گـزیده اخبــار
خانه » اجتماعی » هذیان های داعشی قاسم آغاحلیمی!
هذیان های داعشی قاسم آغاحلیمی!

هذیان های داعشی قاسم آغاحلیمی!

من در امارت وقت را سپری کرده ام ، ملا محمد عمر مجاهد رحمه الله والله اگر امروز زنده میبود بر ایشان لعنت میگفتند ، ملا عمر بخاطر روسیه چچنیا را برسمیت شناخت شما مرتدین در مسکو زیر عکس لنین می نشینید ملا عمر بخاطر اسامه بن لادن اجازه مذاکره را نه میداد و شما با آنها موافقه میکنید که تو مصؤن میباشی ولی مسلمان را خواهم کشت .!!ملا عمر برای یک لحظه هم غلامی را قبول نه میکرد خداوند براو رحمت کند …من کسی نیستم که از کسی بترسم  در پیشگاه همه خواهم گفت که خداوند شهادت ات راقبول فرمایئد که پنجابی ها ترا کشته اند. ذره ای از امارت خودت ، استقلال خودت ،  قیادت خودت ، تقوای خودت افسوس که در وجود شان میبود . …..باور میکنید یا نه ؟

برای چی باور نکنیم  ، قاسم غلام جان ؟ حضرت عالی با آن همه سوابق ومسیر پر خم وپیچ زندگی از امارت طالبی تا دولت اسلامی و همرکابی با ملا رسول و ملا منان نیازی دامت برکاته ودیگر اذناب باقیمانده ملا منصور داد الله رحمه الله  که به نیابت از ایشان به مقام رفیع فتوا و ارگاه وبارگاه رسیده ای نه می آیی خلاف و دروغ به عرض مان برسانی !منتهای مراتب دُرفشانه جنابعالی که قائل به ربط هستی ، البته نه این که فرمائیشات تان در حق مرحوم ملاصاحب محمد عمر آخند بی ربط باشد؛ نه خیر!ما که ازجنابعالی هزارویک بارچنین حزو عبلات بنام زرونقره درمیان ما که عوامیم و بیسواد  شنیده ایم اما سخنان امروزات که در یک خطبه شقشقیه داعشی وآنهم  به سبک وشیوه مجهول طائیفه ای از خوارج صدر اسلام  ارائیه فرمودی موجب حیرت و تعجب مان شد اما بر میزان تعجب ما آنگاه افزون گردید که به زبان شیرین پشتو که زبان با صلابت جمعی ازشهروندان اصیل این سرزمین است با استفاده از قل قله های خاص آخُندی با تأکیدوفشار فرمودی که : ما په امارت کی وخت تیرکړی ملا محمد عمر مجاهد رحمه الله والهی که نن راژوندی وای پر دوی به یی لعنت ویلو ! ملا عمر خو دروسیی لپاره چیچنیا په رسمیت ؤپیژندله تاسو مرتدین په مسکو کی د لنین تر عکس لاندی ناست یی !ملا عمر خو داسامه بن لادن په ارتباط له امریکا سره د خبرو اجازه نه درکوله ….می گویند که پیری را فواید بسیار اند ازآن جمله است بیماری « نسیان » لهذا به گمان غالب جمله حکیمانه ای فوق را درایام تبعید و هجرت از« کلیله و دمنه » خوانده باشیم پس اگرازآن کتاب نبوده باشد لابدازحکایات وفکهیاتی است که مربوط به ملانصرالدین مرحوم شناخته میشوند  که می گویند « چون بدی پیش آید از بًتًربترس » یعنی کمال خوشوقتی است که حضرت ملا قاسم خان حلیمی  چنان مصاب به بیماریی نسیان شده است که وقتی با عیال اش یکجا راه میرود بلادرنگ از رفتن می ماند وروی مبارکش را بسوی کمینه می گردانند و از دهن مبارکش چنین کلیماتی با ادبیات ملتمسانه بیرون می شود که خواهرشما راجائی دیده ام ولی نه میدانم که کجا وباچه انگیزه ای شما آشنابه نظرم می خورید؟حکایت ازین جا شروع شد،یعنی فی الواقع ما به این جای بحث رسیدیم که دوطائفه ای ازمردم البته با هویت های باهم درتضاد که با یکد یگرمی جنگند ودراین میان ناف حضرت ملا قاسم حلیمی که ذکر خیراش فوقأ به عرض خاص وعام رسید بعدازمراقبه های فروان طلبگی و شب نشینی های مرسوم به گروهی گِره زده شدکه با فکروذکرش هیچگونه سنخیتی ندارند ولی آن طائفه ای که ازآنسوی آبها  اجلال نزول فرموده اند درراستای مشروعیت ووجاهت مذهبی از حضرت ملا قاسم حلیمی به عنوان جارچی ای تمام عیار که به زبان وادبیات عربی و فارسی و پشتو نیز میتوانیست تکلم کند و بنویسند درکافه های باگرام که دریازده کیلومتریی چاریکار مرکز ولایت پروان مؤقیعت دارد و دیگر توقیف خانه های بیگانه گان در افغانستان  به حیث ترجمان و برگردان زبان عربی به انگلیسی بهره گرفته میشد .به باور ما واکثر تحلیلگران امورسیاسی وقتی برای تقریبأ پنج سالی ازحاکمیت طالبان برافغانستان که حضرت حلیمی نیز ازهمراهی با امارت طالبان را مفتخرانه یاد آوری می فرمایند واز سوی دیگر هنوز هم  داستان های درد ناک دوره زمامداریی مشترک طالبان وجنگجویان عرب تباربرهبریی اسامه بن لادن که منجر به حادثه درد ناک یازدهم سپتمبر در امریکا گردید هنوز هم از ذهن ویاد مردم جنگزده افغانستان نرفته است لهذا در چنین وضعیت و چنین شرائط هیچگاه ضرورت بیان کرامات و معجزات ملا محمد عمر رهبر طالبان نبوده است ،الا کسی مأمور باشد و معذور !برای بسیاری ازدوستان وعزیزانی که  با اندیشه و سلیقه خاص سیاسی  نبض سرنوشت جامعه جنگزده افغانستان را میزان و اندازه گیری  میکنند و راجع به درد های بی پایان توده های از مردم غریب و بی نوای افغانستان می اندیشند شنیدن اظهارات نفرت زای  قاسم حلیمی نسبت به ساحت مقدس دین اسلام تعجب انگیز بوده است باورکامل داریم که اگر حضرت قاسم حلیمی که از ایشان در رول ونقش یک انسان مذهبی استفاده میشود یکبارهم پس ازصرف وتناؤل من وسلوای افطاری در ماه مبارک رمضان با اعصاب آرام وقلب مطمئن بشنود واستماع فرمایند بدون تردید بر بیهوده گی اظهارات اش بویژه آنگاه که به جایی فاعلان جرم وجنایت دین مقدس اسلام را نشانه گرفته است ” بقلم خود” اعتراف خواهند کرد که چگونه با این همه دعاوی و مدارج  بلند بالا ی اکادمیک جنایت را با شعارهای نفرت انگیز وواهی تشخیص و با وعده های سرخرمن مدوا میکند .
ایشان در همین سخنرانی وهمین مقام چنین اظهار میدارد :
این دشمنان دین در ساعت افطار بر محل سکونت طلبای کرام انفجار و انتحار میکند آن برده های منافق که در قطر نشسته اند امروز افتخار خواهند کرد که من به کافر امنیت و حسنت داده ام من نگهبانی از کافر میکنم که وسائل شان به باگرام برسد ولی مسلمان ها در شام رمضان به شهادت میرسانم .لعنت بردینی که تو از آن نمائنده گی می کنی ، لعنت بر کردار تو و لعنت بر آن افغانیت تو……..صبر ، صبر قاسم آغا !  لعنت برچی ، چی  ؟
اولأ تو بیجا میکنی که ادای  مفتی اعظم را در می آوری ! ثانیأ چشم ما روشن که دیگر کارت به جائی رسیده  و چنان سرمست قدرت و شهرت شده ای که به جایی حمله بر مخالفان حمله بر دین مخالفان را ترجیح داده ای ! چناچه بارها گفته ایم امروز جهان اسلام واکثر مسلمانان دنیا بر آنچه که درجنگ میان دو طائیفه ای از افغانها در سرزمین افغانستان سپری میشوند آگاه وواقف اند و بدون شک در یک آزمون بزرگ تاریخی قرار گرفته اند و میدانند که به قول معروف گاو سیاه است و شیر اش سفید ! اما چه باید کنند ؟

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا