هذیانهای دیکتاتورانه ای از غلام اعظم اشرف خان غنی غلزائی !

پیش ازاین به کرات وبه انحأ مختلف خدمت همه عزیزان عرض کرده ایم که اختیاردار این قلم ناقابل فقط خود مان هستیم و هیچگاه التزام نه داده ایم که وارد هر بحثی شده نخود هر آشی بشویم اما بعضی وقت ها فرمائیشات وافاضاتی می شنویم که ناگزیریم واکنش مانرا نشان دهیم .چرادور برویم مصاحبه مطبوعاتی اشرف خان غنی مرشد اعظم خانقاه شریف ارگ را شب پنجشنبه مورخ ۲۲ آگست سال ۲۰۱۹ جاری همه اذناب اسیرو نیمه اسیر شهرو این دیار بخون آغشته شنیدند هرچند مرشد اعظم تلاش میکرد به گوش همه  عوام الناس برساند که گویا آنحضرت سرقوماندان اعلی و منتخب مردم افغانستان است نه کم ونه زیاد !

اما وقتی سخنان ناب مرشد اعظم  در باره رسیدن به صلح در افغانستان و پاسخ های بی بدیلی که در برابرمجریی شبکه ای “ ضاله !!“ تلویزیون طلوع بیان فرمود بر تمامی پیشبینی های ما که عوام باشیم صحه گذاشت هرچند ما بنا نداشتیم پای مسائل تکراری و ظاهرأ هویدا به این تربیون را بکشانیم اما دلائیلی ما را واداشت که بدان بپردازیم اینکه قبلأ و تا اکنون بحث بر سر نوعیت و چگونگی این گفتگو در صفحات مجازی حتی تلویزیونها و رادیوها داغ است اما ما قصدداریم این بحث را از منظر یک بگو مگوی زنانه ای آنهم در چند قسمت جداگانه خدمت عزیزان تقدیم کنیم بدون تردید دربساط  مقام شامخ سرقوماندانی اعلی و مقام مرشدانه ای حضرت اشرف خان غنی دامت برکاته شأن و اعتبارعلیحیده ای دارد ، حساب منزلت مشارٌالیه حساب یک صاحب مغازه نیست و بسی فراتر و بالاتر از آن است زیرا حضرت اشرف خان غنی نا سلامتی به نیابت از شرکت ها وشبکه ها ی بزرگ مافیائی جهان که در خاورمیانه یا همان سرزمین آبائی رولا جان غنی و همسر گرامی حضرت اشرف خان غنی که از شرکای بزرگ شرکت خطیب العالمی شمرده میشود ، فعالیت های اقتصادی و استحماری دارد به عنوان یک مأمور معذور گماشته شد و اکثر نهاد های تجاری را طی چندسالی به خانقاه ارگ منتقل ساخت طبیعی است که کارنامه های چندین ساله حضرت اشرف خان غنی دامت برکاته را نباید به مانند تصفیه حساب یک دکه ای از کچالوفروشی نگریسته شود .

آری همین است و بیش از این !اما چه کنیم که عوامیم و بی سواد ! بسیاری از ما بلانسبت هِررااز بِر تشخیص نه میدهیم و ازجمیع جهات ” پیاده ” یا به قول عرفأ “راجــل” هستــیم .  نه اینکه  با دوپای راه میرویم ، نخیر !دوپای عقل و استدلال مان راه نه میروند . حکایت از آنجا آغاز شد که وقتی میان شرلی بنارد Cheyly Be nard   همسر زلمی خلیلزاد و دوست  بیروتی و یار  گرمابه وگلستان وی  رولا سعد غنی  Rula F. Saadah    همسراشرف خان غنی رئیس حکومت وحدت ملی که خود را بانوی اول افغانستان می خواند و از لاس انجلس امریکا به کابل و از سال ۲۰۱۴ بدینسو در خانقاه ارگ به استخاره  نشست . برسر تقسیم غنائیم بویژه قرارداد های تجاری بگو مگو ها افتاد و برای شرلی بنارد Cheyly Be nard معلوم گردید که یار دبستانی اش رولا سعد غنی  Rula F. Saadah     مانند وی از سهمداران بزرگ شرکت خطیب العالمی است که با اسباب کشی و جابجائی در خانقاه ارگ تنها به قرارد اد ها ی تجاری و ساختمانی بسنده نکرد بلکه پارچه های به خون آغشته سرنوشت مردم افغانستان را نیز با بهانه های گوناگون به ارگ منتقل ساخت و سعی دارد تا برای چند سال دیگری نیز در خانقاه ارگ ابقأ شود تا کارهای نیمه تمــام اش را تمــــام سازد . شاید وقتی زلمی خلیلزاد یار دبستانی اشرف خان غنی  در انتخابات سال ۲۰۱۴ علنأ از اشرف خان غنی حمایت کرد نه میدانیست که یار دیرینه اش با شرکت خطیب العالمی چه روابطی دارد ؟ اما با تشکیل کمیسیون تدارکات ملی و گماشتن جوان کم تجربه ای بنام اجمل غنی که برادر زاده اشرف غنی میباشد به عنوان رئیس آن کمیسیون و برگزاریی جلسات آن زیر نظر اشرف غنی و فروش چندین هکتار زمین در قیمتی ترین ساحه کابل به بهای اندکی با شرکت تجاری حاجی عبدالرحمن الکوزی که در شرکت خطیب العالمی سهیم میباشد معلوم گردید که رولاسعدغنی  Rula F. Saadah یکی ازسهمداران اصلی شرکت خطیب العالمی بوده است .