گـزیده اخبــار
خانه » اجتماعی » فتوی درمانی و مشکلات جامعه !
فتوی درمانی و مشکلات جامعه !

فتوی درمانی و مشکلات جامعه !

اگر من  که فتح خان تونگه ایی  بقلم خود هستم فقط در یک موضوع ومسأله به برادران طالب یک دید گاه مشترک داشته باشم آن موضوع همانا مسأله ای فقر اقتصادی هست که آنهم ریشه در نوع نگرش آدمی زاد دارد اینکه این مسأله را از کدام زاویه و با چه راه حل های تک وپتره ای می نگرد می ماند به اینکه آدم در کجای از  زمین و درکدام مقطع تاریخی و مهمتر از همه  با چه ابزارعلمی و عینی مجهز بوده است . واضح است که  نوع نگرش حاکم و مغلوب شده بر جامعه افغانی  که در بیست سال گذشته بنام بازار اقتصاد مافیائی آزاد بیشترین  آزارو آسیب به مردم ما  رسانیده است البته و صد البته چنانچه از فحوای  اظهارات اکابر طالبان منجمله شیخ خالد حنفی  که بر وزارت قین و فانه تکیه زده است و مدعی شده است که به قول آنحضرت

ما دیگر نیاز نداریم در حوزه علم از خارج علم بخواهیم یک کتابی بنام ” کتاب البیوع ” در همانجا بحث اقتصاد است . معاملات است خرید وفروش به کدام قسم باید شود ؟ دادن وگرفتن به کدام اساس باید شود ؟همین اساس وبنیاد را خداوند کریم به وساطت نبی کریم صلی الله علیه وسلم وضع کرده .. همین برکت علمیت است. لله الحمد اکنون مایان در میدان علم ما خود کفأ هستیم . هیچ ضرورت نداریم که در خارج از کشور و دیگر کشور ها شیوخ وعلمأ استفتأ کنیم دوسه روز پیش بود که دور ازجان تان اخبارسیخه کی را ازیک شبکه  تلویزیونی می شنیدم که سخنان یکی از بزرگان طلبای کرام را به سبک کمیدیی نشر و پخش میکرد که یک  تعویذ نویس در گوشه ای از شهر نشسته و به زبان پشتومراجعین را که اکثر شان از بیماریی روانی و جراثیم مادیات رنج میبرد معالجه میکند       

        شیخ خالد حنفی هم با همان لهجه نورستانی گاهی پشتوو گاهی هم  فارسی با لهجه ای که ویژه مردم غیور نورستان و حومه آن است سخن می گفت ودر یکی از قسمت های خطابه اش در خطاب به حاضران  چنین ارشاد نمود  که عزیزان ! دوسال قبل در همین شهر کابل ۱۵۵ تالار عروسی وجود داشت . کلانها بزرگان تشریف فرما هستندوزارت امربالمعروف و نهی عن المنکر مالک های این تالار های عروسی مالکان راخواستند باآنهاجلسه رادائرنمودند وتمام منکرات رااز بین برده همین کلان های ما!وزارت نی ، به همکاریی مالک های تالار عروسی !

اکنون شما حساب کنید بیست سال گذشته یکصدو پنجاه وپنج ، و فعلأ یکصدو هفتادو هفت یا تا هشتاد رسیده است هم ترقی یافته وده کرده و هم منکرات از بین رفته و هم معروفات اقامه کرده و هم کشور ما و ملت ما خوشحال هستند و به اطمینان زندگی را ادامه میدهند زیر چتر حریت و آزادی !از هموطنان پنهان نیست از شما چه پنهان با سمع این خطبه عالمانه شیخ صاب خالد که بروفق شنیده گی مشارُالیه  درایام جهاد طبع متمائل به به کسب علوم نداشته ودرمحضر اساتید وبزرگان تلمُذ نه نموده و درمکتبخانه به مدارج علمی و عملی نرسیده است و چگونه در این چند سالی که« گاهی درجیل و گاهی در ریل »سپری نمود به این دست آورد های عظیمی دست یافته است ؟ تا اینکه با صرافت طبع و با مطالعه بعضی ازاساسات طلبگی از جراید مطلع شدیم که مقام تنها شیخ بدون پشتوانه در حق این شیخ چندان باعث وبانی ندارد از محضر همه بزرگان امارتی و غیره استدعاداریم که پس از این نامبرده را با عنوان شیخ الحدیث والقرآن مفتخر فرموده با سائر اولیای امور و رعیت باشنده امارت فرمان ولائی صادر فر مایند تا اگر لازم شد با ایشان با لقب شیخ الحدیث و القرآن مصاحبه ای ، نشستی و گفتگوئی ترتیب دهند . و با تیتر بزرگی وی را با این فراست غائیبانه ای که نصیب اش شده و تالار های عروسی را که نماد های از نظام مافیائی بازار آزاد محسوب می شدند  و با بصیرت عقلانی و مرشدانه اش در حق این سمبول ها و نماد های نظام ” کفر واشغال ” تصمیم عادلانه اتخاذ کنند ، اما به دلائیل گوناگون که غالبأ برخاسته از عالم غیب بوده باشد علی العجاله  این توقع من فتح خان بقلم خود را نادیده گرفته است ،  وی را  شیخ الحدیث والقران به لقب افتخاریی غوث الاعظم خالد حنفی دامت برکاته بنامند . و از خداوند پاک برای من  گناهکارفتح خان تونگه ائی بقلم خود  نیز طلب عفو کنند که نسبت به این غوث الاعظم دامت برکاته اشتباهأ  فکر میکردم  وقتی حضرت غوث الاعظم و مریدان خانقأه اش باور دارند که نظام بیست ساله کفر واشغال را به زور و بازوی خود و به اتکای علوم که به قول غوث الاعظم خالد حنفی  دامت برکاته برای هیچ کشوری نیاز نداریم تا با ما فتوی صادر کند و علم باید ایجاد و تأسیس تالار های بزرگ و مفشنی که اگر خانه های شهریان کابل با دود چراغ های تیلی و یاهم در تاریکی به سرمیبردند بر سرهر یکی از تالار های عروسی هزاران چراغ چشمک میزد ، اما آنچه را که این حرکت معجزه آسای اکابر امر بالمعروف و نهی از منکر همه را شگفت زده ساخت و متعجب این بوده که وقتی مریدان خانقاه امر بالمعروف و نهی ازمنکروسائرایراد گیرنده گان عزیزگویا  مالک های این تالار های عروسی راخواستند باآنهاجلسه رادائرنمودند وتمام منکرات رااز بین برده همین کلان های ما!وزارت نی ، به همکاریی مالک های تالار عروسی ! هیچ کسی نه دانیست آن منکرات  چه بوده است که گویا به همکاریی مالک های تالار عروسی ! در ظرف یک جلسه و یا هم چند جلسه طلبگی نه تنها از بین رفتند بلکه به زبان بازار چوچه داده و از یکصد و پنجاه وپنج به یکصدو هفتاد وهفت یا صدو هشتاد رسید ه است . ؟

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا