گـزیده اخبــار
خانه » اجتماعی » دست ما کوتاه و خرما بر نخیل !
دست ما کوتاه و خرما بر نخیل !

دست ما کوتاه و خرما بر نخیل !

یادداشت نواندیشی : آخیرأ دوتن از شخصیت های نامور فرهنگی وسیاسی افغانستان هریک استاد سید اسحاق دلجوحسینی و محترم  بهأ الدین ضیائی که در عصر حاضر که کشورما افغانستان  از چند دهه بدینسو درخون و آتش غوطه می خورد و بادریغ که در گرداب یک معرکه خونین بیگانه ها میسوزد و هرروز جنازه ای از ارزشهای فرهنگی  و تمدنی این سرزمین بر شانه های نحیف مردم جنگزده این کشور به بیرون برده میشود وجود و حضور این چنین شخصیت ها از نعمات الهی بشمار می آیند . در حالیکه بحران افغانستان با گذشت هرروز و هر لحظه ای پیچیده تر میگردد ، این دوتن از بزرگواران در مقدم نجات آن راه کارها ی را درمخاطب قراردادن همدیگر بصورت  نامه ها ارائیه نموده اند که لابد مرور بر آن برای آنعده از خواننده گان عزیزی که در تلاش برای ختم این آشوب بزرگ درمملکت ما اند مثمرواقع خواهد شد. نواندیشی به عنوان تربیون عموم آزادی خواهان و عدالت طلبان افغانستان متن راه کارهای هر دو بزرگوار را با سپاس از آنها خدمت شما عزیزان تقدیم میداریم 

______

۱ : متن نامه ای از محترم ضیأالدین بها عنوانی محترم سید اسحق دلجو حسینی !

برادردانشمند وگرامی جناب آستاد دلجو حسینی. السلام علیکم. ازالطاف همیشگی ومحبت بلادریغ تان یک عالم ممنون وسپاس گزارم. لایکلف الله نفساً الا وسعها- ازاین که دراین بحران موجود کشور، بحرانی که بلا ومصیبت برما وملت رنجدیده ومجاهد ما اززمین وآسمان زبانه می کشد، من خود وهمسنگران و… مقصرومسئول اصلی این وضع موجود می دانم، کسانی که درآرامش قبل ازطوفان قادرنگردیدیم، تا قدمی را دررفع این فتنه وفسادی که برما، جامعه وکشورما درحال استیلا بود، برداریم. گروه های که پیاپی با توطئه ودسیسه وکودتا وبراندازی، عامل سقوط کشوربه دامن بیگانگان ودشمنان دین ووطن بودند وبا زندان واعدام وآوارگی ملت، قصد نابودی وضمیمه کردن کشوررا بدامن یک قدرت خارجی ومتجاوزداشتند،

ازآنها جزاین انتظاردیگری نبود، واما افراد وعناصربلهوس، ریاکارومقدس مآبی که با روی آوردن به نفس وهوی وشیطان ( ثروت وقدرت) براین بلا ومصیبت افزودند، مایۀ بس شرمندگی ولکۀ ننگی است که بردامن من و… واین حرکتی که بخاطرخدا وبرای پیاده کردن اوامرونواهی پروردگارقیام نموده وهمه چیز را وقف آرمانهای والای الهی وانسانی کرده بود، نقش بسته است. ما باید با تلاش وکوشش، سعی برآن بداریم تا این حرکت الهی وانسانی راآزآن..پاک بداریم وبین این دوحرکت الهی وشیطانی خط فاصل کشیده،بااعلام خطر، دام های تزویروریاکاری وسؤاستفاده ازفرصت ومکنت را برچینیم، درغیرآن اوضاع ازاین هم بدتروبدترخواهد گردیدوآنگاه جوابش نزدخداوملت مظلوم ماغیرمقدورخواهد بود،خداوند شما وهمۀ برادرانی را که احساس مسولیت نموده ودربرابراوضاع کنونی احساس آرامش نمی کنند مؤفق ومؤید بدارد.

_______________

شرح اوضاع مملکت واشاره به نکات مورد نظرجناب ضیأ الدین بها توسط محترم سید اسحاق دلجو حسینی 

سلام و درود  فراوان بر برادر با درد و با درک و در فکر و جسجوی راه ادای مسئولیت های إیمانی و انسانی از این بإطلاق مهلک و حل مشکل کشور جناب آقای  استاد ضیاییآنچه جنابعالی فرمودید عین حقیقت است  و وضعیت چنان به تندی در سراشیب سقوط و حضیض ذلت به جلو می شتابند که هر انسان با درک ودردی را متحیر و وحشت زده می سازددر کشوری که تا آنجا که بیاد می آوریم بر مقدراتش بیگانگان مسلط بودند واکنون برهمه ای ریز ودرشت حیات سیاسی و اقتصادی و  امنیتی آن بیگانگان تصمیم گیرنده اند نمی شود انتظاری از این بهتر داشت و مداخلت های سلطه جویانه خارجیان به صورت رسمی و غیر رسمی و به نفع منافع خود شان جریان دارد و  منافع و امنیت ملت و کشور  مارا اصلاً در نظر ندارند نتیجه قابل پیش بینی و درک است؟! آنچه از همه بیشتر مایه ی نگرانیست وجریان بی اعتمادی و شدت جدایی و دامن زدن به مسائل قوم و قبیله است که ملت را از هم جدا و دور می سازد و  و نشان ضعف فرهنگ و ناتوانی عمیق فکری ا ست حس اعتماد را در جامعه از میان بر می دارد و بر شدت تسلط و مداخلت های بیرونی و مضر و و یرانگر می افزاید در چنین شرایط ایکه چه باید کرد ؟ بر همه اصحاب مصلحت و منفعت مطرح است آنچه معلوم و  برای آگاهان قابل درک است این است که  برای این حالت سراسر ویرانی و خرابی و مداخلات بیرونی و عدم برنامه ای ملی داخلی راه حل عاجل وجود نداردهمه صلح و امنیت می گویند اما خط و مشی جنگی تدوین می کنند  و صلح واقعی را مغایر بامنافع  شخصی و گروهی خود می دانند وبرمصلحت بیگانگان متعهدند وازبهبود اوضاع بکلی مایوسنداصلااین شرایط را برای اندوختن ثروت ازطریق غیر قانونی ودامن زدن به فساد وحفظ ثرمایه های کمایی شده حرام غنیمت می شمارند پس چه باید کرد؟!همه همان کلام کهربارودردآفرین علامه اقبال را تکرار می کنیم

همه همان کلام کهربارودردآفرین علامه اقبال را تکرار می کنیم

حکایت پیش … باز بردم دعا فرمود یارب عاقبت خیر! استاد گرامی راه حل  آنی مفقود است

راه پر پیچ است و منزل بس دراز

دست ما کوتاه و خرما بر نخیل

اما دراین فکر نیز شکی نیست که این وضعیت بلآخره راه حلی دارد و باید در جسجوی آن بصورت جمعی فکر کرد و  تلاش ورزید و صادقانه و بدون در تظر داشت منافع آنی شخصی و گروهی و قومی سعی و تلاش ورزید مشخص است که آنچه امروز در پی صلحند منافع خارجیان در الویت است و به تعریف و تعبیر طالبان صلح و امنیت اصلی همان صلح ( گوراستانی است   )؟!اما با این همه نخست نباید قطع امید کرددوم هر چند اوضاع بسیارپیچیده و پرمداخله است نباید از پیدا شدن راه حل وطریقی به نجات مایوس شد

با فکری جمعی و صادقانه و شجاعانه می توان ستونهای بزرگی از مشکلات را از مسیر راه بر داشت و به هدف رسید اما با صبر و استقامت و  پایداری بی وقفه و بی امانومهم تر از همه  با توکل مخلصانه و با باور عمیق و إیمانی خلل نا پزیر توکل به خداوند حی و قیومراهرو گر صد هنر دارد توکل بایدشدبرای همه ی شهدای مظلوم فردوس برین می طلبم و به درد مندان دعای  خیرو از جناب عالی اظهار سپاس و امتنان   می نمایمموفق باشید

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا