشترک دارد .اما همچنین دارای خصوصیات کاملاً بر جسته ای خود است که آنرا در میان همانند های خود ممتاز می سازد .خدا شناسی ابن عربی در واقع محور کل نظام عرفانی وی بشمار می رود ، نظامی که می توان بر آن ‘’حکمت الهی عرفانی ‘’ نام نهاد.نخستین سخن ابن عربی در باره شناخت خدا این است که خدا از راه ها و با وسایلی که انسان معمولاً برای شناخت چیزی و یا امری در اختیار دارد شناختنی نیست .ابن عربی پرسشهای چهار گانه را برای راه یافتن به شناخت خدا مطرح می کند . این پرسشها عبارت است از :

۱  ـ ‘’ هَلَ ‘’ (آیا) که پرسش در باره وجود خدا است .

۲ – ‘’ مَا ‘’ ( چه یا چیست ) ؟ که پرسش در باره حقیقتی است که از آن به ماهیت تعبیر می شود .

۳ ـ ‘’ کیف ‘’ ( چگونه ) ؟ ، که پرسش در باره حال است .

۴ ـ ‘’ لٍمَ ‘’(چرا و یا برای چه )؟ . که پرسشی است در بارهء علت و سبب .

ابن عربی می گوید : ‘’ در این باره که که کدام یک از این پرسشها در بارهء خدا درست است ؟ عقاید گوناگونی ابراز می شود . اما همگان معتقدند که پرسش ‘’ هَلَ ‘’ را می توان در باره ء خدا به کار برد ، در حالی که در باره کاربرد بقیه پرسشها اختلاف است و برخی کار برد آنها را منع می کنند و برخی دیگر مجاز می دانند .کسانی که آنها را منع می کنند فیلسوفانند و گروهی از طایفهء عارفان ، برخی آنها را عقلاً و بعضی شرعاً منع می کنند .اما عقلا از این رو که پرسش ‘’ ما ‘’ که پرسش در بارهء ماهیت یعنی در بارهء ‘’ حد و تعریف است ‘’ در حالی که خداوند دارای تعریف نیست ودر نتیجه جنس و فصلی نیست .

اما کسانی که پرسش ‘’ کیف ‘’ را در بارهء خدا منع می کنند ، نیز دو گروهند ، بعضی بر آنند که خدا دارای ‘’ چگونگی’’ نیست ، زیرا’’ حال ‘’ امری است معقول و زائد بر ذات بودن خدا و اگر امری وجودی ، زائد بر ذات وی قائم شود ، به وجود دو واجب الوجود ( یا وجوداتی ) می انجامد ،در حالیکه این محال محال است و جز او واجبی ‘’ لذاته ‘’ یافت نمی شود . پس کیفیت نیز عقلاً در بارهء خدا محال است .اما گروهی دیگری می گویند که خدا دارای کیفیت است ولی این کیفیت دانستنی نیست ، وبدین سان شرعاً ممنوع است نه عقلاَ ، زیرا آن کیفیت بیرون از کیفیات معقول نزد ماست پس دانستنی نیست .اما پوسش ‘’لِمَ ‘’ نیز ممنوع است زیرا افعال خدا معطّل نیست چون علت موجب فعل می شود و آنگاه خدا دارای موجبی خواهد شد که این فعل را زائد بر ذاتش ، بر او واجب می سازد .گروهی دیگر اطلاق ‘’ ِلمَ ‘’ را در فعل خدا ،شرعًا با طل می دانند . زیرا ما نمی توانیم امری را که خدا به خودش نسبت نداده است به او نسبت دهیم . اما در میان کسانی از علما که این پرسشهای چهار گانه را در بارهء خدا مجاز می دانند ، اهل شرع نیستند ، آنها می گویند آنچه بر ما ممنوع کرده است ، ما هم آنرا ممنوع می دانیم ، و آنچه شرع ، ژرف اندیشی درآن را بر ما واجب کرده است ما نیز بنابر اطاعت ، در آن ژرف اندیشی می کنیم .اما صفات از روی اعتبار و عقل غیر ذات است ،واز حیث وجود و تحقق عین ذات . به عقیده ابن عربی ، قضا ، عبارت از حکم است و حکم نیز به مقتضای علم و علم هم تابع معلوم است . پس قضای الهی تابع و مقتضای معلومات او ، یعنی احوال و عیان و ثابته است .

ما در ازل به عشق تو افسانه بوده ایم

تا هست رند وعاشق و فرزانه بوده ایم

نام و نشان لیلی و مجنون نبُد که ما

از عشق عقل سوز تو دیوانه بوده ایم

پیش از ظهور عالم آدم به بزم انس

با تو حریفِ ساغر و پیمانه بوده

( الفتوحات مکیه )

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا