گـزیده اخبــار
خانه » اجتماعی » هجوم تبلیغاتی شـــیخ انصاری و ایجادخلافت داعش درگذرگاه هرات!
هجوم تبلیغاتی شـــیخ انصاری و  ایجادخلافت داعش درگذرگاه هرات!

هجوم تبلیغاتی شـــیخ انصاری و ایجادخلافت داعش درگذرگاه هرات!

نشست مطبوعاتی ملا مجیب الرحمن انصاری یکی از داعشی های افغان تباری که با سپری کردن چند روز و شب در لنگرخانه های داعش یعنی آخرین ویرژین خشونت علیه انسان بویژه زنان مظلوم افغانستان و تمامی جهان  سپری کرده  وآخیرأ نیز مع الخیر از سفر ریاض  شریف با دستان پُر به وطن عودت نموده است ، پس از آنکهشیخ مجیب الرحمن معروف به انصاری از کسالت های  سفر و ضیافت های متبارکه ای که درمقدم مشرف شده گان به خانه خدا برپا میشوند فارغ گردید وسرانجام  نوبت به هزینه ساختن مواجب و دینارهای شبکه های استخباراتی رسید ،

در وهله اول سعی نمود تا مانند هر شیاد دیگرتاریخ قصه های از کرامات و معجزاتش که خاصه ای از انبیأ (ع) است به خود نسبت دهد وچنان وانمود کند که گویا وی را شخص حضرت رسول اکرم به محضر خود فرا خوانده بود واکنون و در محضر عوام الناس باید شمه ای از آن قصه ها را بازگو کند . هرچند بنا نداریم که پای مسائل ظاهرأ شخصی و جزئی را به این تربیون بکشانیم اما دلائیل فروانی ما رابه این واداشت نخست اینکه قبلأ ودر مناسبتی طی یادداشت کوتاهی قول داده بودیم ثانیأ مسأله چندان هم شخصی و جزئی نیست ، ثالثأ تا اکنون با تلفنها وسوالات زیادی دراین رابطه مواجه شده ایم و بسیاری می پرسند که اگربراستی هم ما دغدغه ای ازمردم و کشور را داشته ایم چرا در این ارتباط خاموش ایم ؟ چرا مواضع شما دربرابر چنین اظهارات چنین است که به قول معروف  نه سیخ بسوزد و نه کباب !!اکنون و در آستانه ای یک  پاسخگوئی علمی و عقلانی توضیحات ذیل ضروریست .آخیرأ وقتی مجیب الرحمن انصاری در جوار مرقد خواجه عبدالله انصاری رحمت الله علیه در شهر تاریخی هرات مبنی برقطع دست دزدان و سنگسار زناکاران فتوا ی مجعول و مجهول صحرائی صادر کرد

ما در همان فضای داغ تبلیغاتی نویشتیم که اگراین نوع فتوی دادن ها و اظهارات  دیگر هیچ تأثیری نداشته باشد اقلأ این مفهوم را بصورت روشن به اثبات میرساند که خشونت پدیده خاص مربوط به قوم و نژاد خاصی نیست بلکه طالبانیزم گفتمان بنیاد گرای شریعت گراست که به عنوان یک پدیده عام درعرصه نظریه وروش قرئت خاصی ازاسلام تلقی میشود ..گفتیم شیخ مجیب یکی ازصدها وهزاران آخندی است که مفهوم  اظهارات و لاطائلات اش درهوا می ماند وبروجدان ملی جامعه مسلمان ما چندان  تأثیری نخواهند گذاشت و استفاده و بکار گیریی این گفتمان سنگواره ای را تنها  بدرد بخورشبکه های استخباراتی در منطقه و جهان یافتیم ، صمیمانه اعتراف میکنیم که به دلائل بسیاری و ازهمه مهمتربی توجهی به جغرافیای بیان این گفتمان که درشهر باستانی هرات و پس اززمینه سازی های فروان سیاسی و تشکیلاتی در حوزه مدیریتی آن ولایت انجام یافته است نتوانیستیم اظهارات شیخ مجیب الرحمن انصاری را که بروز روشن وبدون ترس ازخدا و قوانین نافذه درکشورتأسیس اداره امربالمعروف ونهی ازمنکررا به عنوان مجریی فتوی های دارالافتای مسجد گذرگاه هرات  اعلام کرده بود حائز اهمیت بدانیم . البته در آن زمان نیز رسالت خود و تمامی رسانه های مطبوعاتی میدانیستیم و اکنون نیز میدانیم که برای اعمار یک جامعه مترقی ومرفه فرهنگی درافغانستان وهرکجای جهان باید نخست رسالت  روشنگرانه خویش را ایفأ نمود وسپس با نقد سالم وعقلانی همه نارسائی ها وکمبودی ها را با رعایت اصل حرمت گذاشتن به انسان نشانه گرفت وبه نقد کشید .

     شعارهای داعشی وحامیان سنتی :                  

چنانچه قبلأ گفتیم این گفتمان داعشی وخشونت زأ آنگاه زمینه ظهور پیداکرد که در سطح ولایت هرات برای آن بسترسازی صورت گرفت و یکی از وابسته گان مهره های کلیدی ارگ یعنی عبدالسلام رحیمی که شجره النسب اش با فرماندهی از مجاهدین در غرب افغانستان گِره می زند برادرش عبدالقیوم رحیمی را  به سمت والی هرات باستانی گماشت و برای نخستین بار نیز شیخ مجیب الرحمن انصاری پرچم  داعش را برروستای گذر گاه هرات برآفراشت و صدای کریه  اعلام شاخه ای از خلافت داعشی  ازحلقوم شیخ مجیب واز مناره های مسجد وخانقاه گذرگاه برخاست وبه گوشهای والی  هرات رسید ، داروغه هرات نیزبا الفاظ صریح وروشن گفت:

شما می خواهید که مرا مواجه بسازید ؟ مه همراه ازاوکه مولوی صاحب مجیب الرحمن است دوست من است،عالم دین است مواجه نه میشوم ووقتی میگوئیم دموکراسی !هرکس باورمند به آزادی بیان است !چشم ما روشن ! که از نظرشهزاده  قیوم خان  رحیمی داروغه هرات دموکراسی یعنی تروریزم وآزادی بیان نیزهذا القیاس ” قروت ! اینگونه حمایت های داروغه رحیمی ازشیخ مجیب الرحمن انصاری اینرا می رساند که قبل ازبرافراشتن پرچم خشونت بر دارالعلوم  انصاری و اعلام  منطقه گذرگاه و حومه ای آن به عنوان مدینه کوچک از تطبیق احکام خود در آورده ای بنام ” حدود شرعی “ ازسوی شبکه های استخباراتی منطقه بویژه سازمان امنیت عربستان باید زمینه سازی های گسترده ای صورت گرفته باشد

 نگهبانان قرئت داعشی  و حمایت های تکراری !

 فیلسوف نامور آلمان  فریدریک هگل  Georg Wilhelm Friedrich Hegel  درجائی گفته است که همه رویداد ها وشخصیت های  تاریخ به اصطلاح دوباربه صحنه می آیند البته وی فراموش کرده است تا اضافه کند بار اول بصورت تراژدی وباردوم بصورت کمیدی ! وقتی شیخ مجیب الرحمن انصاری که درسخوانده ای یکی ازمدارس دینی عربستان سعودی بوده است درمحله ای موسوم به گذرگاه که درحومه شهر باستانی هرات مؤقیعت دارد بنام احیای ارزشهای دینی وتطبیق حدود الهی پرچم بغاوت رابرافراشت تمامی هواداران وحامیان قرئت تاریخی ازدین راهمچون مارهای افعی  خفته درخانقاهای حکومتی سربرافراشتند و داد وفریاد بلند ساختند که های اسلام در خطر است و در کمبود تطبیق به اصطلاح “حدود شرعی “ما شاهد چنین وضعیت آسفبار بوده ایم !!!

لهذا هرچه زود ترباید  ماشین تطبیق شریعت تاریخی را به حرکت درآورد ودست دزدان وسارقان باید بریده  شود وبرقاتلان نیزباید حدود الهی اجرأ گردد.!!البته دراوج  این هیاهوی حمایتگرایانه سخنان  ایاز نیازی متولی مسجد شهرک وزیر اکبرخان کابل یاد آوریک ترآژیدیی دردناک وغم انگیزی بوده که چند سال قبل به دلیل سهمگیریی مستقیم ایاز نیازی که یکی از تیوری پردازان قتل شهید  فرخنده بوده  ازمصداق های عینی سخنان فیلسوف آلمانی فریدریک هگل بشمار می رود .

زیرا در نخستین ماه های حکومت وحدت ملی افغانستان ودردوکیلومتریی ارگ ودرمحضرهزاران تن ازعابران همچنان صدها تن از نیروهای امنیتی همه انواع مجازات های  که درگفتمان و قرئت تاریخی ازشریعت اسلامی  پیش بینی و یاهم حکایت شده بود برشهید فرخنده  مرعی الاجرأ قرارگرفت . تصور این بود که آخند ایاز نیازی که پس از اعمال تمامی انواع شکنجه ها بر شهید فرخنده نه تنها قتل وی را یک فاجعه ضد دینی خوانده بود بلکه اصولأ وی هرنوع کشتارراخلاف اسلام میدانیست ،با گذشت چند سال معدود وقتی شرائط بروزغریزه خشونت و کشتاربه دلیل فقدان مشروعیت حکومتی که بنام حکومت وحدت ملی افغانستان تازه ایجاد شده بود در جامعه فراهم میگردد بلادرنگ در صف حامیان تأسیس جزیره ای متروک و تاریک خشونت در روستای بنام گذرگاه هرات باستانی برآمد وازشیخ مجیب الرحمن انصاری که با برافراشتن پرچم سیاه خشونت و نصب تابلوهای ضد زن که نه تنها درتاریخ اسلام بلکه درسرتاسرتاریخ بشر نقش بسزای را ایفأ نموده است عملأ اعلام پشتیبانی نمود .

    عقب نشینی شیخ انصاری چرا وچگونه ؟

بسیاری ازخواننده گان تصؤرمی فرمایند که تأسیس جزیره ای متروک و قرنطین شده ای با هرنام و اسمی درفلان ده و روستا ی که متعلق باحاکمیت یک کشور بوده باشد ویاهم کسی دربدل مواجبی که از شبکه های استخباراتی حاصل میکنند کارسهل وآسانی خواهند بود،نخیر! این طورکه برخی مهره های مزد بگیرتصؤر می فرمایند بابراه انداختن یک هیاهوی مصنوعی وخواندن یک خطبه به ظاهرآتشین وفریب دهنده “هم لعل به دست آیدوهم یارنه رنجد!! ” ممکن نیست. زیرا ازهمان روزی که جنرال اسکات میلر فرمانده نیروهایی آمریکایی و ناتو در افغانستان که میتوان وی را وایسرای امریکا در افغانستان دانیست قبل ازعزیمت به ولایت هرات اوامروهدایاتش را مبنی برتصحیح مواضع داروغه هرات  که در حمایت  از شیخ انصاری بعمل آورده بود به گوش داروغه هرات رساند

که قیوم خان رحیمی والی هرات نیزبلا درنگ  دستور داد تا گروهی از خبرنگاران را به دربار حاضر کنند  تا نزد آنها برحمایت اش ازحکومت کابل تأکید نمایند وآنچه را که قبلأ در یک حالت خاص ذهنی اظهار داشته بود نادیده بگیرند همچنان جنرال اسکات میلردستورداده بود تا برخی ازفعالان زن را که در ولایت هرات در حوزه حقوق بشر و جامعه مدنی فعالیت میکنند  فراخوانند و به هربهانه ای که باشد از آنها دلجوئی بعمل آورند که این اوامر وایسرای افغانستان قبل ازسفر به هرات باید جامه عمل پوشیده باشد                                        که پیوست به شنیدن این اوامر و فرامین داروغه قیوم رحیمی در محضر خبرنگاران حضور یافت و درمقابل پرسش های آنها پاسخ گفت وخودرا متعهد به جلوگیری از افراط گرائی دانیست ودرعین حال به اطلاع دوست اش مجیب الرحمن انصاری که می خواست با ژست گرفتن و دادن شعارهای خشونت آلود و ضد انسانی اسامه بن لادن به شهرت کاذب رسد موضوع تماس و ناراحتی  جنرال اسکات میلررا که میتوان ویرا وایسرای درسایه ای  افغانستان نامید به محضر بن لادن مصنوعی یا همان مجیب انصاری بیان داشت    و درضمن از ایشان نیزتقاضا بعمل آوردکه حرفهایش را با فراخواندن یک کنفرانس مطبوعاتی تفسیروتعبیر نمایند که شخص مجیب خان انصاری نیز که با شنیدن این خبر از حال رفته بود علی العجاله تصمیم گرفت تا یکباردیگرسخنان قبلی اش را برزبان آورد فقط با این تفاؤت که سخنان چند روز قبل اش که با برافراشتن پرچم بغاوت واعلام جدائی روستای گذرگاه ازسلطه حکومت را اعلان داشته بود با کلیمات پارادُکسیال ومبهمی  چون … پوسته امنیتی هست حوزه هست ، پولیس هست ، جوانان مخلصی که در این نظام کار میکند ..ما اون افراد را تسلیم حکومت میکنیم و قانون بعد از او در باره تصمیم میگیرد …برسمیت شناختن اداره امر بالمعروف  درتشکیل حکومت محلی  !

هرچند خُلق آخُند انصاری که تصور نه میکرد سخنانش با چنین حساسیت ها وواکنش ها مواجه شود تنگ بود زیرا به گمان وی به هراندازه و مقداری که فضای کشور بویژه ولایت مرزی هرات متشنج بوده باشد برای ایشان و دیگر مفتخواران مواجب بگیر زمینه داد وستُد فراهم میشود ، آخیرأ وشاید ازدیربدینسو رسم براین شده است که هرکی ودرهرفنی کم وبیش اطلاعاتی دارد آنرا در بازارمکاره “سیأ ” سی  معامله میکند ودربرابر آن ” قوت ولایموت ” حاصل میدارد تا عیالش را نیزبه وجهه احسن و صد درصد حلال !! ارتزاق نمایند. مجیب الرحمن انصاری که در فن سادوگری و رجز خوانی شهره خاص وعام است از سخنان یاردبستانی اش قیوم رحیمی داروغه هرات که وی نیز می خواهد به هرقیمتی که باشد به مال و منالی  برسد چنین تعبیر کرد و دریافت  که چاقو کشان  امر بالمعروف و نهی عن المنکرکه نه معروف را میدانند ونه هم به جز چاقوکشی وهول دادن  ارزشهای فرهنگی و مدنی  توان ارائیه یک برنامه جامع علمی و استوار بر منطق و مدنیت  را ندارند مانند صدها باند و دسته ای مزد بگیر که وظیفه دارند آرامش مردم را برهم بزنند چاقوکشان امربالمعروف و نهی عن المنکر خانقاه گذرگاه نیز در تشکیل نیروهای امنیتی افزوده گردیده است بدین سان غائله ختم و ایمان مردم نیز سالم ! ملاحظه فرمودید ؟ ظاهرأ دعواو براه انداختن هیاهوی  ملامجیب انصاری که آمیخته با فریاد ها و نعره های الله اکبر هوادارانش بود نه در باب محبت با دین و ایمان مردم بلکه یک آزمائیش روانی تجاری بوده که شاید بتواند با این نوع بن لادن بازی ها به مقامی از شهرت و ثروت برسد .

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا