گـزیده اخبــار
خانه » اجتماعی » فرامین استخباراتی هیبت الله آخند وواقیعت های موجود درافغانستان !
فرامین استخباراتی هیبت الله آخند وواقیعت های موجود درافغانستان !

فرامین استخباراتی هیبت الله آخند وواقیعت های موجود درافغانستان !

به سلسله ای فرامین سیخه کی بدون پشتوانه استخباراتی که با شیوه قرون ؤسطائی که ازنام ده ملا هیبت الله خان رهبرفقید فرقه ای ازجنگجویان طالبان گاهگاهی اجلال نزول می فرمایند و در آخرین مورد آن توصیه های اخلاقی بوده که به نام وی از سوی سخنگویی دائیم انلاین طالبان ذبیح الله خان مجاهد به رسانه ها رسیده است .

صد البته که این پیام درمغائرت با سائر فرامین و دستورالعمل ها ی شیخ هیبت الله آخند زاده که بنام امیرالمؤمنین صادر می گردند درآخرین بخش آن نام مقام رهبریی امارت تذکر یافته است. شاید استعمال کلیمات مقام رهبری امارت  یاامیرالمؤمنین یا رئیس ورهبرو رئیس جمهور و غیره در جایگاه نخستین مقام مملکت که با اراده شفاف وعزم راسخ  ازسوی مردم انتخاب شده باشد چندان حائزاهمیت نباشد اما مسأله ازآنجا و آنگاه موجب نگرانی  میگردد که پروسه انتخاب چنین مقامات درسرزمین بیگانه اما برای مدیریت قلمروجغرافیای خاصی درغیاب همه شهروندان واجد شرائطی که به دلائیل گوناگونی مجبوربه ترک کشورشده اند باکلیمات امیرالمؤمنین یا رئیس جمهور، مقام رهبری وغیره که فوقأ از آن یاد آوری بعمل آمد صورت گرفته باشد و حاکمان بدون تجدید و برگزاریی مجدد میکانیزم های لازم برای احیای آن  القاب شهروندان را مکلف به تعمیل آن انتخاب مشروع و یا هم نامشروع بدانند .دراین فرمان ملا هیبت الله آخند به مسائلی اشاره شده است که مردم بی دفاع افغانستان همه روزه به گوشت و پوست خویش لمس می کنند و از همان آغاز سلطه طالبان بر شهرکابل  که مدعی شکست کفاربه شمول قدرت بزرگ امریکا هستند مردم افغانستان درد های خانمانسوزی را تجربه میکنند .

چنانچه خانمی بنام زریاب پریانی وقتی درنیمه شب طالبان باند شبکه  حقانی برخانه اش هجوم بردند و آنها را یکجا با کودکانشا ن به جائی نا معلومی انتقال دادند و پس از آنکه یوناما دفتر نمائنده گی سازمان ملل متحد بصورت مستند اطلاع حاصل نمودند آنها در تماس با شبکه حقانی خواستار رهائی هرچه زودتر آنان شده بود ند که علی الرغم انکار سخنگویان امارت طالبان از وجود چنین بازداشت ها انکار مینمودند آنها را با مختصر تعهد ازگروگیری آزاد ساختند .همچنان داکتر محمد نادر شاه احمدزی ریس عمومی و اجرائیوی سازمان جامعه مدنی حقوقی تحقیقاتی و بین المللی (COA)افغانستان و آگاه مسایل سیاسی نظامی و استخباراتی٫ که توسط نیروهای استخبارات امارت اسلامی همرا با آمر کمیته مالی و اداری دفتر مرکزی سازمان جامعه مدنی حقوقی تحقیقاتی و بین المللی(COA) افغانستان محترم انجنیر محمد طاهر (صادقیار)و یک تن ازمسولین دفترساحوی٫ولایت هرات به اسم محمد (غوریانی)را از دفتر مرکزی و داکتر محمد نادر (شاه احمدزی)را از خانه شان با خود برده بودند. و ریس عمومی و اجرائیوی سازمان جامعه مدنی حقوقی تحقیقاتی و بین المللی (COA)افغانستان را به روز سه شنبه مورخ ۲/حوت/۱۴۰۰ هجری شمسی٫ساعت ۴:۳۵ دقیقه بعد ازطی مراحل تحقیقات ‌ورفع سو تفاهمات در رابطه به جواز فعالیت ٫رها گردید٫دو نفر هریک محمد طاهر (صادقیار)و محمد (غوریانی)نیز تاحال تحت نظارت هستند .. میدانیم وهمه میدانند که وقتی در یک جغرفیای دیگری با یک جمعی از مردم برای تغییر و تعیین سرنوشت آن جمع تصمیم اتخاذ گردد آنگاه که هواداران آن جمع وگروه به هراسم و نامی که باشند به قلمروی که برای باشنده گان آن درجغرافیا و شرائط دیگری تصمیم گرفته اند نتوانند مسأله مشروعیت حقوقی و سیاسی را تجدید کنند بدون شک این شبهه بوجود می آید که گویا آن رهبرو رئیس قبیله دیگر  وجود ندارد . چنانچه نسبت به آخند زاده هیبت الله خان که خود را امیر المؤمنین طالبان افغانستان میخوانند این تصور وجود دارد که وی درانفجاری در شهر کویته پاکستان کشته شده است درغیر آن چرا اگر ایشان درحیات به سر میبرد و زنده است مانند تمامی بزرگان دین مقدس اسلام در خط اول نبرد حضور ندارد ؟از مفاهیم  معنی دار و در عین حال مظلومی که با حاکمیت تمامی جباران تاریخ در افغانستان بکار برده می شود همان “عفو عمومی ” است که برای همه شهروندان به جرم مظلومیت و دفاع خاموشانه ازحق وعدالت از سوی حاکمان صدور می یابد البته عفو یک مفهوم متعالی و ارزشمند دینی و انسانی است که وقتی جرم واقع می شود و مرتکب بر آن جرم نیز اعتراف کند از سوی زمامداران مشروع و برخاسته ازبطن  مردم که با رأی آزاد و شفاف برای انجام امور ملی در یک جامعه انتخاب می گردند . اعلام واظهار این کلمه در کشور ما افغانستان از آنجا آغاز و مروج گردید که زور مندان برای ارضای غریزه قدرت دست به کودتا ها زدند و یاهم شهروندان بی دست وپا و مظلومی که

توان انجام هیچ کاری را نداشتند ودرخانه شان درزیرباران گلوله های دشمن دین وانسانیت جان میدادند .آخرین گروهی که به کمک مستقیم سازمان اطلاعات آرتش پاکستان و دیگر سازمان های جاسوسی کشور های منطقه در نتیجه عوارض طبیعی  حاکمیت فاسد بیست ساله ای که بنام دموکراسی و آزادی بیان برپاشده بود پس از تعامل سیا سی با امریکا بنام توافق دوحه در افغانستان به قــــدرت رسیده اند هــمیــــن واژه ” عفوعمومی ” را در هر منبر و هر مناسبتی بیان میدارند . البته نه می گویند  که جرم قابل عفو این کتله بیست وپنج ملیونی چیست ؟ واز بابت انجام  کدامین جرم مورد عفو قرار گرفتند ؟ اگر قرارباشد کسی بدون اجازه قدرتی که به زور شمشیربرجغرافیای یک کشور حکومت میکند هیچ شهروندی نفس نه کشند مطلبی است که در تاریخ گذشته بشر نیز نمونه های آن دیده میشود ولی این گونه حاکمیتها   عاقبت خوبی نداشته اند

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا