گـزیده اخبــار
خانه » اجتماعی » ایمان بدون مسئولیت ایمان نیست
ایمان بدون مسئولیت ایمان نیست

ایمان بدون مسئولیت ایمان نیست

ایمان به خدا به اقتضای ماهیتش برای انسان مسئولیت آفرین است و هدف آن ایجاد انگیزه درونیست برای کنترول و قاعده مند ساختن رفتار انسان.این بزرگترین ویژگی ایمان بخداست با دیگر قوانین قوانین موضوعی که تلاش میکنند راهکار های بیرونی برای محدود کردن اعمال انسان بوجود آرند.البته نظامهای سیاسی و معرفتی هستند که میکوشند با انگیزه های اخلاقی و خردگرایانه وجدان اخلاق اجتماعی  را بیدار سازند اما استقرار محرک درونی اخلاقی بزرگترین و محوری ترین رسالت دین در انسان محسوب میگردد.درین نظام شخص بصورت خودکار و بر اساس انقلاب وجودی در نفسش رفتار و اعمالش را کنترول نموده و حق کمترین تخلف بر خود را نمیدهد.در صورتیکه چنین تحول و دگرگونی وجودی در شخص رخ نداده باشد ایمان نیزدراو تحقق پیدا نکرده است.شخص مؤمن خود را در کوچکترین اعمال و درهرقدم زندگی مسئول میداند یعنی خودشرا حساب دهنده میداند.

عموم مفسران آیه ۷۲ سوره احزاب را که عرض امانت به انسان است را مسئولیت برخاسته از اراده تفسیر نموده اند.در حالیکه آسمانها،زمین و کوهها از حمل آن خودداری کردند انسان آنرا داوطلبانه پذیرفت.با داشتن ایمان و مسئولیت انسانها خود را در نسبت به تمام موجودات بویژه در برابر همنوعان خودش مسئول میداند،در صورتیکه چنین نباشد ایمانی تحقق پیدا نکرده است.به وضاحت میبینیم که در خطاب خداوند انسان حاضر شده تا چنین با مسئولیت را بر دوش کشد چون انسانست و صاحب اراده و عقلانیت میباشد.آنکه از مسئولیت شانه خالی میکند و خودش را در برابر اعمال خود مسئول و مآخوذ نمیداند در مرتبه مادون انسان نزول میکند که به تبع ان عقلانیت و اراده خویش را نادیده میگیرد و مانند حیوان عمل میکند.با پذیرش امانت الهی انسان خودش را متعهد و مسئول ساخته است.تحقق معنی انسان در آدم مشروط است به امانتداری و حس مسئولیت در انجام اعمال خود.ویژگی شخص مؤمن درینست که هرچند هیچ مانع و رادعی در برابرش وجود نداشته باشد و تمام امکانات و ابزار تخلف را هم داشته باشد باز خودش را مسئول دانسته و خودسرانه عمل نمیکند.خودش را در برابر جان،مال،ناموس و کرامت انسانها مسئول می پندارد و حق تخلف بخویش نمیدهد.همینطور ما در برابر حیوانات و طبیعت مسئولیم چون تعهد داریم و انسانیم.کل ثمره ایمان همینست.انسان مؤمن به تهدید قانون و سوته بالای سر خود ضرورت ندارد اگر مدعی ایمانست ،البته ما منکر خطا ها و نواقص برخاسته از طبیعت انسان نیستیم.اما زمانیکه کسی زمام امور و مقدرات ملتی را بدست میگیرد باید به همه این توابع و مسؤلیتهاش متعهد باشد.روایتی را آورده اند مبنی بر اینکه جا دارد هشت مجرم به دلیل فقدان دلایل و شواهد کافی محکمه پسند از مجازات برهند نسبت به اینکه یک بیگناه بدون دلایل و شواهد کافی قطعی مجازات گردد.کل فلسفه وجودی دولت برای تحقق همین هدف است که اگر از عهده آن بر نمی آید باید کنار رود و زمام امور را به اهل آن بسپارد،اگر مؤمن است.بر سر میز قضات فرانسه سه جلد کتاب قطور در مورد قوانین جزایی وجود دارد که بیشتر از سه هزار صفحه میشود.گاهی مجرمی بدلیل فقدان شواهد و اسناد کافی سالها ازاد میگردد  و محکمه بخود حق نمیدهد او را بازداشت نماید.این وضعیت یک دولت سکیولار است و پابندیش به قوانین وضعی خود.

حالا سئوال اینست طالبان که قبل از رسیدن به قدرت سیاسی دهها هزار انسان از مرد و زن و کودک و کهنسال را به قتل رسانده اند و اکنون که قدرت و تمام امکانات یک حکومت را به چنک اورده اند و هزاران نفر را تعقیب،بازداشت،شکنجه و سر به نیست کرده اند ( مجرم اند یا نه مسئله دیگریست) آیا در کار خود دغدغه یک دولت سکیولار بیدین را نسبت به حقوق انساها دارد یا نه.اگر مومن است و ادعای حاکمیت شریعت و دین را دارد ،که چنین نیز هست و شعار شریعتمداری شان گوش عالم را کر کرده است دغدغه و احتیاط یک حاکم مؤمن را را در حق مومنان و همکیشان خویش دارد. هنگامیکه موجودات عجیب الخلقه پشم آلود بیسواد و تفنگدار شان شخصی را با اتهام بی اساس بگونه تحقیر آمیز و تمسخر کنان ،کشان کشان و با ضرب قنداغ تفنگ در صحرا بعد از شکنجه های گوناگون و انتقامجویانه میکشند،جسدش را مثله هم میکنند،به خانواده هایشان اجازه انتقال مقتول را هم نمیدهند چه نوع مسئولیتی دارند؟ مسئولیت یک دولت سکیولار را که ذکر کردیم یا مسئولیت یک مسلمان را در برابر خدایش ؟ آیا طالب هیچ احتمال نمیدهد که شخص بیگناه باشد و شاید بعد از تحقیق ،سکیولاری یا شرعی،بیگناه ثابت شود.آیا طالب آن روایت هشت مجرم بیشاهد و یک متهم بیگناه را شنیده،میداند،حرمت عزت و کرامت انسانی چیست؟ میداند تعقیب،تحقیق،تبیین اتهام درمحکمه قانونی و حقوق متهم چیست؟ به حقوق انسانی عطا شده ازسوی خدا و مسئولیت در برابر فامیلهایشان آگاه است؟ آیا طالب میداند که در برابر همه این رفتار هایش در پیشگاه خدا جواب خواهد داد؟ آیا طالب میداند که بندگان خدا چه حقوقی دارند؟ طالبان مسیولیتی برای خود قایلند یا نه،مسئولیت کافری و سکیولاری یا مسئولیت ایمانی در برابر خدا؟ آیا طالبان مخاطب  خداوند در عرضه امانت هستند یا نه،اگر هستند باید خود را مسئول بدانند و اگر نیستند باید بپذیرند که موجودات مادون انسانند.مردم از آنها نوعی مسیولیت و تعهد میخواهند،یا مسیولیت از نوع مسئولیت بیدینان و سکیولاران و یا مسیولست یک مؤمن،یکی را باید داشته باشند.یا خود را در برابر انسانها متعهد و مسئول حساب کنند یا در برابر خدا.هرکدام را داشته باشند قابل تحمل میشوند.رفتار طالبان در برابر مردم برخاسته و انگیخته از چه انگیزه هاییست،از انگیزه انسانی،از انگیزه ایمانی و یا انگیزه خام و طبیعی بدوی دست نخورده تعلیم و تربیت وازسرکینه وانتقامجویی قبیلوی تکامل نیافته که هنوزدرمرحله خونخواریست.داوری را به ارباب عقول می سپاریم

2 نظر

  1. شک دارم که لیاقت اظهار نظر در مورد چنین مطالب عمیق و سنجیده شده و خالی از هر نوع تعصب تنگ نظرانه را داشته باشم، اما به حکم فطرت انسانی می نویسم و یقین دارم که دوستان نو اندیش اشتباهاتم یا اصلاح میکنند و یا بدبده اغماض مینگرند:
    زمان ما، زمان غلیان تعصب های گوناگون و تموج احساسات است. شور بختانه اکثر نوشته ها مبتنی بر نوع تعصب: ایدئولوژیک، نژادی، زبانی، سمتی که نتیجه خام خیالی های جنگ افروزان است.
    اما نوشته های نو اندیشی ازین مرز ها عبور نموده و به وحدت انسان، رفاه هموطنان و وفاق ملی اندیشد. خواند این نوشته ها با زحمات هنر مندانه دست اندر کاران این سایت وزین وظیفه همه خوبان است و باید ازان به بهترین وجه تبلیغ نمود.

    • دوست نهایت فرهیخته جناب محسنی عزیز با عرض سلام و سپاس از محبت های شما که ما را با چنین نوشته های ناب و بی الائیشانه تان تشویق و ترغیب می دارید ، مجددأ اظهار سپاس میکنیم
      با عرض حرمت
      به نمائنده گی از تربیون نواندیشی

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا