گـزیده اخبــار
خانه » اجتماعی » ارشادات مرشدصلح مسلح درهرات ، نمائیش مسخره در پوهنتون کابل
ارشادات مرشدصلح مسلح درهرات ، نمائیش مسخره در پوهنتون کابل

ارشادات مرشدصلح مسلح درهرات ، نمائیش مسخره در پوهنتون کابل

نمائیش فیلم کمیدیی موسوم به ” اعمارصلح ” که بتاریخ ۲۱ ماه جدی سال  ۱۳۹۹هجری شمسی به کارگردانی وحید خان عمر مردی که تازه از جوانی بسوی میانسالی گام برمیدارد ونمادی ازیک تملق ناشناخته سکولارمستعجل  به حساب می آید در یکی از سالون های سرپوشیده و کاملأ امنیتی آغازگر تلاش های بوده که در یک جو خاص استخباراتی  در محیطی که خاص علمی واکادمیک است به منظور بهره برداریی سیاسی و درمخالفت به آنچه که در دوحه پایتخت قطر بنام مذاکرات بین الافغانی صلح جریان دارند نمائیش داده شد.

البته باید گفت که وقتی ساده اندیش ترین و درعین حال خوش باور ترین نیروها ی جامعه ما نیز میدانند که وضعیت عمومی جامعه نسبت به هر زمان دیگری آشفته و تاریک است چگونه آنهای که با داشتن دیپلوم های بلند بالای علمی آنهم از بزرگترین دانشگاه های جهان پس از یک دوره رکود عمومی مستولی  بر جامعه و مقطعی از تاریخ جامعه ما نازل شدند ، فرهنگ گذشته ملت بزرگ ما را از مفهوم تهی کردند ونسل جوان این کشور را همچون رمه ء بزها به دنبال تجدد مصنوعی  بنام تمدن کشانیدند . هیچکسی نه میتواند انکارکند در چند سال آخیری که بنام های دلفریب وبه ظاهر زیبایی  چون دموکراسی ، اسلام ، حقوق بشروغیره … مردم افغانستان همه داشت و ناداشت خویش را درحلقومی از بازار آزاد اقتصادی از دست داده اند. و راستی هم چرا تاهنوز که صد ها بیلیون دالربنام اعمارمجدد و بازسازیی افغانستان ازکشورهای بزرگ دنیا سرازیرشده است نه توانیستیم نه تنها سرمشق زندگی و سازندگی برای کشورهای عقب مانده در جهان سوم نه شده ایم  بلکه نتوانیسته ایم علی الرغم تفخربرزندگی درعصرمدرنیته راه پُرپیچ سنت  را بصورت کاملأطبیعی بپیمائیم ؟

جای شگفتی است که درشرائط حساس باریکتر از موی کنونی برای کشورومردم افغانستان به عنوان کسانی که اجرای  قانون اساسی وتحقق عدالت اجتماعی واقتصادی در جامعه ازجمله خطوط سرخ زندگی ما به حساب می آوریم چنین اظهارات مسخره آمیزی از زبان  شان  جاری میگردد که نه تنها دلالت بر ناتوانائی در مدیریت جامعه از سوی آنها می کند بلکه مضاف بر آن  وقتی جناب اشرف غنی علاوه بر لقب شریف و بلند بالای دومین متفکر جهان ازمنبرسرقوماندانی اعلی نیروهای مسلح وریاست جمهوری افغانستان در محضر برخی از استادان  ارجمند ی که برای استماع بیانات داهیانه پیشوا به اتاق نمائیش آورده شده بودند

درباره  اوضاع تار وتاریک امنیتی بویژه اقتصادی کشور برزبان اورد در خاطر ما داستان یک لافوک پهلوان پنبه ای را تداعی کرد حکایت آن لافوک چنین است ، شخصی که از نبوغ ذاتی اش سخن می گفت  در عین حال اضافه کرد ه بود که مردم فلان قریه از من خواسته اند تا دوباره ریاست آن قریه را قبول کنم ..! دراین اثنا یکی از اقارب اش که در کنار آغا لافوک استاده بود برایش یاد آورشد که مگر قبلأ که نزد آنها رفته بودی بسیار زیاد بالایت قهربودند و بالای خودت داد میزدند و در نهایت با عجله از نزد آنها فرار کردی .! آغا لافوک جواب که بلی واقیعت است درست می فرمائید میخواستند که ریاست چند قریه دیگری را نیزقبول کنم ولی من قبول نکردم وباهم جنگ کردیم !

اما حضرت مرشد شاید فراموش کرده که آن حضرت همین چندی قبل درگفتگو با خانم  لورالاگن خبرنگاربرنامه ۶۰  شبکه تلویزیونی  CBS  امریکائی که پرسیده  بود که مردم میگویند اگر کمک های امریکا نباشد حکومت در ظرف سه روز سقوط خواهند کرد این را چگونه ارزیابی میکنید ؟

همین متفکر جهان در جواب فرموده بود که بلی اصولأ راست میگویند زیرا اگر امریکا از نیروهای مسلح افغانستان حمایت نکنند حکومت شش ماه نیز دوام نه میکند !!! خانم  لورالاگن خبرنگاربرنامه ۶۰  شبکه تلویزیونی  CBS   از ایشان می پرسند که شما میگوئید شش ماه دوام نه میکند ؟ بلی بخاطریکه ما پول نداریم !!ابراز این نکته اززبان کسی که بر سرقوماندان بودن مدام العمر خود همیشه افتخار میکند و خود را در مقام فنا فی الله وغیرمسؤل وواجب الاحترام میداند و قبلأ درحکایت یکی ازلافوک های جامعه قبائلی مثال زده شد این سوال را درذهن فرد فردی ازهمه شهروندان بر می انگیزاند که این کدامین نوعی ازحکومت است که بنام دموکراسی و سرانجام دولت جمهوری اسلامی افغانستان با چنین لاطائلات و دروغ و خرافات استحکام یافته است ؟از نظرجامعه شناسان ودانشمندان علم تاریخ آنچه که برای استقراروابقای این دیگرگونی لازم و ضـروری میباشد همانا قلمروجغرافیاوی میباشد که به مثابه تخمدان جنین ویروس مهلک بصورت قرنطین شده مهیا گردیده است وانسان آلینه شده امروزی در بستر چنین جغرافیا زایمان وعملیه آلینه سازی را انجام میدهد. بنابراین انسان جامعه امروز افغانستان درهمه مظاهری که درجامعه شناسی مطرح می گردندانسان مسخ شده است،انسان مقتدرولی ازدرون پوک وبیمار!اینجاست که باید بگوئیم رنج ودردی که تمامی متفکران وروشنفکران مذهبی وغیرمذهبی درعصر حاضردارند این است که باور یافته اند ،انسان جامعه ما با سفرطولانی رنج آوراما بیهوده ای که طی دو دهه درزیرچتربه ظاهرمفشن دموکراسی وبازارآزاد لبرال پیموده است و هنوزهم بصورت نا خواسته می پیماید همواره درون اش روبه نقصان میرود وبالهای ایمان و اندیشه اش درمسترح وبیت الخلأ متعفن پول وثروت فرومی افتند وتبدیل به یک کالبد متعفن گدائی واحتیاج شده است  .از سوی دیگروقتی  محمد اشرف غنی درعالم  رویاها و تخیلات مجروح  خود را پیشوای مقتدرجهان می شمارد با صدای بلند و دیکتاتورانه خود به تفسیروتعبییر دیکتاتورانه  صلح  می پردازد و حل بحران کنونی و رسیدن به یک زندگی صلح آمیز در افغانستان جنگ زده را با براه انداختن چنین کارنیوالهای فریبنده  واظهارات غیر واقعی تصور می فرمایند ، وقتی حضرت پیشوای اعظم در تعبیر و تفسیر صلح می فرمایند که : یکی از مهمترین موضوعات صلح این است که:

۱ : طالبان باید مناسبات خود را همراه پاکستان قطع کند ؛ اگر افغان هستند ومی خواهند درچهارچوب افغانستان زندگی کنند تابیعت دوگانه داشته نه میتوانند !! فعلأ این ها تابیعت دوگانه دارند !!دیدید هیأت محترم مذاکرات افغانستان به افغانستان تشریف آوردند با هشتادوشش قشردیدند روزها با گرفتن نبض ؛ وقتی که ملا برادر وهمکارانشان به پاکستان تشریف میبرند ملت افغانستان چه فکر کنند ؟

۲ : تمامی دستگاه های شان برای رسیدن به صلح باید به افغانستان انتقال داده شوند ، پناه گاه دیگر وجود داشته نه میتواند .!

۳ : آئنده روابط افغانستان وپاکستان از دودولت مستقل است .

البته حضرت اشرف غنی  مرشد اعظم ارگ در این ارشادات خود نخواست یا هم فراموش کرد که به  آخرین فیصله های نشست مشترک هیأت های گفتگوکننده حکومت افغانستان و طالبان که بتاریخ ۲۲ قوس ۱۳۹۹ مطابق با ۱۲ دسمبر سال ۲۰۲۰ در دوحه قطر نیز اشاراتی میکرد . اما واقیعت غیر از آنچه هست که جناب اشرف خان غنی درکنفرانس مطبوعاتی هرات بیان فرمود ،چنانچه منابع آگاهی که گفتگوهای قطر را از نزدیک دنبال میکنند برویت اسناد وشواهد موثق  می گویند که وقتی در آخرین جلسه مشترک طالبان با حکومت افغانستان  در محضر ستاد استخباراتی کشور های ناظر بر موافقتنامه بر ۲۲ مواد مندرج در اجندای گفتگوها توافق صورت گرفت قرار براین شد که دوردوم مذاکرات نیزبتاریخ ۵ جنوری سال ۲۰۲۱  با اجندای دومسأله عمده و اساسی  یعنی چگونگی نظام آئنده افغانستان و آتش بس میان طالبان و حکومت در محل کنونی یعنی هوتل پنج ستاره شریتون دوحه برگزار گردد . وبرای اعضای هیأت حکومت افغانستان گفته شد که اگر اینها خواسته باشند میتوانند با حفظ تمامی امتیازاتی که در دوران مذاکرات بدست می آورند همراه با هزینه های  بود وباش شان درهوتل پنج ستاره شریتون دوحه بصورت عادی ادامه داشته باشد که به جزچند تن ازبلند پایه گان ومسؤلان رده اول هیأت صلح دولت افغانستان برای اکثریتی از اعضای هیأت این پیشنهاد دلچسپ و دل انگیز بود زیرا هیچکسی به شمول آقای محمد معصوم استانکزی که ریاست هیأت حکومت را بر عهده داشت نه میدانیستند که سرنوشت آئنده افغانستان مصاب برچنین بیماریی مهلک شوند ،

وقتی نتائج آخرین فیصله مورخ ۱۲ دسمبر سال ۲۰۲۰  جلسات گفتگو های صلح دوحه به سمع عضو ارتباط شورای امنیت افغانستان که لحظه به لحظه جلسات هیأت افغانستان را نظارت مینمودند رسانیده شد برخلاف انتظار هیأت گفتگوهای اعزامی صلح برای ایشان گفته شد که تمامی اعضای هیأت باید برای غرض آمادگی به دوردوم گفتگو ها ی صلح که در داخل افغانستان برگزار میگردد تا دوروز دیگر در کابل حضور داشته باشند در غیر آن از مشارکت در دوردوم گفتگو ها محروم ساخته خواهند شد که برخلاف اظهارات و فرمائیشات رئیس صاحب غنی تمامی اعضای هیأت متذکره نه بخاطر علاقه و محبت با میهن و مردم بلکه بخاطر کسب مواجبی که از بابت اشتراک درچنین  کنفرانس ها بدست می آورند توسط  طیاره شرکت هواپیمائی قطر از دوحه به کابل انتقال یافتند . وآیا  براستی هم  دوردوم کنفرانس متذکره در داخل افغانستان باید تدویر می یافت اما اینکه داستان اجرای گفتگو در داخل افغانستان چه بوده و  چگونه به همان محل اسبق اش یعنی دوحه قطر تغییر یافت حکایتی  است که از یک تویت آغاز شد تویتی که در یک صبح نسبتأ زمستانی حمدالله محب مشاور امنیت ملی افغانستان  درصفحه تویتراش نوشت “باید  مراحل بعدی وباقی مانده مذاکرات را در داخل افغانستان انجام یابند  و برای این مأمول دولت نیز حاضر به ایجاد هرگونه فضای امنیتی و همکاری های لوژستیکی درهر کجای کشور می باشد ….”اماهیچکسی ندانیست که چگونه تیوریی  انجام گفتگوهای صلح  بجای دوحه قطر در داخل افغانستان که دکتورین امنیتی چند سال قبل حکومت کابل پنداشته می شد ناگهان بنام طرح حمدالله محب مشاور شورای امنیت حکومت افغانستان مسمی ساخته شد ،آگاهان و تحلیل گران آنرا به دلائیل روشنی از قبیل رقابت وعداوت شخصی آقای حمدالله محب با زلمی خلیلزاد نمائنده وزارت خارجه امریکا برای صلح همچنان امضأ کننده توافق صلح با طالبان که می خواست با این طرح اقدامات آقای خلیلزاد رامورد پرسش قراردهد و ازسوی هم تلاش های پیگیرهمکاران شورای امنیت افغانستان برای ذهنیت سازی میان رهبران ورجال سیاسی افغانستان سبب گردید تا طرح شکست خورده انجام دوردوم مذاکرات در افغانستان بنام طرح  حمد الله محب  مشاور امنیت ملی افغانستان مسمی گردد .
یقینأ درباره آنچه که قبلأ به عنوان طرح امنیتی حمد الله محب مشاور شورای امنیت مبنی برانجام دور دوم مذاکرات صلح با طالبان به جایی دوحه  درداخل افغانستان که نتوانیست جامه عمل بپوشد سوالات فروانی در ذهن شما خطور کرده اند اما به علت تراکم موضوعات و مطالب فقط به صورت مجمل وبا نشاندهی و ترسیم برخی از روؤس مسأله بدان اکتفا نمودیم تا در یک فرصت دیگری بدان بپردازم .اما وقتی اُسقف اعظم حضرت محمد اشرف غنی با حضوردرشهرتاریخی و باستانی هرات درنزد تنی چندازسیاسیون ودیگراذناب بنام اهالی مطبوعات هرات و افغانستان خطبه ایراد می فرمود در پاسخ پرسش یک سوال کننده که بر محور حکومت موقت می پیچید چنانچه شنیدید چنین جواب فرمود : سوال اول قوای پرافتخار دفاعی وامنیتی افغانستان از چه کسی اطاعت خواهند کرد ؟!!اساس قانونی اطاعت از این ها چه خواهد باشد ؟ هرکسی که طرح حکومت موقت را مطرح میکند بگویند که امروز سرقوماندان اعلای قوای امنیتی و دفاعی افغانستان مورد اعتماد مطلق قوای دفاعی و امنیتی خود هست یانه ؟ آئنده قوای امنیتی و دفاعی را اینها چه میکنند ؟ دوم : حکومت موقت را به اساس کدام صلاحیت این ها مطرح میکنند ؟ مه خو رئیس جمهور منتخب مردم افغانستان هستم کسانی که گپ میزنند آزادی دارند هزار دفعه مطرح کنند اما تأثیرات حکومت موقت گذشته را دیده اید یانه ؟ موافقتنامه هرات ، موفقتنامه مکه شریفه ، موفقتنامه جلال آباد ، موفقتنامه چهارآسیاب ، موافقتنامه پیشاور ، مبدل به چه شد ؟هرکسیکه حرف حکومت موقت رامطرح میکندقیمت انقطاع گذشته رابایدبه مردم افغانستان حساب بدهد!! بصورت واضح باید بگوئیم که درحکومت موقت تقسیم قدرت را به چه رقم میکنند ؟به کدام اساس ؟ به کدام صلاحیت ؟ شما فکرمیکنید که اگر امروز قانون اساسی افغانستان کنار گذشته شود گویا  وثیقه ملی تانرا در آب پرت کنید قواعد بازی باز خواهد باشد ؟ دنیا قناعت کرد که هدف مطلوب یک افغانستان مستقل ، یک افغانستان مردم سالار یک افغانستان متحد است که بتواند ارزشها و دست آورد های ۱۹ سال گذشته خود را حفظ کند ، همین طرح حکومت موقت چیست ؟ برای کی کدام خدمات را انجام خواهند داد ؟کسانی که مطرح میکنند معلومدار اما طرح شان چیست ؟ مدیریت آب افغانستان را چه رقم میکنند ؟ کدام برنامه دارند که درد ملت افغانستان را دوا کنند ؟ مه می خواهم که شما بحیث زبان نسل نو پیام کسانی که طرح حکومت موقت را مطرح میکند به هفتاد عشاریه شش فیصد مردم افغانستان که عمرازسی سال پائین است چیست ؟ پیام شان برای زنهای افغانستان چیست ؟ حرف ساده است ! بحث آزاد مطرح است اما لطفأ مثل بید نباشید که با هر باد بلرزید ؛ حکومت افغانستان محکم است مشروعیت بنیادیی ملی ، منطقوی و بین المللی دارد!!!!راه صلح آسان ترنیست  حرف چیست ؟ طالبها انتخابات ، آزاد ، سری وعمومی را قبول کند صالح صاحب و مه و استاد دانش بیائیم اقتدار را به اساس اراده مردم تسلیم کنیم برای هرکس که ملت افغانستان می خواهد !….مالکیت اول از خداوند ج است و دوم از مردم افغانستان است ، هرکسی که ادعا دارد ادعای خود را به ملت افغانستان پیش کند مخصوصأ کسانی که در گذشته خود را کاندید کردند و مقدار رأی شان معلوم است !! ما همه را احترام داریم اما اینجا یک قانون اساسی وجود دارد سه قوه در قانون اساسی گنجانیده شده شیوه تعدیل قانون اساسی واضیح است وشیوه تطبیق آن نیز !از همه بزرگان ما خواهش ما این است که اتفاق و اجماع ملی را در قسمت صلح عملی کنند، قیمت صلح را باید ملت افغانستان تعیین کند آخرین هیأت ما صلاحیت بسیار بزرگ داردمقائیسه شان کنید همراه هیأت طالبان !کارشان واقعأ قابل تقدیر است ….کسانی که مطرح میکنند تفصیل بدهند سوالات عمده راجواب بدهند واگرمردم افغانستان را قانع ساختند به همان راه میرویم واگر بیانیه سه ساعته ای که مه در پوهنتون کابل دادم جذاب تراست و اساسات را نشان میدهد که صلح به چه رقم می آید و یک نقشه و راه واضح داریم بازتصمیم بگیرند . میگویند پیری را فواید بسیاراست ، از آن جمله بیماریی «نسیان »! به گمان اغلب حضرت مرشد اعظم دامت برکاته به دلیل رنجی که از پیری می کشد مصاب به بیماریی «نسیان »! شده است که چنین پرت وبلا را بی خریطه شلیک می فرمایند .علی ای حال وقتی پاپ اعظم حضرت اشرف غنی  ازتطبیق قانون اساسی و دموکراسی ، اجماع ملی منطقوی و بین المللی صحبت میکند آدم یاد سخنانی  می افتد که آنحضرت زمانی خود برابتربودن خوداعتراف نموده بودناگزیربایدچنین شعارهای اطاعت ازقانون اساسی ،عدالت دموکراسی را همان فیرهای بی خریطه نامید که زمانی خود بر بی کفایتی و عدم درایت اش گواهی داده بود.  

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا