گـزیده اخبــار
خانه » اجتماعی » صدورفتوای قتل گرسنه گان درخطبه کرونائی آخند انصاری !
صدورفتوای قتل گرسنه گان درخطبه کرونائی آخند انصاری !

صدورفتوای قتل گرسنه گان درخطبه کرونائی آخند انصاری !

گفتند با اینکه خسرو یکم معروف به خسرو انوشیروان سی هزار مزدکی را یک قلم کشتار کرد چطور لقب انوشیروان عادل را گرفته است ؟ گفته شد این لقب شریف به خاطر آن است که در قتل وغارت تبعیضی قائل نه می شد ومساوات رارعایت میکرد ومیدانیم که ظلم یکسان هم نوعی عدل است ! یعنی با ظلم عادلانه وی راعادل می خواندند .اکنون که ازآسمان آتش می بارد و از زمین فریاد می جوشد میتوان آثاری ازچنین عدالت انوشیروانی را درخطبه ها وسخنرانی های پرشوری ازآخند مجیب انصاری متولی مسجد گذرگاه شریف هرات به عنوان فتواها و توصیه های  پسا کرونائی باید مشاهده نمود  .بله ، این برای چندمین باراست که ایشان با تکیه بر گفتمان سنگواره ای شریعت مدار غیر اجتهادی و مملو از خرافات دست به چنین فتوی های شگفت انگیزی میزند ؛ وقتی ثقل این قرئتی از دین را همچون نظام ولایت فقیه مطلقه از مرزهای دوره ء سنت و حیات قرون ؤسطائی درقلمرو جغرافیای شبه جزیره عرب عدول نه کند طبیعی است که برای رفع نیازهای اساسی زندگی انسان معاصر از همان شیوه انوشیروانی بهره می برد و فتوای قتل گرسنه گان و نیازمندان را صادر میکند .

جالب است که این آخند وابسته به مسجد گذرگاه هرات جهت اقتدأ و پارامتر ایمان خود را دقیقأ به فرمان بیگانه های متحجر داعشی و دربار آل سعود بویژه محمد بن سلمان می چرخانند .روی همین جهت نیز آنگاه که تندیس  همایونی دونالد ترومپ Donald John Trump  این عنصر شریر مورد پسند آل سعود در قصرسفید سقوط کرد و جایش را جوبائیدن Joe Bieden به ظاهر دموکرات گرفت تمام ایادیی آل سعود در جهان ومنطقه به حرکت آمدند  ودر راه ایجاد  موانع برنامه های امنیت جهانی حزب دموکرات امریکا از هیچگونه تلاش وسعی دریغ نه می ورزند . درچنین شرائط و حال واحوال است  که  جناب مولوی مجیب الرحمن انصاری با داشتن تفکرمتحجرانه داعشی طی یک خطبه شگفت انگیز اما شقشقیه خطاب به همه مردم گفت :آی مردم ! برای مأمورینی که درنظام اند ، چه ملکی اند و چه نظامی ، چه اردو یی چه پولیسی ،چه کسی که به قلم خود حمایت از ین نظام میکنند گناه کبیره است کسی که از این نظام حمایت میکند با قلم خود ، با پول خود ، با فکرخود با سلاح خود مرتکب گناه کبیره شده ، عزیزان من تنها حمایت گناه کبیره نیست بلکه هر جنایتی که در این نظام می شود تو عسکر توپولیس ، تو مأمور توکسی که در اداره این نظام کار میکنی در تمامی جنایات شریک هستی ، باید مسلمان باشیم در کنار فساد ایستاده نشویم ، تو عالمی که این نظام را تائید می کنی ازجمله علمای یهود و نصارا هستی ، الله علمای یهود ونصاری را در قرآن بیان کرده گفته آنهای که حق را می پوشند فی بطونهم نارآ در شکم آنها آتش است هر عالمی که این نظام فاسدی را تائید کند در روز قیامت در کنار علمای یهود ونصاری در جهنم حشر می شوند و در جهنم داخل میشوند حرف آخیر من این است برای جوانان مؤمن ومخلصی که در پولیس واردوی این نظام هستند این را می گوئیم که کمی فکر آخرت خود را بردارید متوجه باشید و این دلیل نه میشود که ما از گرسنه گی وفقر به این نظام رفتیم با فقر بمیر ولی درکنار ظالم نباش !ما بار ها گفته ایم و در امر براه انداختن اساس نقد وانتقاد ازوضعیت موجود و رسوخ دادن آن موازین در اذهان عامه به عرض رسانده ایم که هیچ منتقد وضعیت موجود سیاسی و اجتماعی نباید نام منتقد و دعوت گرو یاهم روشنفکری  بخود بگیرد مگر آنکه وضع موجود سیاسی و اجتماعی بویژه اقتصادی را با ارائیه یک راه حل علمی ،عقلانی و منطقی  دربسترنوع  مناسبات و شرائط حاکم بر یک جامعه را عرضه نکند . علاوه بر این منتقد باید ریشه ها را نشان دهد و آثار و عوارض نگرش حاکم بر جامعه را نیز بیان کند و بیان کند که اگر نظام حاکم بر جامعه که همچون نهال و درخت است پوسید و  درمقابل طوفان ها و باد های بیگانه نتوانیست مقاؤمت کند  چگونه و با پاشیدن کدامین پاروی به ثمرمیرسد ؟ واگر دیگر کاری از دست اش ساخته نبود و اگر کرمی بر درخت افتاد و آنرا از درون پوساند و تباهی در درخت ریشه دواند یک داعی و روشنفکر باید حاضر باشد تا چراغ های ذهن مردم را برای مشاهده عینی پوسیدگی بسیج کند
از مدتی زیادی بدینسو گزارش های به نشر میرسید که گویا دریکی از شفاخانه های شهرهرات عمل پیوند گُرده یا کلیه بصورت موفقانه و با هزینه های کمی انجام می گیرد و بسیاری از افغان های که در کشورهای خارج زندگی میکنند واز بیماریی گُرده رنج می برند جهت معالجه و تداوی به ولایت هرات سفر میکنند و برخی از شخصیت ها وچهره های نامور جامعه افغانی برای چنین هدف به شهر تاریخی هرات سفر نموده اند
گوشمان را تیز کرده بودیم تا این خریداران گرده را بشناسیم و ببینیم که تازه چه کسانی و با چه امید کاذبی از پیشرفت و تکنولوژی بویژه درعرصه خدمات طبی به ولایت هرات رخت سفربسته اند وشفاخانه ای که چنین شق القمری کرده است با چه اسمی وکدامین تجهیزات پیشرفته ای در آن ولایت باستانی قرار دارد ؟ خبر جدیدی  اما حیرت آور بود برخی چهره های نامور فرهنگی و هنری نیز در آن دیده می شد بااعتبا رآن چهره های فرهنگی وهنری تصور  نمودیم که هرچند مافیای حاکم برافغانستان در پایتخت و دیگر ولایات با خصلتی که در نظام سرمایه داری با قرئت مافیای وجود دارد در ولایت باستانی هرات واقعأ یک امر پیشرفته درعرصه خدمات صحی پنداشته میشود اما هیچکسی ندانیست که چطورو چگونه  پرده از این رازسربه مهر فرود افتاد ومـــعلوم گردید کــه سناریوی این کمیدیی پیشرفت کاذب در شفــاخانه ای مــوسوم بــــه « کمپلکس لقمان حکیم » با اجرای نقش اکثر اراکین و کارمندان طبی به نمائیش گذشته شده است .اما از اینکه بحث ما صدورفتوای قتل گرسنه گان و بینوایان در هرات است که از سوی شیخ مجیب الرحمن انصاری صدور یافته است و جناب شیخ بدون آنکه عوامل راتشخیص فرمایند و یاهم نسخه ای عملی ومصلحانه با دلجوئی حضوری از آنها با سخنان شفأ بخش و اطمینان دهنده ارائیه کند فتوا صادر میکند که : « کسی که از این نظام حمایت میکند با قلم خود ، با پول خود ، با فکرخود با سلاح خود مرتکب گناه کبیره شده ، عزیزان من تنها حمایت گناه کبیره نیست بلکه هر جنایتی که در این نظام می شود تو عسکر توپولیس ، تو مأمور توکسی که در اداره این نظام کار میکنی در تمامی جنایات شریک هستی ، باید مسلمان باشیم …» شاید آنچه که خبرخرید وفروش گرده ها که به دلیل فقرروزافزون ازشهر تاریخی وباستانی هرات نامیده شد وبا سرعت فوق العاده  ازامواج رادیو ها وتلویزیون ها  نشروپخش گردید هیچگونه انگیزه ای نداشته باشد اما نشر این خبر که همزمان با صدور فتوای ارتکاب به گناه کبیره تمامی کسانی که در دولت افغانستان کار میکنند سبب گردید تا موجی ازاعتراض عمومی نسبت به اینگونه اظهارات و فتوی ها برانگیزاند که آقای مجیب الرحمن انصاری را وادار به تصحیح مسخره آمیزی ساخت چنانچه دوروز پس از نشر چنین فتوای مسخره کلیپی را به نشررساند که آنرا عذر بدتر از گناه تلقی باید کرد زیرا ایشان در بخشی از این سخنان تصحیحیه گفت :
« …از صحبت بنده بعضی این برداشتی را کرده اند که مه هرکس که در این نظام کار میکنند اورا کافر گفتم کجا گفته شده این حرف ؟ کار کردن یک بحث هست حمایت یک بحث هست !چرا تفکیک نه میکنید ، چرا از هم فرق نه میگذاری ؟ در زمان فرعون که حاکمیت وقدرت بدست فرعون بود آسیه یک مؤمنه ، یک مسلمه ، در کنار فرعون زندگی میکرد درقصرفرعون زندگی میکرد،حامی وپشتیبان فرعون نبود!درخیلی کشورهای حتی غیراسلامی آلان داریم مسلمانانی که در آن نظام کفری هستند ،حامی کفر نیستند ولی کار میکنند !کار کردن یک بحث دارد حمایت بحث دیگری است . پس حرف خودرا میگوئیم کسی که در این نظام کار میکند بطور مثال معلم ، معلم بیچاره ای که با اندک معاش کار میکند آن متعلق به نظام نیست .!به این طور نظام فاسد و خائنی !….از این بحثی که من اشاره کردم انها مثتثی هستند .من نوکر دین الله هستم دستور خود را از الله ورسول الله میگیرم الحمد لله تا به این لحظه آزاد بودم ، آزاد زندگی کردم ،آزاد از دنیا میروم ، برده گی وغلامی شرق وغرب وشمال وجنوب را نه پذیرفته ام خیلی ها آمدند پیش ما به معامله و به اینها …من از تهدید نه می ترسم یک جان ناقابل دارم فدای دین الله وفدای سنت رسول صلی الله علیه وسلم میکنم …..»واقیعت این است که وقتی این گونه اظهارات آخند مجیب الرحمن انصاری را شنیدم و بویژه ازکلمه « جان ناقابل » درسخنرانی اش استفاده کرد ناگهان سخنان چند سال قبل رهبر جمهوری اسلامی ایران در گوشم طنین انداز شد که درآخرین قسمتی از  خطبه ای خونین و معروف سال ۱۳۸۸ که در اوج تظاهرات زنان و جوانان پرشور ایران زمین ایراد نموده بود ، ایشان درآخرین بخشی ازخطبه نماز جمعه درراستای  کلاه اندازی وفریب به توده های مظلوم ایران چنین گفته بود
« ای سید ما ای مولای ما !ما آنچه باید بکنیم انجام میدهیم آنچه باید گفت هم گفتیم و هم خواهیم گفت من جان ناقابل دارم ، جسم ناقصی دارم اندک آبروی هم دارم این را هم شما به من داده اید همه اینها را من کف دست گرفتم در راه این انقلاب و در راه اسلام فدا خواهم کرد …»شاید مقائیسه آخوند انصاری با رهبر ایران قیاس مع الفارق باشداما به دلیل وجوهات مشترکی که هریکی از این دوچهره یعنی سید علی خامنه ای رهبرمقتدر ایران و آخوند مجیب الرحمن  انصاری این طلبه سلفی از نگاه روانشناسی داشته اند کلِمه « جان ناقابل » را تذکر داده ایم  .

البته گاه گاهی آخند مجیب انصاری نیز بدون آنکه بداند اسامه بن لادن دارای چه اندیشه های خوب یا بدی بوده است در ژست اسامه بن لادن و دیگر مرشدان و مروجان خشونت ظاهر میشود خلاصه اینکه این آخند مجیب الرحمن انصاری مرید سینه چاک گفتمان خشونت و ترور که متعلق به دوره ما شده است ، تمامی عناصر و مؤلفه های منفرد و پراگنده دوره جاهلیت قرون گذشته و دوران قبل مدرن را که کمتر بحران زامی شد به  عنوان نقشه راه حیات  انسان مدرن با ترمنولوژیی منجمد خشونت زای غیر اجتهادی عرضه میدارد وبا تحلیل وبرداشت شرک آلود غیرعقلانی که ازانسان ،هستی وخدا دارد بنام حکومت اسلامی بر مردم تحمیل میکند . درحالیکه طراوشات و برداشت های مذهبی اکثریتی از بنیاد گرا های شریعتمدار غیر اجتهادی با معیار های واقعی دینی فاصله زیادی دارد .

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا