گـزیده اخبــار
خانه » اجتماعی » دراین زلالِ بیکران،شعــر استــــــاد کدکنی برای زنــــده یادشــجریان!
دراین زلالِ بیکران،شعــر استــــــاد   کدکنی برای زنــــده یادشــجریان!

دراین زلالِ بیکران،شعــر استــــــاد کدکنی برای زنــــده یادشــجریان!

بخوان که از صدای تو سپیده سر برآورد

وطن، زِ نو، جوان شود دمی دگر برآورد

به روی نقشهٔ وطن، صدات چون کند سفر

کویر سبز گردد و‌ سر از خزر برآورد

برون زِ ترس و لرزها گذر کند ز مرزها

بهار بیکرانه‎ای به زیب و فر برآورد

چو موجِ آن ترانه‎ ها برآید از کرانه‎ها

جوانه‎ های ارغوان زِ بیشه سر برآورد

بهار جاودانه‎ای که شیوه و شمیم آن

ز صبرِ سبزِ باغِ ما گُلِ ظفر برآوردسیاهی از وطن رود، سپیده‌ای جوان دمد

چو آذرخشِ نغمه‎ات زِ شب شرر برآورد

شب ارچه‌ های و هو کند، زِ خویش شستشو کند

در این زلال بیکران دمی اگر برآورد

صدای تُست جاده‎ای که می‎رود که می‎رود

به باغ اشتیاق جان وزان سحر برآورد

بخوان که از صدای تو در آسمانِ باغ ما

هزار قمریِ جوان دوباره پَر برآورد

سفیرِ شادی وطن صفیر نغمه‎های تُست

بخوان که از صدای تو سپیده سر برآورد.

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا