گـزیده اخبــار
خانه » اجتماعی » حرف حساب وپریشانی امپراطور!
حرف حساب وپریشانی امپراطور!

حرف حساب وپریشانی امپراطور!

این امپراطورعزیزما  کما فی السابق خروس نا به هنگام تشریف دارد یعنی درست هنگامی که احساسات رقیقهء مردم افغانستان که به یک مختصر آرامش و آسائیشی نیازدارد قوه ناطقه اش به کار می افتد و مشارٌالیه با یک حرفی ، سخنی ، خبری و اعلامیه ای در این فضای آلوده چُرت بی صاحب مانده همه اذناب حاضر در معرکه  را پاره میکند !

زیرا آنگاهی که پس ازچانه زنی های فروان درمحضر بزرگان مافیأ ووساطت های ممتد هفت ثقالهای قوم دو گروهی از مدعیان قباله سرنوشت ملت مظلوم افغانستان به تقسیم مساویانه غنیمت ها وثیقه ای را برنگ خون کودکان افغانستان دستخط فرمودند و یکبار دیگربرگفته ء زرین هیگل فیلسوف نامدارآلمان که درجایی بر این واقیعت انگشت گذشته است که گویا همه رویداد های تاریخی در جهان به اصطلاح دوبار به صحنه می آیند البته هیگل فراموش کرده اضافه کند که باراول بصورت تراژدی وباردوم بصورت کمیدی!زیرادراوضاع واحوالی

که چهارمین بارمردم فقیر و ناتوان ما دربدل چند کیلو گندم وچند قِران گذشته در صفحات قرآن پاک ودرغریو نعره های الله اکبر بنام شرکت درانتخابات آزاد وعادلانه” ریأ “ست جمهوری ” پرچم تقلب را می افرازانند وسرانجام با تقسیم مساویانه ای ازغنیمت ها ظاهرأ پایان غائله رابه شکل یک کمیدی خنده آوراعلان میکنند ،درچنین اوضاع تاروتاریک بودکه یکباره دود سیاهی ازدودکشهای کلیسای تاریک اعتراض برای اعتراض  وازدهن عناصرمعلوم الحالی که خود را به دروغ وارثین جهاد و مقاؤمت می نامیدند درآسمان خونین افغانستان بلند شد جالب آنجا و آنگاه است این گونه صدا های غنیمت خواهی ازمنبرونشانی جمیعت اسلامی  حزب تاریخی ومذهبی درجامعه مسلمان افغانستان بلند گردید وایضأ برخی ازهمین محرومان سیاسی خود راازبنیانگذاران آن نهضت قلمداد نمودند وخواستارتقسیم عادلانه میراث قدرت وثروت  شدند . درحالیکه با مرگ زنده یاد استاد برهان الدین ربانی بنیانگذار جمیعت اسلامی شمع فکریی جمیعت  به حیث نیروی  محرک آن حزب آرام ، آرام در بستر متعفن امتیازات مادی خاموش گردید  و جمیعت اسلامی نیز مانند اکثریتی از احزاب مذهبی در افغانستان تنها به عنوان یک گروه فشار و معامله گربدون داشتن راه حل عادلانه و عالمانه  بیرون رفت از بحران کنونی به مثابه میراث خانوادگی به خانواده زنده یاد استاد برهان الدین ربانی تعلق گرفت . طبیعی است که در چنین فضای تار وتاریک مافیائی ، قدرت و نفوذ رجال در یک حزب سیاسی  و یا جنبش اجتماعی در ترازوی ثروت محاسبه می شود نه بر داشتن برنامه جامع و مدون فکری که باید نخبه گان از آن برخوردارباشند. این جاست که در جامعه عقب مانده ای مانند افغانستان شوالیه های قدرت و ثروت همچون عطا محمد خان نوربه تناسب ثروت و قدرتی که دارد با نادیده گرفتن رائج ترین موازین سیاسی و تشکیلاتی مروج در جهان خود را ” رئیس اجرائیه جمیعت اسلامی افغانستان ” بخواند تا اگر لازم باشد ویاهم  نتواند با ابزار دیگر

جیب بُری غریزه قدرت و ثروت را اشباع نماید به نام ” رئیس اجرائیه جمیعت اسلامی افغانستان ” درصحنه تقسیم غنیمت ها حضور داشته باشد .هرچند ما که عوامیم وگفتیم هرگونه معامله برسرنوشت مردم بدون حضورآگاهانه آنها من جمله همین « توافق”سیأ “سی » را خیانت به خون شهیدان میدانیم اما یک وقفه ای برای نفس کشیدن مردم افغانستان هم که ایجاد میشود آن را دم غنیمت دانیسته و نباید آنرا با شعار های میان تهی ودروغین بخاطر انسجام درست توده های فقیر از دست داد وقتی امپراطورشمال و دیگرشرکایش سعی دارد با نشانی غلط و بدون راه حل بدیل آنرا دودسته تسلیم خونخواران استعمار کند ،

اما  وقتی امپراطور شمال بدون آنکه بخود زحمت داده و مفرادات شامل در آن موافقت نامه هفت ثقالی را مروری نموده باشد آنچه در ذهن بیماراش خطور میکند چنانچه شنیدید و با قاطعیت فروان فرمودند  : من بسیار متأثر از ین هستم که خواسته ها فراقانونی است و خواسته ها شخصی است ! یک ماده ای را که مه خواندیم شما ببینید که در آن ذکر شده شورای صلح واحد بودجوی بوده باشد و صلاحیت مصرش بدوش رئیس بوده باشد وهیچ مرجع هم حق تفتیش و پرسان راندارد !…..درحالیکه در بخش بودجه شورای عالی مصالحه که در محضر هفت ثقالان مشهورشهرنا پرسان بصورت روشن نگاشته شده است : شورای عالی مصالحه ملی دارای واحد بودجوی مستقل است .. اجرا و مصارف بودجه درصلاحیت کامل رئیس شورای عالی مصا لحه ملی بوده، و ازبررسی مستثنا نه می باشد !! با چنین هذیان گوئی ها بی خود نیست که اسم اش را گذاشته ایم ” خروس نا به هنگام ” دمت گرم

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا