گـزیده اخبــار
خانه » اجتماعی » تروریــــزم ازنــگاه اشــرف غــنی! پشت پرده ی ازیک عذرخواهی!
تروریــــزم ازنــگاه اشــرف غــنی!    پشت پرده ی ازیک عذرخواهی!

تروریــــزم ازنــگاه اشــرف غــنی! پشت پرده ی ازیک عذرخواهی!

گوئند شخصی نزد قاضی مراجعه کرد و گفت : آقای قاضی یک عرض دارم و آن اینکه فلانی به من میگوید احمق ! قاضی درجواب گفت : خوب تو هم چرا برایش نه می گوئی احمق ؟ آن شخص در جواب قاضی گفت : های قاضی محترم چه کسی باور خواهند کرد ؟با تمامی احترامی که به مقام انسانی اشرف غنی احمدزی دارم  باید گفت که با تأسف و تألم با اظهارات ضدو نقیض خویش بخصوص در حوزه دین و جامعه بویژه در حوزه مدیریت سیاسی کشور هیچکسی بر وی باورنه میکند و مصداق عینی آن قول زرینی است که درفوق به عرض رسید . چنانچه مانند آفتاب روشن است که بحران افغانستان به شهادت تمامی سیاستمداران و اهل خبره جهان و افغانستان بی سابقه دارترین بحران و پیچیده ترین نوع آن درقرن آخیراست.

مسخره ترین شیوه ای پیوند مسجد وارگ را وقتی از زبان کسی که به عنوان یکی از نامور ترین رجال سیاسی و فرهنگی در جامعه ما شناخته شده است می شنوند همه جناح های سیاسی بویژه اعتقادی مخالف و موافق در این اصل متفق میشوند که جناب شما علاوه براینکه قربانی دسائیس پیچیده  استعمارنو میباشید نتوانیسته اید از فرصتی که بحیث یک امریکائی افغان تبار بدست جناب شما آمده بود به نفع کشوری که در آن تولد یافته و از یک قبیله نهایت ارجمند تاریخ یعنی احمدزی برخاسته اید بهره ببرید.زیرا چگونه ممکن است ازیک سو

بخاطر فریب توده های از مردم عنعنات و رسوم فرسوده ای قومی وقبیــلوی  را که بنــام ” نرخ “ درمناسبات فرهنگی اقوام ساکن در جنوب و جنوب شرق افغانستان مانند زولانه های زنجیرمی پیچند و شما به عنوان یک درسخوانده ای روشنفکر این جامعه وظیفه تاریخی و رسالت انسانی داشتید تا درراه آزادی و عدالت  مردمی را که بنام شان به نان و نوائی رسیده اید گام های استواری را بردارید . همه دانشمندان و علمای اعظم جامعه افغانی  دراین اصل متفق اند که روشنگری و درعین حال افشأ گری توام با حرمت به انسان مخالف قوی ترین عامل تحول فکری درمیان مردم مذهبی و سنتی بویژه در میان نسل جوان  و روشنفکر معاصر به شمار می آیند . اما با دریغ وتأسف باید گفت که فقدان اطلاعات لازم جناب اشرف خان غنی درحوزه دین و معارف اسلامی سبب شده تا حضرت نتواند میان” نرخ “  و مؤلفه ای بنام عدالت اجتماعی در اسلام  تفاؤتی قائل شد .

هرچند وی در محافل فرمائیشی  پس از قدرت  آنگاه که به قول جناب اشرف غنی از بزرگترین پوهنتون های امریکا نائل به لقب پروفیسوری گردید خود را برای یکسال تمام در پنج مدرسه کراچی وپنج مدرسه  لاهوروقف( سیرت النبی ص ) ساخت . جهت اطلاع جناب اشرف خان غنی باید گفت که  با تأسف ماسوا از اینکه روی چگونگی  یکسال ( سیرت النبی ص ) آنهم در ده مدرسه مختلف شهر لاهور و کراچی مکث نمائیم  تنها اتکأ ی تشریفاتی بر( سیرت النبی ص )  نه میتواند برای مدیریت یک  جامعه مذهبی و جنگزده ای چون افغانستان کافی دانیست .میتوانی با افتخار اعلام کنی که قصد دارید  ارگ را با حجره های از خوانین قبائل مختلف افغانستان  که برای حل وفصل معضلات قبیله متوصل به سنت های قبیلوی وعُرفی ما نند ” نرخ “  می شوند  یکجا سازید .

    پشت پرده ای ازیک عذر خواهی !

دارالعلوم هاشمیه که در ولسوالی ارچی و در حومه بازار تفتانی آن ولسوالی مؤقیعت دارد  مورد حمله خونین نیروهای به ظاهر ارتش افغانستان اما از سوی نیروهای حمایت قاطع که به گفته نیروهای ایالات متحده امریکا مقیم افغانستان  در تأمین نیازهای لازم با نیروهای امنیتی افغانستان همکاری میکنند مورد حمله هوائی قرار گرفت این مدرسه که مربوط با مولوی ممتاز الله معروف به گوجر آخندزاده یکی از علمای جید دشت ارچی میباشد که در راستای سیاست دفاعی مبنی بر خود کفائی  دولت افغانستان در حوزه مبارزه با تروریزم و بنیاد گرائی که با توجه به منافع استراتیژیک پاکستان از آنسوی سرحد وارد افغانستان می گردیدند از چندین سال بدینسو به حیث یک مرکز فعال دینی بصورت رسمی درامرتربیت کودکان افغان درحوزه علوم دینی فعالیت میکند . حتی آنگاه نیز که هفت سال قبل ولسوالی آرچی از سوی جنگجویان طالب به تصرف درآمد دارالعلوم هاشمیه با موافقت هردو طرف یعنی دولت افغانستان  وجنگجویان  طالب به بودجه حکومت افغانستان رسمأ به فعالیت اش ادامه داد . که دریک ظهر خونین درحالیکه مراسم دستار بندی شاگردان و قاریان قرآن با شدت ادامه داشت صحن مدرسه اینگونه به خاک وخون کشیده شد .

هنوز زخمی ها و انتقال اجساد  قربانیان به شفاخانه انتقال نه شده بودند که جنرال رادمنش سخنگوی وزارت دفاع افغانستان وظیفه یافت تا این حمله را بر مخالفان چنان توجیه کند که گویا اعضای برجسته شورای کویته وهفده تن از فرماندهان ارشد گروه طا لبان  حین تصمیم گیری حمله بر دشت ارچی وولایت کندز قبل از آنکه به این عمل شوم شان برسند از پا درآمدند .

مسخره آمیز ترین استدلالی که سخنگوی وزارت جنگ پس ازآنکه باطمطراق و شدت کامل ازکشتن گویا فرماندهان طالبان و شورای کویته سخن گفت توجیه  کشتار ظالمانه ای کودکان معصومی بوده که گویا حمله ارتش بر مواضع طالبان موجب خشم جنگجویان طالبان شده و آنها یعنی طالبان برسر کودکان وسائر غیر نظامیان شلیک نمودند . !!

به ، به مبارک تان باشد چه فتحی وچه داستان مضحک و خنده آوری ! حضرت جارچی می فرمایئد که هلیکوپتر های MP530دولت افغانستان توسط راکت های که هدف را یعنی همان جائیکه رهبران آنها بود مورد حمله قرار دادند که در نتیجه هجده نفرلیدران گروه های دهشت افگن کشته شدند و دوازده نفرشان نیز زخمی گردیده اند ……….آقای جنرال رادمنش وقتی مورد سوال قرار می گیرد و موضوع کشتار و تلفات ملکی را به میان می کشد بلادرنگ از نسخه مجرب دروغگوئی استفاده میکند و می فرماید : ما فکرمیکنیم فعلأ که ما افراد ملکی را قطعأ مورد هدف قرار ندادیم در آنجا وقتی که این هدفها زده شد بعضی افراد مسلحی را که این ها ( طالبان ) با خود آورده بودند و افراد دیگری که در قطعه سرخ در آنجا قرار داشتند و مسلح بودند به ظن اینکه مردم شاید این مسأله را به دولت راپور داده باشند این ها مظنون شدند وبه این فعالیت دست زدند که مردم را بعضی این ها توسط سلاح پیاده که در شفاخانه هم ازهمان تعدادی که آورده شده اند معلوم میشود که به مرمی سلاح پیاده این ها زخمی شدند !

واکنش های توجیه شده شورای امنیت افغانستان !

آنگاه که تلفن مشاور امنیت ملی  رئیس غنی به صدا درآمد و از حمله جنگنده های واکنش سریع بر مدرسه ای خبر دادند  که در راستای سیاست خود کفائی دینی از جانب حکومت افغانستان در تفاهم با گروه طالبان از چندین سال بدینسو تمویل همه جانبه می گردید و بسیار زود جنگجویان طالبان به یک آتش بس مقطعی تن میدادند با غصه ای که نتوانیست آنرا تحت کنترول خود درآورد با دست پاچه گی تمام آثار وعوارض این فاجعه رابویژه زمانیکه سرکس  تبلیغاتی انتخابات را تا دورترین نقاط افغانستان به نمائیش میگذارند بلادرنگ گروهی از کسانی را که ازمن وسلوای شورای امنیت تغذیه می شوند موظف ساختند تااین عمل به قول معروف زشت خارجی ها رامحکوم سازند وشعار دهند که اگرعاملان این گونه حملات به میزمحاکمه کشانده نشوند آنها برنا مشروع بودن انتخابات فتوا خواهند داد

 

عذر خواهی رسمی ارگ از علمای دشت ارچی !

اندکی بعد از خشک شدن چوب های آتش حمله بر  مدرسه هاشمیه و آنگاهی که برخلاف بررسی های کمیسیون منتصب و فرمائیشی ارگ برهبریی جنرال خدایداد هزاره که از بازمانده گان رژیم سابق بحساب می آید وحین بازدید تشریفاتی بصورت غیر علنی گزارش قتل هفت تن از افراد غیر نظامی را ترتیب داده بود

دفتر نمائنده گی سازمان ملل متحد در افغانستانUNAMA  گزارش قتل بیش از یکصدو پنجاه تن از افراد غیر نظامی را که از این جمله پنجاه تن آن کودکان مدرسه میباشند به نشر سپرد رئیس غنی نیز برای ارائیه  یک معذرت رسمی به مردم دشت ارچی گروهی از علمای ارشد دشت ارچی و کندز را به قصر دلکشای  ارگ فرا خواند و با قربانیان حادثه آلمناک حمله بر مدرسه دشت ارچی ابراز همدردی نمود و درعین حال گفتند که حکومت بابت رویداد دشت ارچی معذرت می خواهد. اطلاعات موثق حاکی از آن است که  برای هریکی از قربانیان حادثه مبالغی نیز به عنوان خونبهای  هریکی از قربانیان حادثه کما فی السابق و حتی برای بعضی ها بیشتر حواله و تادیه گردید .

رئیس غنی گفت: حکومت افغانستان به‌خاطر وقوع این رویداد معذرت می‌خواهد، زیرا تفاوت میان فتنه‌گران و حکومت قانونی همین است که حکومت قانونی از اشتباهاتی که در حق ملت صورت گرفته، معذرت می‌خواهد. اما اشرف غنی به عنوان یک شهروند مسؤل که خود را سرقوماندان اعلای نیروهای مسلح می شمارد  هیچگاه به این امر اعتراف نکرد که  اندکترین آگاهی از انجام این حمله خونین نداشته است بلکه این حمله جنایتکارانه درغیاب وی و  از سوی نیروهای شریر خارجی و پادوهای بومی شان که در واقع دشمنان صلح و امنیت اند انجام یافته است . و همچنان نه گفت که انجام چنین عملیات تروریستی که درغیاب مهره های داخلی به شکل   و شیوه جنایتکارانه ای انجام می یابند از خصلت ها و شیوه های  استحماری استعمار جدید اند که با شستشوی مختصر مغزی زمامداران و دریافت نقاط ضعیف در شخصیت حقیقی  مهره های در دام افتیده با قیمت بسیار ناچیزی اجازه ؤرود به حریم ملتها را کسب میکنند . درحقیقت بلیط یا اجازه نامه اجرای هرنوع جنایات علیه مردم بی دفاع کشور های جهان سوم کسب می کنند .  

هرچند در همان نخستین روز ؤقوع حادثه رئیس محمد اشرف غنی سرقوماندان اعلای نیروهای مسلح  افغانستان !! دستور داده بود تا مجروحان جنایت در کندز را به شفاخانه های پایتخت انتقال دهند اما نتوانیست با دلجوی های مصنوعی و عیادت های فرمائیشی بالون اعتبار ازدست رفته مشروعیت را استوار نگهدارد .

راه حل گویا و کوتاه مبارزه با تروریزم وبنیاد گرائی !

ریشه در تناقض معرفت شناسی ی  نگاه به انسان و هستی است که بسیاری از ما ها در عصر حاضر دچار یک مغالطه بنیادی شده ایم وآن مغالطه از شناخت معیوب مان نسبت به هستی و انسان سرچشمه می گیرد .من بار ها به عنوان یک شاگرد کوچک حوزه الهیات و معارف اسلامی اعلام داشته ام که باور و اعتقاد بر بنیاد گرائی شریعتمدار با اتکای منجمد و مطلق بر منابع فقهی در شرائطی که مردم سالاریی متعهد و آزادی های مدنی – سیاسی در پارادائیم و الگوی انسان امروز جای گرفته و خواست مشارکت و حق تعیین سرنوشت با عقلانیت جمعی بشر در هم آمیخته است تمسک به الگو های نظیر خلافت یا امامت آمرانه و اقتدار گرا که رابطه حکومت با جامعه ومردم را به رابطه حق و تکلیف تبدیل می سازد و دولت قیم سالار را بنام حکومت صد در صد دینی بویژه اسلامی حاکم می کند و درمقابل آن دولت ” مردم سالار را همچون امری غیر دینی ،کافر مآب ، وارداتی و غیر شرعی تبلیغ و نفی می نماید  اندکترین جایگاهی ندارد . بدون شک این همه خشونت ها و بی بندوباری ها عوارض طبیعی نظام سرمایه داری به حساب می آید .

و نه میتوان بدون داشتن تیوری کاملأ علمی و عقلانی در برابر نظام اقتصادی بازار آزاد که با دریغ و تأسف در جوامع عقب مانده شرقی و بیش از همه در قلمروی  بنام افغانستان با حذف پایه ها و لوازم اصلی آن یعنی براه انداختن رقابت آزاد بصورت مافیائی همچون ماری  بر گرده ای مردم افغانستان پیچیده است . امروز همان طوری که ماده پلاستیکی را وارد میکنند و سپس هر چه  بخواهند از آن میسازند و به بازار می دهند همین شکل نیز آدم و نسلش را درست می کنند ، به گفته دانشمندی روانشناس ، مورخ ، جامعه شناس و اقتصاددان و متخصص تولید میکنند و به توان سرمایه و زور پس از یک چسپ  لقب کاذب  دکتور وفیلسوف ، علامه و متفکر به جامعه عرضه میدارند .

باید در برابراین نوع حنا بندی مقاؤمت کرد  و از همه اول با انتن های هوش و عقل مان شیوه های نفوذ نظام حاکم بر جهان را کشف کرد وقتی آنتن های هوش و خرد ما سگنال های نفوذ استعمار نوین را برای ما اطلاع داد ودیدیم و شناختیم که دشمن از این منفذ ها در وجود ما نفوذ میکند بلا درنگ باید آن منفذ ها را بست و با احیای یک عصیان ارزشمند تاریخی با دست داشتن نقشه  راه آزموده شده که از آب وخاک سرزمین آبائی ما ساخته و طراحی شده باشد به جنگ ایدئو لوژیک نظام سرمایه و کاپیتالیزم  رفت .  بدین وسیله مبارزه با هرنوع خشونت و بنیاد گرائی را به حیث یک حرکت سر افراز مدنی مبدل سازیم ، در غیر آن ازپادوهای پوچ و پوکی که نقش بریگاردهایی جاده صاف کن نظام فاسد سرمایه را ایفأ می کنند ارزش بیش نخواهیم داشت .

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا