گـزیده اخبــار
خانه » اجتماعی » دروغگوئیها وسرگرمیهای طالبان !
دروغگوئیها وسرگرمیهای طالبان !

دروغگوئیها وسرگرمیهای طالبان !

از همان آغاز که هوایی دلپذیرحکومت و حکومت داری  به مشام  طلبای کرام  رسیده است   یکی ازمشکلات کار طالبان در افغانستان بخواهی نخواهی وعده های دروغینی بوده است که در زمینه اطاعت به قانون در یک کشور چندین میلیونی از سوی اکابر طالبان به مردم داده می شود .چنانچه در راستای همین دروغ گوئی ها نهادی موسوم به رسانه ها نوشت : دفتررسانه های ستره محکمه امروز درصحفه اجتماعی (اکس) تویتر سابق  نوشته است که به ریاست شیخ عبدالحکیم حقانی قاضی القضات کاربالای قانون اساسی امارت اسلامی جریان دارد.جالب آنجا و آنگاه است که ریاست این پروژه  (تسوید قانون اساسی امارت اسلامی )را به عهده کسی گذشته شده است که از مشارٌ الیه یعنی همین عبدالحکیم خان حقانی  قبلأ نیز اثر گران سنگی بنام ” امارت اسلامی افغانستان ” که از تائید و حمایت شیخ هیبت الله آخند زاده پیشوا و امیر المؤمنین طالبان بهره مند بوده بر جا مانده است .برگزاری انتخابات معاصر بر مبنای برابری و مساوات رای بین عالمِ عاقل و جاهل فاسق، بین مرد و زن، حتی بین مسلمان و کافر صورت می گیرد ودر انتخابات همه باهم برابر اند، این روش انحراف ازتعالیم اسلام است .بدان که نه در زمان خلفای راشدین، نه در دوره اموی و عباسی، زمانی برای حکومت تعیین نشده است، شخص تا زمانی که زنده است امیرالمؤمنین است تا که بمیرد یا استعفا دهد و یا این که به زور از قدرت کنار زده شود، هیچ کسی ازصحابه و یا تابعین وتبع تابعین، در هنگام بیعت زمانی را تعیین نکره اند، بلکه بیعت شان بر شنیدن و اطاعت تا زمانی بوده است که شخص مسئولیت تنفیذ احکام شرعی را داشته باشد.دراین اواخربرخی ازدیدگاه هایی بوجود آمده اند که تقاضای مدت دارساختن حکومت وامارت را می کنند، مانند پنج سال یا کمتروبیشترطبق دیدگاه های ایشان؛ بدون شک تعیین سال برای زمان حکومتداری یک حاکم،بدعت است و جزکسانی که ازغربی ها تاثیر پذیرفته است، این سخن را نگفته اند؛ چون درتعیین سال برای زمان حکومت، دارایی های شخصی و بیت المال بدون مجوزشرعی به مصرف می رسد وچنانچه درنظام های جمهوری دیده می شود، اختلافات وتعصب بین عام وخاص ترویج می یابد ودست دشمن بخاطردخالت بیرونی ها درامرحکومتداری بازمی شود.

۱- مسلمان باشد: زیرا کافر صلاحیت تصدی امور مسلمانان را ندارد،خداوند می فرماید: « ولن یجعل الله للکافرین علی المؤمنین سبیلا – هرگزخداوند به نفع کفار و به ضرر مسلمانان فیصله نمی کند. » )نساء 141 ( وقتی کهخداوند ما را دستور داده است تا با کفار دوستی نکنیم، چگونه امکان دارد کهآنها را حاکم خود قرار بدهیم و صلاحیت جان خودرا به آنها بسپاریم؟! خداوندمی فرماید: « ای کسانی که ایمان آوردید، قومی را که خداوند برآنها خشم گرفتهاست، شما حاکم خود نگیرید. » )ممتحنه 13 ( معلوم است که تسلط کفار بزرگتراز دوستی با ایشان است.۲- آزاد باشد) برده نباشد( کسی که برده باشد توانمندی ولایت بر خودش را ندارد، چه رسد به این که بردیگری ولایت پیدا کند. 163 161 – تفسیر کبیر ج 12 ص 527162 – رد المحتار. امارت اسلامی افغانستان151

۳: مرد باشد)زن نباشد( چون زنان دستور به ماندن در خانه ها شده اند،چون بنای کار زنان بر ستر است، پیامبر اسلام به همین دلیل در حدیثیفرمودند: « لنْ یُفْلحَ قومٌ وَلَّوْا أمرَهُمُ امرأةً– هرگز قومی رستگار نمی شود که سرنوشت شان را زن بگیرد » ابوبُکره می گوید که خداوند مرا به سخنی که از رسول خدا شنیدم، در روزهای جنگ جَمَل کمک کرد، درحالی که نزدیک بود من به اصحاب جَمَل بپیوندم و به نفع شان بجنگم، زمانی که دختر کسری )پوران دخت( در فارس به قدرت رسید، رسول خدا فرمودند: « لنْ یُفْلحَ قومٌ وَلَّوْا أمرَهُمُ امرأةً 164» ابوبُکرة فهمید که عایشه صلاحیت ولایت بر امور مسلمانها را طبق همین حدیث ندارد، وقتی که عایشه صدیقه مادر مؤمنان و دانشمندترین زن پیامبر دردنیا و آخرت است، صلاحیت تصدی امور مسلمانان را نداشته باشد، به طریق اولی سائر زنان)مسلمان( صلاحیت تصدی امور را ندارند، چون مسئولیت پذیری در این بخش می طلبد تا به کارهای مخاطره آمیزی دست بزند که بالاتر از تحمل طبیعی زن است؛ چون زن، قسمی که در حدیث صحیح بیان شده است، ناقص عقل و ناقص دین است. ۱ خواننده گان عزیز ! ببینید که طالبان و حتی اکابر سرشناس  این جماعت چگونه مسائل را با قیچی شریعت خوانده ء دروغ و شعار های مفتکی حل وفصل می کنند ؟ غرض وهدف ما از بیان مطلبی که به بهانه خبر تسوید قانون اساسی بیان وعرض گردید این است که به تصورطالبان قانون اساسی یک کشور نیز مانند کتاب کنزالدقائق  ویاهم مجلة الاحکام وکتاب  دُرمختار و دیگر کتب فقه تاریخی است که میتوان  آنرا به مثابه نقشه راه یک جامعه و یک ملت درجهت حل نیازمندی های آن  درهرکجای اززمین و درهر مقطعی از تاریخ پیشنهاد و نسخه نویسی کرد . البته مشکل این جماعت از فقدان آگاهی و خرد پویا که برایمان بر خدا و تکامل هستی استوار باشد نأشی می شود .نباید فراموش کرد که قرئت فقه تاریخی و آنهم که ریشه درجغرافیای قبل از ظهور اسلام در فرهنگ و مناسبات عمومی جامعه جزیرة العرب دارد جوابگوی نیاز های انسان امروزی نیست بویژه آنگاه که شریعت را که هسته و موتور جنگ مقدسی بنام جهاد را تشکیل می دهد نه به مثابه یک وجیبه الهی بلکه به عنوان وثیقه مشروعیت تجاؤز بر مال وهستی دیگر شهروندانی که درنگهداری و حفظ یک قلمرو خاص و معلوم جغرافیاوی  ازصد ها بلکه هزاران  سال بدینسو قربانی های داده اند . چنانچه می بینیم که در افغانستان ازفریضه جهاد و مقاؤمت دربرابراشغالگران به عنوان وثیقه حلال بودن همه دارائی ها و جایداد های سائر شهروندان مورد استفاده قرار می گیرد .

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا