وب سایت نواندیشی به ویب سایت خبری تحلیلی نواندیشی خوش آمدید
در حد مجالی که امروز داریم تنها می خواهیم به یک چشمه ای از هزارها چشمه حقُه بازی ها و چشم بندی های شیطان بزرگ که همانا دیکتاتوریی تقدیس شده مذهبی ولایت فقیه مطلقه در ایران اسلامی است اشاره کنیم . البته این یک واقیعتی است مشهود و از مقولات واضیح در مسیر تاریخ کشورها که دیکتاتورها اعم از مذهبی وغیرمذهبی یک شبه به دنیا نه می آیند بلکه مطابق نقشه استعماراعم ازکهنه وجدید درمقاطع گوناگونی از تاریخ ظاهر می شوند و هر لحظه به رنگی بت عیار در می آیند. این حقیقت اظهر من الشمس را تمامی جهان و از جمله مردم شریف ایران میدانند که همین چند سال قبل بویژه آنگاه که آقای سید علی خامنه ای تازه عبوراز نعل های خونین آسپ دیکتاتوری بر سینه های از آزادی خواهان عدالت خواه و انقلابیون مسلمان آنکشور را تجربه میکرد یکشبه در نشه ای ازاستبداد مذهبی آن همه ناتوانی ها را که خود اعتراف کرده بود: « ….اولا واقعأ باید خون گریست در جامعه اسلامی که حتی احتمال رهبریی کسی مثل بنده در آن مطرح باشد و مسأله اشکال فنی دارد ، اشکال اساسی دارد من قبلأ خدمت آقای هاشمی هم گفته ام یکی دوهفته قبل از این که همین قضیه مطرح بوده که ایشان هم فرمودند من گفتم که قطعأ چنین چیزی را قبول نخواهم کرد . عزیزان ! چنانچه می بینید و و احتمالأ مشاهده می فرمائید در آن زمان که توجه به ارزش های دینی که بر آزادی خواهی و عدالت طلبی استواربود همین آیت الله خامنه ای که بر کرسی ولایت فقیه و مرجعیت دینی تکیه زده است و به حیث یک سلطان امرونهی می کند چنین بود که ایشان قبل از آنکه باد خون آلود قدرت به مسأله مشروعیت ملی و رهبریی جامعه مذهبی ایران به مثابه یک امانت اجتماعی و مسؤلیت الهی مینگریست 
اما بادریغ و تأسف که به دلائیل گوناگونِ پیدا و پنهان فقط با کمک گرفتن ازنسخه مجربی به اسم « تقیه !» که در امتداد صدها سال تاریخ اسلام بر مردمان فقیر استفاده شده و آنرا آرام ، آرام از مفهوم اصلی آن که از باب وقایه و تزکیه و پرهیز است تهی کرده و به مثابه چک بی محل در دست شوالیه های قدرت مذهبی در آمده است . این چنین بوده که جناب سید علی خامنه ای آن طلبه ای روشن اندیش مذهبی در ایران یکباره در گردابی از خرافات سقوط کرد و دیگر به یکی از دیکتاتوران خونین مذهبی مبدل گشت .جالب وشگفت انگیزآنجاوآنگاه است که اکثریت قربانیان این دیکتاتورمذهبی را کسانی تشکیل میدهند که روزگاری ودرفصل روشنفکری وعدالت خواهی از نزدیکترین یاران اش به شمار می آمدند به اتهام آزادی خواهی و مردم سالاری که در جنبش سبز رهبران آزادی خواهی چون مهندس میرحسین موسوی که نخست وزیر دورهءپرالتهاب جنگ بودکه در انتخابات آزاد سال ۱۳۸۸ و سید محمد خاتمی که با داشتن افکار انسان مدارانه دینی تیوریی گفتگویی تمدنها را طرح ریزی کرد همچنان آقای مهدی کروبی که با طبع آزاد اندیشی که داشت برای هشت سال ریاست مجلس شورای اسلامی ایران را بر عهده داشت و سائرین به فتوای سیاسی ولایت فقیه که دریک روز جمعه برخلاف معمول همین آقای سید علی خامنه ای که قبلأ حتی با مطرح ساختن نام اش برای رهبریی جامعه ایران خون میگریست روی منبر رفت و برای قلع وقمع آزادی خواهان و عدالت طلبان مسلمان آنکشور فتوا داد وسپس در توجیه تیوریک این حکم حکومتی وآغاز فرمان سرکوب مخالفان نگاه مدیریتی محمود احمدی نژاد برای جامعه ایران اسلامی را که در دروغگوئی و ترویج خرافات و تملق گوئی مانندی ندارد نسبت به دیدگاه هاشمی رفسنجانی و دیگران ارجحیت قائل شد .آ
درشامگاه شنبه ۲۵ثورسال ۱۴۰۰هجری شمسی مردی باعبای سیاه که همان سید ابراهیم رئیسی رئیس قوه قضایه منصوب آیت الله سیدعلی خامنه ای رهبرمقتدروولی فقیه مطلقه جمهوری اسلامی ایران بوده است با شعار«احترام به همه نامزدها وگروه های سیاسی بصورت مستقل به صحنه آمده ام » او همچنین تاکید کرد که با هدف «ایجاد تحول در مدیریت اجرایی کشور، و مبارزه بی‌امان با فقر و فساد، تحقیر و تبعیض» به عنوان نامزد در انتخابات شرکت می‌کند..ابراهیم رئیسی رئیس دیوان عالی ایران و نامزد سیزدهمین انتخابات در ایران در سخنان اولیه خود بر دو نکته بیش از همه تاکید کرد یعنی رفع مشکلات اقتصادی مردم و مبارزه با فساد.این همان چیزی و نقاطی بوده که رهبر جمهوری اسلامی ایران در تمامی سخنرانی هایش بر آن تأکید دارد .چنانچه آیت الله سید علی خامنه ای رهبرایران بروزسه شنبه ۲۱ماه ثورسال جاری دریک نشست مجازی بانمائنده گان تشکلهای دانشجوئی گفت : «باید با انتخابی خوب و مطلوب کسی را روی کار آورد که مؤمن، انقلابی، با کفایت، مردمی، سرشارازامید، معتقد به جوانان وتوانمندی‌های داخلی، و حقیقتاً عدالت‌خواه وضدفساد باشد. این همان خواسته های بوده که قبلأ ازسویی سید ابراهیم رئیسی متولی استان قدس رضوی واکنون از جایگاه رئیس شورای عالی قضائی نامزد سیزدهمین دورانتخابات ریاست جمهوری ایران بیان گردیده است 
کاملأ بی معنی خواهد بود که قبل از ارائیه بینیش توحیدیی مبتنی برعقلانیت و نگاه فلسفی به هستی و انسان از ترقی و پیشرفت یک جامعه سخن گفت وقبل از آنکه نسبت به مسأله آفرینش انسان در زمین دیدگاه مبتنی بر علم را عرضه نمائیم مکتبی راه و روش و ایدئو لوژی و احکامی را برای ادامه نوع زندگی اویعنی انسان صادرکرد . که دین اسلام هرگز چنین نکرده است بلکه در فلسفه آفرینش او بسیاری ازمفرادات مقام ومنزلت انسان ذکر شده است.ارزشها ی توام بانیاز های زندگی اوتغییر پذیری و تحول طلبی وی همه در زبان تاریخ خلقت بصورت صریح اذعان شده است . اما در مغائرت با این گفتمان خلقت انسان با مسخ صریح ارزشها و سنت های تاریخی و تمدنی دین مقدس اسلام و دربستر گفتمان تاریخی ولایت فقیه مطلقه در راستای تلاش برای سلب آزادی انسان مبادرت ورزیده شد و از بطن این گفتمان مذهبی اقدام به تعیین جانشین ولی فقیه مطلقه که وارث آرگاه وبارگاه ولایت خواهند بود اقدام به تغییر وتبدیل مهره ها کرد !
چنانچه گفته میشود طی دو دهه اخیر تمامی افرادی که برای جانشینی رهبری مطرح شده بودند به نوعی تامل مرگ مشکوک اکبر هاشمی رفسنجانی در حوض آب بازی ، و درگذشت ابهام آمیز هاشمی شاهرودی ، ازجمله مواردی بود که با حذف فیزیکی آنان، مساله جانشینی آن دو ، برای رهبری آئنده کشورایران کان لم یکن گردید و یا به شدت جایگاه نقش آفرینی آنان در سیر سیاسی کشور دچار آسیب شده است ،اغلب سیاست مداران ایرانی و دین پژوهان نامور جهان که با مسائل کشور های اسلامی بویژه جمهوری اسلامی ایران آشنائی دارند بر این باور اند که با گذشت هر روز از فرمان قلع و قمع اصلاح طلبان عدالت طلب ایرانی سپری می شود به همان اندازه بر حقانیت مبارزه آنها مهر تائید گذشته می شود لهذا با توجه به این واقیعت روشن آنچه که مهم است توجه ولایت مداران به چندین سال حصر ظالمانه رهبران ارشد جنبش سبز مانند مهندس میر حسین موسوی ، بانوی شجاع وسمبول مقاؤمت دکتر زهرا رهنورد همچنان شیخ اصلاحات مهدی کروبی میباشد که طی یک دهه مقاومت توانیستند صدای سبزآزادی خواهی را بلند نگاه دارند و در مقابل هرگونه توطیه های آشکارو پنهان مقاؤمت کنند.
واکنون که چندین سال از حصر آن رهبران سبز سپری میگردد و هرروز نگهداری و محافظت این آزاده گان و عدالت خواهان هزینه ای برولایت فقیه مطلقه می افزاید لهذا آنها را باید توسط مهره ای آزاد سازند که از اردوگاه ذوب در ولایت بوده باشد و طبیعی است که آقای سید ابراهیم رئیسی رئیس فعلی قوه قضایه ورئیس جمهور منتصب بیت شریف برای انجام این مأموریت فرد مناسبی میباشد . هرچند ایشان برای جانشینی مقام رهبریی و ولایت فقیه مطلقه در نظر گرفته شده بود که با رئیس جمهور شدن حضرت ابراهیم رئیسی بصورت طبیعی راه جانشینی مجتبی خامنه ای به عنوان رهبر وولی فقیه مطلقه هموار خواهد شد .
