بحث ازین جا آغاز یافت . یعنی فی الواقع ما به اینجای بحث در باره انتخابات صد درصد اسلامی و شفاف همچنان محکم کاری دالری با نظارت احزاب وگروه های مطرح جنگی و ” سیأ ” سی نرسیده بودیم که ناگهان شاه غلام در جامه سلطانی ظاهر شد وتمامی اذناب حویلی خانقاه ارگ را فراخواند
و پس از بیان فضائل نشست های مبارک بروکسل و مکه شریفه درپاسخ به یکی از سوالات مخبران و جارچی ها ی حاضر در مجلس که بصورت چُغُلی مطبوعاتی خبر یک روزقبل مؤتلفین دائیمی و به قول دوستی گواهان دم محکمه را به گوش داروغه رساند ، حضور داروغه نیز بلانسبت نتوانیست حرف دلش را که با تناب های آلوده بر دروغ و توهم گره زده بود پنهان سازد و در محضر تمامی اذناب خانقاه ارگ با آوازبلند اعلام داشت
که های مردم ! بشنوید من رئیس جمهور منتخب مردم افغانستان هستم !به رأی مردم افغانستان در اینجا آمده ام من نه زور داشتم و نه زر فقط با داشتن مغزم به این مقام رسیده ام …..
بیایند در انتخابات مسابقه کنیم ! وقتی دیوانه های شهراز دارالمجانین ها سخنان جنون آمیزداروغه را می شنیدند برحال دشمنان این ملت می گریستند و با صدای بلند می گفتند که ما در چه کشور پیشرفته ای زندگی میکنیم
که مردم بدون توجه به زر وزور در فضای کاملأ اسلامی با اهمیت دادن به ” مغز ” رهبران شانرا انتخاب میکنند ! و بر دشمنان دین ووطند لعنت می فرستادند که ما را از شناخت این حقیقت زرین و چنین متفکران عظیم محروم داشته و ما را دیوانه ها می نامند .