گـزیده اخبــار
خانه » اجتماعی » غنی فصل ناتمام آمان الله غازی!؟
غنی فصل ناتمام آمان الله غازی!؟

غنی فصل ناتمام آمان الله غازی!؟

ازهمان روزی که ملتفت شدیم اشرف خان غنی کوچی احمدزائی دو پا را در یک موزه کرده و ژست یکی ازمشاهیر و بزرگان تاریخ سیاسی مملکت ما غازی امان الله خان را بصورت قلابی می گیرند با خود مان گفتیم که ای عوام ! اگرزنده ماندی وسری ازمیان سرها در آوردی این بازی موش گربه را به بحث گیریم ! چراکه هرچه بود اویک عیارتنومند تاریخ افغانستان بود وزیبنده نیست که هر بقال سرکوچه و هردلال سرگردنه لباس عیاری بر تن کند وخود را وارث و فصل ناتمام  امان الله غازی بخواند!!آری ! امروزعلی الحساب وقتی برنامه زنده یکی ازشبکه های که ازکابل منتشرمی گردد نظاره میکردم و چشم قاصرم به شعاری افتاد که بروی یک پارچه تکه ای نوشته شده بود”

اشرف غنی فصل ناتمام امان الله غازی !” گفتیم عجب ! دراین هنگامیکه به اعتراف فرد فردی از شهروندان این کشور منجمله شخص حضور اعلیحضرت قلابی اشرف خان غنی از سقوط  و عدم مشروعیت حاکمیت دست نشانده اداره کابل سخن میگویند قد واندام خود را با امان الله غازی  یکی از مفاخر تاریخ کشور ما اندازه گیری نموده  و خود را در آئینه دوران اش  نظاره میکند . ما نه میگوئیم که بلانسبت غازی امان الله خان از گناها ن و اشتباهات معصوم و مصؤن بود اما هرآنچه که بود گناهان و اشتباهات اش نیز با آب مقدس عبرت آغشته بود هرگاه می دانیست که کارش اشتباه بوده با هیچ قیمت و هیچ صورتی  آنرا تکرار نه میکرد اما دیدیم و هر روز شاهدیم  که این اشرف خان غنی حاضر نیست سکه قدرت را که در شرائط خاصی از جامعه ما بدست وی افتاده است با همه عَرق و چرک اش از دست دهد ! و ما که اهل صغری وکبری نیستیم برای عرائیض مان هی از این شاخه به آن شاخه نه می پریم میدانیم که نزدیک است اتفاق بافتد  ویاهم شاید تاهنوز اتفاق افتاده و ما اطلاع نداریم کشت و نگهداری از جلغوزه را مائیده های مقدس بهشت معرفی کنند و یاهم به کمک ملاهای که از خانقاه ارگ  رزق حلال را حاصل میکنند با مختصر تحریف کتاب مقدس قرآن پاک زیتون همان جلغوزه

بوده اند که در کلام الله مجید سوره ای به این نام مسمی شده است  اما اینکه چرا نیاکان و گذشته گان ما بدان کمتر توجه مبذول داشته این از بدبختی ها ی است که از سوی الله بر آنها نازل شده و متفکران و مرشدانی چون حضرت اشرف خان غنی دامت برکاته در میان آنها ظهور نکرده بودند و در تمامی آن سالها و روزگاران سنت براین جاری بود که حاکمان ظهور حضرت مهدی را که در وجود شریف اشرف خان غنی تحقق یافته است کتمان کنند . سالها گذشت و همین حضرت اشرف خان غنی مرشد خانقاه ارگ که  در رکاب همه دزدان سرگردنه غارت کرد و چپاؤل  و  سرانجام نیز به مصلحت و مقتضای منافع همین شیطان زمینی ( ایالات متحده امریکا و جامعه جهانی ) بحیث وایسرای بی صلاحیت و حقیر شان با مختصر دروغ گوئی ها ولاف زنی ها به حیث سرقوماندان اعلی ای  نیروهای ” بی سلاح ” افغانستان همرکاب یکی از بازمانده گان نازدانه مجاهد نما که شجره النسب خویش را با قهرمانان و دلیرمردان سابق این سرزمین گره می زند و وی را نیزخان عبد الله خان میخوانند برمبنای اصل فکاهی گونه ای مرسوم درجامعه سنتی وعرف زده افغانستان” تومراحاجی آغا بخوان تا تراخواجه بخوانم !”میراث تاریخی سرزمین سلحشوران افغانستان راباهم ترکه ساختند وبراساس فورمول عادلانه “نصف لی ونصف لک”  سرنوشت یک ملت بزرگ رابا شمشیرعدالت انوشیروانی تقسیم نمودند.جالب آنجا بود که وقتی حضرت اشرف خان غنی قصد داشت لباس امان الله خان غازی آن مردآزادی خواه تاریخ افغانستان رابرتن کندسخنان اش رابااین جملات  آغازید :

که اول من تشکر میکنم از اینکه شاهد دو تا از آرزوهای من هستم که هردوی شان دو طرف یک سکه سیاست اقتصادی ما ست اول تحول افغانستان به یک کشورصادرکننده ! جلغوزه کوچک است ، پیغام اش بزرگ است به تمام افغانستان مبارک !و این جا می خواهم مخصوصأ از جناب ببرکزی صاحب و از دیگر مشران قوم و از جناب بشرمل صاحب سپاسگذاری کنم که نخستین دو تن بودند که با دیگر مشران از من خواست که به جلغوزه توجه کنم و به فضل خدا که توفیق حاصل نمودیم تا بشر مل صاحب را به اداره امور بیاوریم که خودش عملی سازد .برای  یک پسر بچه جوان جدرانی امان الله خان تحفه نقره را اهدأ نموده بود ، زیرا وی از امان الله خان استقبال کرده  بود او برایش گفته بود که ماما امان الله خان ! پاچا ماما ! من این را نه می گیرم ، برایش گفتند که تو چه می خواهی ؟ گفتند جلغوزه های مرا آباد بساز !!! امروز جلغوزه را آباد ساختیم .!!!! این بزرگترین  اهانت و سبکسری  بود که نسبت به ساحت امیر امان الله خان غازی از سوی اشرف خان غنی احمدزی روا داشته شد . آقایان هواداران سراپاقرص اشرف خان غنی ! آیا بدین وسیله می خواهید بقبولانید که مرشد و مقتدای  تان ازخط فکری امان الله خان پیروی میکند وهمگام با خط فکری وی است؟این نوع  مقائیسه جنون است ومحال!

اشرف غنی وافتخار بر بلند رفتن نرخ در بازارهای داخلی!

مسخره ترین بخش سخنان حضرت اشرف خان غنی آنگاه بود که وی نه در علوم دینی و مذهبی بلکه ایشان در حوزه اقتصادو جامعه شناسی که  مدعی کسب مدارج بلند بالای در آن است شیوه ای ثروتمند ساختن شهروندان یک ملت عقب مانده را چگونه  بیان میدارد ؟ وی درمقدمه و بعد از قوس و قال لازم می فرمایند : یک مرتبه که مردم ببینند که قیمت آنها ( جلغوزه ) چگونه افزائیش می یابند وشما خود شاهد خواهید بود .او روز یک نوجوانی که من می شناختم به بازار رفته بود که جلغوزه* را خریداری کند کسی گفته بود که پارسال اینقدر بود امسال چرا قیمت آن بلند رفته است ؟ فروشنده در جواب اش گفته بود که نه می فهمیم که رئیس جمهور کل شا نرا به چین روان میکند ! !!! یعنی برای حضرت اشرف خان غنی اهمیت ندارد که آثار یک تصمیم نا بخرادانه در حوزه اقتصادی بر وضعیت داخلی بویژه بر حالت عمومی اقتصادی  مستهلکین داخلی چه تأثیری را برجا می مانند ؟ از قدیم گفته اند که پهلوان زنده خوش است !

افتخاربرجنگ یا سراسری ساختن  شعار صلح خواهی درافغانستان !؟

البته فرمائیش حضرت اشرف خان غنی با توجه به مؤقیعتی کنونی که دارد عین سکه ء بین المللی است اما عرائیض ما هم در این و بسیاری موارد دیگری فاقد اعتبار نه میباشند یعنی وقتی حضرت اشرف خان غنی و یا هم دیگر شرکای شرکت سهامی مافیائی بنام حکومت وحدت ملی در باب مسائل مربوط به جنگ وصلح صاحب نظر باشند ما نیز در باب امور نقد سالم و سازنده عاری از تخصص نه میباشیم علی الخصوص با تجارب فروانی که پیرامون وظائف دولتها  در جوامع اسلامی و بیشتر استعمار زده و جنگزده داشته ایم و اذناب خودی وغیر خودی نیز برتحلیل عوامانه مان مهر تائید گذشته اند . در پر توچنین صغری و کبری باید گفت وبه عرض خاص وعام رساند که آخیرأ ترمنولوژی وادبیات حضرت اشرف خان غنی احمدزی که لقب دومین متفکر جهان از ارزش نه افتاده بود وغالبأ هنوزهم درمیان عوام کالانعام ما بحیث سکه معتبردارای ارزش است اصولأ تغییر یافته ودر پرتو این فرهنگ جدید که با توجه به اختراع بِکر” متفکِر جهان “آنرا باید غیا ث اللغات  اشرف خانی نامید  ماهیت واژه ها  نیز متغییر میباشند . چنانچه در جایی و در یک خطبه ای گفته بود :

دوسال قبل سخن صلح بود در این مملکت ؟ آیا بدین باور هستید که صلح را از حاشیه به متن آوردم ؟ امروز کدام افغان است از صلح سخن نه میگویند ؟ این را واقعأ که  حضرت اشرف خان راست می فرمـــایند . !! و براستی هم لهیب شعله های جنگ بیش از هر زمان دیگری بر خانه های مردم سایه شوم انداخته اند و فرد فردی از مردم این سرزمین صدای خاموش ختم جنگ و فریاد نجات ازین وضعیت ناگواری را بلند ساخته و صدای صلح خواهی سر میدهند این  فرمائیش حضرت اشرف خان  را که صلح را ازحاشیه به متن آورده صد در صد صحیح وازجنس طلا است که واقعأ فرآیند صلح خواهی ازحاشیه به متن وبه  موضوع روز مبدل گشته است. آما نزد آگاهان واهل خبره ای که بدون مواجب تحلیل وتفسیرمی نویسند بفهمی نه فهمی این گونه اظهارات برعدم مشروعیت یک نهاد حقوقی و ” منتخب مردم ”  دلالت میکند وهیچگاه نباید بر آن مباهات و فخرفروشی نمود ، زیرا صدای  سهمگین جنگ اگر در ایام ماضی در کوه ها ودره ها شنیده میشد اکنون و به تصدیق و روایت صد درصد ثقه و صحیح از حنجره های فرد فردی از شهروندان برمی خیزد .

*جلغوزه در لغتنامه دهخدا :‌

{ ج َ زَ / زِ ] (اِ) چیزی باشد مانند فستق و باریکتر از آن و درخت آنرا سوسن گویند. قوت باه دهد و منی بیفزاید و سنگ مثانه را بریزاند و آنرا بعربی حب الصنوبر الکبار خوانند. (برهان). چلغوزه

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا