گـزیده اخبــار
خانه » اجتماعی » فلسطین بامقاومت زنده است
فلسطین بامقاومت زنده است

فلسطین بامقاومت زنده است

مقاومت فلسطین به پیشاهنگی حماس نمادین ترین و نیز واقعی ترین مثال دوران ما در برابر نمادینترین چهره شرارت و ظلم در جهان کنونی است که بشریت شاهد انست.در دهه هاییکه تب و تاب مبارزه انقلابی ورد زبانها بود مبارزه در برابر جهانخواری امریکا محکی برای روشنفکری و انقلابی گری شمرده میشد.اگر بگوییم امریکا بزرگترین محور شرارت در عالم است مبالغه شمرده نمیشود.چون همه انواع استعمار گری ،غارتگری و زورگویی های تاریخ در وجود این امپراطوری شر تجسم و تبلور دارد.اسراییل شرور و گانگستر نوک پیکان همین قدرت شیطانی است که به پشتیبانی و ضمانت امریکا هرگونه سبوعیت و خونخواری عریان را در برابر چشمان خیره عالم بخود اجازه میدهد.

یکی از معروفترین و نمایانترین حماسه تاریخی در تاریخ ما پادشاهی ضحاک ماران است که خوراک هرروزه اش گویند مغز سر دو جوان بود که رعایا باید دو تن از جوانان شان را طعمه او میکردند.گویی همه به این رسم شوم زمانه تن در داده بودند تا از خشم ضحاک در امان بمانند.اما کاوه اهنگر که یکی از رعایا بود این ایین خونخواری را بر نمی تابید .تا نوبتش رسید با پتکی که در دست داشت بی امان بر ضحاک تاخت و او را بز زمین کوبید و رسم و ایین خونخواری و ستم را بر انداخت.بی تردید اسراییل همان ضحاک خون اشام دوران ماست که خوراک هر روزه اش از ۷۶ سال به اینسو خون جوانان نو رسیده فلسطین است،این قاعده شوم انقدر تکرار شده است و بر زمین غلتیدن چند تا جوان فلسطینی چنان روزمره و مکرر گشته است که قاعده زمان شده است و ملال اور گشته و دیگر خبری نیست که بتواند توجه مردم را بخود جلب نماید.روزنامه ها و دیگر رسانه های عالم چنان انرا به طاق نسیان سپرده اند که گویی فلسطینی وجود ندارد.کسی از زندگی شکنجه اور و مرگ سیستمایک و پلان شده فلسطینیان بدست اسراییل نه تنها احساسی حتی اطلاعی هم ندارد.در عمق مستی و غرور اسراییل شرور و در عمق غفلت و بی توجهی برادران همکیش فلسطینی ،اعرابی که نیمی از ترس و زبون گشتگی و نیمی دیگر از مستی پترودلار که هردو همدست و همداستان ضحاک زمان اند،دیدیم که از اعماق دوزخ غزه مردانی از تبار کاوه که همه هم قامت ستم زمانه خود اند سر بر اوردند و خشم فروخورده ۷۶ ساله را چون کابوسی بر استان اهریمن اسراییل کوفتند و خواب ننگینش را بر اشفتند.بلی در برابر اختاپوس ادمخوار اسراییل مردانی چنین باید.که گفته اند انکس که از چهار شقه شدن نترسد میتواند امپراطور را از اسب بر زمین کوبد.این حرکت صاعقه وار حماس نه تنها منطقه که همه بشریت مرگ فرسوده را بر خویش لرزاند.زمانیکه هستی،حقوق و کرامت انسان همه لگدکوب ستوران قدرت میشود و در معرض فراموشی و نابودی قرار می گیرد،زمانیکه حق حیات ،کرامت انسانی و ارزشهای برین ادمی ازو ستانده میشود انگاه است که مبارزه و مقاومت و خشم و طغیان در برابر پوچی زمانه خود به هدف تبدیل میشود و به زندگی معنی میبخشد و به جانهای فسرده حیات و حرکت میدهد که مقاومت برای انسانیت و کرامت و حقوق و ارزشهای انسانی خود هدف است  و به زندگی جهش و معنی تازه می بخشد.نه مبارزه ایکه فقط برای بدست اوردن هرچه زود تر قدرت و سلطه بر مردم باشد.دیدیم که تشنگان حقیر قدرت و ثروت چه ننگ و افتضاحی برای خود و ملت خود در افغانستان ببار اوردند و جز ننگ و نفرین برای خود باقی نگذاشتند.ما باید بدانیم که مبارزه و مقاومت برای ارزشهای انسانی و تحقق انها در همین زندگی هدف و غایت است .ما بدون کرامت انسانی و ارزشهای عزیز زندگی در همین جهان سعادت اخروی هم نخواهیم داشت.حماس و همه رزمندگان اینچنینی اش با چنین قیامی همه هستی،خانواده،فرزندان و نزدیکانشان را به قربانگاه اورده اند.اسراییل حتی از ریختن بمب بر سر کودکان فلسطینی نیز ابایی ندارد.فلسطینی ازین بابت با یک دشمن اهریمنی استثنایی روبروست که از هیچ جنایتی ابایی ندارد و به هیچ قاعده ای تمکین نمیکند.حامی و متولی همین مولود نحس اسراییل که امریکاست اولین بمب اتوم را بر سر انسانها ریخت.فلسطینی در موقعیتی قرار گرفته است که کمترین اعتراض و نافرمانی اش در برابر اسراییل بهای بسیار سنگین و خون فراوان در پی خواهد داشت.ایا فلسطینی میتواند از انسانیت،کرامت و ازادی خویش بگذرد و زندگی در دوزخ اپارتهاید را بپذیرد؟اگر مقاومتی از میان فلسطین برخیزد باید همتا و هم قامت چنین دشمن شرور باشد.این نوع ستم است که نوع مقاومت در برابر خود را میسازد.حماس واکنش طبیعی در برابر موجود رذیل چون اسراییل است.با سازشکاری،ذلت پذیری و انفعال نمیتوان در برابر یک چنین اهریمنی از مقاومت سخن گفت.این نوع چالشها و ازمونهای واقعی زندگیست که نوع واکنش و مقاومت در مقابل خود را ایجاد میکند نه تیوریهای انتزاعی و توصیه های اخلاقی بی محل.زندگی فلسطینیان مصداق حقیقی ان ضرل المثل چینی است که میگوید وقتی همسایه گرگ شدید باید همیشه تبرچه ای با خود همراه داشته باشید.هر کودک فلسطینی به حکم شرایط تحمیلی بر انها خشم متراکم چندین نسل را در خود دارد و زندگی ازو میخواهد تا با پای برهنه و سینه باز در برابر گلوله های اتشین سربازان اسراییلی پیش رود.سربازانیکه برای تفریح و تمرین تیر اندازی هم کودکان فلسطینی را بر خاک می افگنند.حماس نمیتواند پیروزی نزدیک و تمام را به فلسطینیان وعده دهد،در شرایط کنونی پیروزی انچنانی در کار نیست،هر کی به مقاومت بر خیزد وعده قطعی اش شهادت است،این را هر فلسطینی باید بداند.

حماس فقط اینرا میتواند به کودکان فلسطینی بگوید که زندگی با شرافت و با کرامت بدون مقاومت و قربانی میسر نیست.زندگی فلسطینی همه بشریت را به چالش می طلبد و همه بشریت در قبال ان متهم است.حماس مانند هر کس دیگر نمیتواند پیروزی خود را تضمین کند اما انچه میکند کمتر از حماسه نیست.هرکه به محکومیت اسراییل و حمایت فلسطینی بر نخیزد چیزی از انسانیت کم دارد.این پایان ماجرا نیست ،شکستن ابوهت و غرور شیطانی اسراییل در نفس خودش پیروزی ایست درخشان و نمایان که هفت اندام اسراییل را لرزاند و امپراطوری اش را بر زمین زد.اسراییل با سوار شدن بر رژیمهای عرب خاور میانه ،ستاندن جرات و شهامت ازانها از یکطرف و تکیه بر قدرت اهریمنی امریکا و داشتن تضمین بیقید و شزط از سوی ان مانند یک بچه حرامزاده و بی باک و بی ادب هر چه دلش میخواهد میکند .خود را بزرگترین قدرت نظامی منطقه دانستن و از اخرین و مدرنترین تجهیزات نظامی دنیا برخوردار بودن،داشتن شبکه مخوف استخباراتی ،امنیتی و تضمینهای سیاسی از سوی امریکا اسراییل را به این پندار رسانده بود که مساله فلسطین را فراموش شده و مختومه میدانست و ازین مستی با دمش گردو می شکست.با حمله برق اسا و خیره کننده حماس همه این خوابها بر اشفت و بر جایش کابوس نشست.روحیه شکست نا پذیری نظامیان و مردم اسراییل فرو ریخت.با درک این نکته و تحول در حال وقوع ژیوپولیتیک در سطح جهان که نوید زوال امپراطوری امریکا را به بشریت میدهد باید زنگ خطر حیاتی را در گوش اسراییل نواخته باشد.حماس با این حرکتش اسراییل مغرور و بیباک را در چالش و ازمونی قرار داد که مانند پلنگ زخم خورده با حرکات غیر عقلانی و دیوانه وار که فقط از یک جنایتکار مست و مسلح بر می اید تمام اعتبار و انسانیت و وحیثیت خود را در اتش افروخته بدست خودش سوزاند هرچند اسراییل قبلا هم چندان حیثیتی در چشم جهانیان نداشت.

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا