گـزیده اخبــار
خانه » اجتماعی » حلوا در سنت مردم شرق !
حلوا در سنت مردم شرق !

حلوا در سنت مردم شرق !

مردم افعانستان و کشور های همجوار بخصوص مسلمانان با مخلوط کردن و پختن چهار مواد خوراکه از قبیل آرد، روغن، شکر و آب سه غذای ذیل را بدست آورده و به اشتیاق تمام نوش جان میکنند: کاچی، لیتی، حلوا، در این مقاله تنها در مورد حلوا که یک غذای مفید و مغزی است خدمت تان چند سطر می‌نويسم، خوب به یاد دارم زمانیکه دل پدرم حلوا میشد به مادر مرحوم و مغفورم میگفت که: “یک خسته حلوا پخته کن!” کاربرد اصطلاح خسته را خسروان دانند. سال های پسین حلوای آرد سوجی رواج شده بود که چندان از کیفیت و لذت خاص برخوردار نبود، حلوای آرد گندم از مزه و انرژی بیشتر برخوردار است. طبقه ملا در افغانستان حلوا را خیلی دوست دارند از همین جهت است که روایات از دل خود جور کرده اند تا مردم بیچاره به مناسبت “شب مرده ها” حلوا پخته کنند، در روز تدفین جنازه بجای اینکه اقارب و همسایه ها برای مرده دار نان تهیه نمایند برعکس مرده دار بیچاره بنام حلوای سرخاکی حلوا به مشترکین تدفین جنازه تهیه میکنند تا شکم ملاصاحب هم چرب شود،

همینطور چندین مناسبت دیگر هم روایت می آورند که پختن و خوردن حلوا ثواب دارد. چون مردم افغانستان خیلی حلوا را خوش دارند حتی در اشعار، ابیات و مقوله های شان هم ذکری از حلوا شده است چنانچه استاد بیلتون در یکی ازآهنگ های خود چنین می‌سراید: تو که سلاته و ملاته و حلوا داری تو چه پروا داری! عبدالله مقری این بیت را به زبان پشتو چنین سروده: سهار قیماق، غرمه پلو ماشام حلوا لری ته څه پروا لری! درکتاب قرائت فارسی صنف دوم زمان ظاهرشاه درمورد موش و حلوا چنین خوانده بودیم: موشکی ره به جوال گندم داشت چشم خود را به مال مردم داشت روزکی در خیال حلوا شد سر کندوی آرد بالا شد……

و نیز در زبان فارسی مقوله است که: “با حلوا حلوا گفتن دهن شیرین نميشود”، “بخت آدم که بگردد دندانش با حلوا می‌شکند” ناگفته نباید گذاشت که در کنار حلوا در کوچه های کابل چند نوع حلوای دیگر هم برای اطفال بفروش میرسید مثلآ حلوای مغزی، حلوای سوانک، حلوای سر سوته وغیره. در کشور هندوستان و پاکستان آنعده مردم که غذای صبح را در بازار میخورند بیشتر شیر، تخم، حلوا را با نان پراته یکجا میخورند. در پاکستان و هند حتی در کنار جاده ها هم در یک تشت کلان مسی بالای آتش حلوای سوجی توسط دستفروشان در جریان روز بفروش میرسد. امید که با مطالعه سطور فوق خاطرات دوره طفولیت تان زنده شده باشد

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا