وب سایت نواندیشی به ویب سایت خبری تحلیلی نواندیشی خوش آمدید
لازم بود این مرتبه هم چنانچه شائیسته یک تربیون انتشاراتی میباشد تازه ترین اخبار مربوط به جامعه جنگزده ما در چند سطری به نشر می سپردیم مگر ناگهان سیلی ازتبلیغات مهره های اصلی ائتلاف انتخاباتی موسوم به ” صلح و اعتدال ” برهبریی جمعی از رجال برجسته کشورافغانستان که درتاریخ گذشته جامعه جنگزده ما دشمنی های خونینی میان هم را تجربه کرده بودند در فضای مطبوعات پخش گردید
گفتیم چه خبری می تواند شگفت انگیزتر ازخبری باشد که برخی ازتکاوران عرصه جهاد و مقاؤمت و” بازرگانی “که درفـن معامله و“بازرگانی”ارزشها صاحب نام ونان شده اندبرعقب یک تکاورناموراستخباراتی ودرعین حال جانبازمشهورجنگ جلال آباد که دردوران تسلط زنده یاد دکترنجیب الله برریاست امنیت دولتی ( خاد ) کارمند بلند رتبه استخباراتی شناخته شده بود اقتدأ نمودند .
بدون شک این وحدت پارادُکسیال دوجناح مخالف نه تنها سیاسی بلکه برتظاهرریأ کارانه برجهادو مذهب و همچنان بر اندیشه های چپ مارکسیسم ، لنینیزم را نیزبرملا ساخت وبه قولی ظهور تاریخ درچهره خونین جغرافیا یکی از شور انگیزترین وعبرت انگیز ترین حادثه ای بوده که در تاریخ معاصر کشور ما پدید آمد جالب آنجا و آنگاه است علی الرغم اینکه سران این وحدت نامیمون به مناسبت این وصلت سخنرانی های تهنیت آمیزی را ارشاد می فرمایند تاهنوزهم جناح شبه جهادی این تیاتر کمیک از همان روزهای جهاد و مجاهدین و جفا های که برسرمبارزان اصیل درحکومت چهارساله به اصطلاح وحدت ملی رفته اند یاد آوری میکنند .
با اینکه هنوز هم شاید خیلی ها از کار شناسان و تحلیلگران عرصه تاریخ معاصر افغانستان معتقد بر این باشند که شعار های تند و فخر فروشی های ساده لوحانه یکعده ازعزیزانی که سرمیدهند با انگیزه های باقیمانده درشعور توده های از مردم افغانستان انطباقی دارد اما به روشنی می بینیم که واقیعت های موجود و سیرنزولی انگیزه ها در تفکرات و اندیشه های تمامی احزاب و گروها اعم از سیاستمداران چپ و یاهم راست قابلیت هیچگونه فخرفروشی و شعار دهی را دارا نیستند و انصافأ این باب تازه وآغاز مبارزات مشترک برای رسیدن به قدرت و ثروت و ایجاد ائتلاف های نامقدس میان دشمنان خونی دیروزی را چگونه باید توجیه کرد ؟
ما به عنوان کسانی که درراه نجات میهن قربانی های را متحمل شده ایم عقیده نداریم و حق نخواهیم داشته باشیم که پیروان هراندیشه وایدئولوژی خود را نسبتأ حق ندانند ودیگران را نسبتأ باطل!زیرا درحالیکه هرمکتب و گروه وحتی هرفلسفه چنین است ونه میتواند نباشد،زیرااگراعتقاد برحقانیت خود نداشته باشند دعوت ازتوده ها آنهم درچهارچوب ومیکانیزم سیاسی واعتقادی مانند تشکیل یک ائتلاف برای رسیدن به قدرت جزفریب به مردم نخواهد بود.
برخی ازهمین دوستان وعزیزانی که اصلأ شاید معنا ومفهوم مبارزه ویاهم هدف ایجاد یک تشکیلات سیاسی و اعتقادی را ندانند دورازامکان نیست که همه ایدیولوژی شان دررقابت موتروقصرهای مجلل وخویشاوندی با فلان رهبرومرشدی خلاصه شود وصدالبته که پول بگیرند تاحرف نزنند وپولی دریافت کنند که حرف وسخنی بزنند ،
مگر چه شده است که آدم های هوشیار و زرنگی و دارای سوابق درخشانی همچون عطامحمد نور ، که توانیسته بود به اشاره وکمک مستقیم نیروهای خارجی مقیم بلخ شریف ولایت و امپراطوری اش را حفظ کند ! آیا اندرز سعدی بزرگ شاعر وعارف بلند آوازه شرق راشنیده اند یا خیرکه درجائی گفته است:
دشمن چوازهرحیلتی فروماند سلسله ، دوستی بجنباند پس آنکه به دوستی کاری کند که هیچ دشمن نتواند بیعت با حنیف خان اتمرتکاور و سردسته جنگجویان داعش در افغانستان ازمصداق های روشن و بدون دغدغه این جملات گهر بار سعدیی بزرگ است . آخیرأ که طشت رسوائی انتقال جنگجویان داعش به سمت ولایات شمال که با جمهوری های آسیای میانه هم مرزاند ازسوی وی از بام فروافتید و تمامی شیطنت های وی در نزد ائتلاف جهانی ضد تروریزم افشأ گردید
و ایالات متحده امریکا نیز از ترس متلاشی شدن ائتلاف جهانی برضد تروریزم پذیرفت که دیگرنه میتواند با شیوه تروریزم علیه تروریزم همکاران و شرکای بین المللی خویش را قانع سازند تن به تغییر استراتیژیی در برابر داعش داد و مهره های شناخته شده درنهادی بنام شورای امنیت افغانستان را مجبور به استعفأ نمودند که درهمین راستا آقای حنیف خان اتمر نیز به نام مخالفت با حکومت وحدت ملی در زمینه های تحکیم وحدت ملی ، تأمین صلح وامنیت ، مدیریت سیاسی و امور انتخابات ، حکومت داریی خوب و تأمین همکاری های منطقوی و بین المللی کشور در ماه های آخیر ..استعفا اش را اعلام نمود 
واقیعت این است که آقای حنیف خان اتمرمشاور وهمه کاره حکومت وحدت ملی افغانستان قبل ازتدویراجلاس شورای امنیت ملل متحد بریاست دوره ای انگلیس در نیویارک از کار برکنار شده بود اما آنگاه که تصمیم اتخاذ گردید تا خلف حنیف خان اتمر یعنی حمد الله محب که تحصیل یافته انگلستان و دارای همسر امریکائی است رسمأ از سوی اشرف خان غنی رئیس حکومت بحیث مشاور امور امنیتی معرفی گردد حضرت اتمر نیز استعفایش را از طریق وسائل ارتباط جمعی اعلام کرد .
اما به دلائیل گوناگون سیاسی و محیطی طوری وانمود گردید که گویا ممکن است آقای حنیف خان اتمرغرض سهم گیریی مستقیم در انتخابات ریاست جمهوری آئنده افغانستان تن به استعفا داده باشد و در فضای شایعات آلود افغانستان بویژه شهر کابل این مسأله به یک واقیعت استخباراتی مبدل گردید و قبل ازآنکه بحیث نامزد ریاست جمهوری افغانستان در کمیسیون انتخابات افغانستان حضوریابد برخی از چهره های که ولی نعمت آنها محسوب می شد گرد هم آمدند و با سردادن به برخی یاوه گوئی ها تیم انتخاباتی موسوم به “صلح واعتدال ” تشکیل دادند وهمزمان باحضرت حنیف خان اتمرجانباز کوچک وجلاد برکنارشده ای که وی را دربسیاری از گردهم آئی ها دشمن افغانستان و یک داعشی تمام عیار می خواندند بیعت خونین سیاسی بستند .
بدون تردید امروز که مردم افغانستان که رهبران دیروزی شانرا با چهره دیگرو نا آشناتری می نگرند و می بینند که با جلادان و قاتلان خون فرزندان شان بیعت استخباراتی می بندند ، همه انانیکه و هم و غم عقیده و میهن را در سینه های لبریز ازدرد ها و جفا ها می پرورانند میدانیم و میدانند که مبادا در کشاکش روزگار ودر سازگای برخی از مهره های استخباراتی شبه رهبران جهاد و مقاؤمت تاریخ پر افتخار و هویت تمدنی گذشته مانرا درظلمتی ازجفاکاری ها گم کنیم پرده ازاین نیرنگ بزرگ ومعامله برارزشها رابرمیدارند
وصدای رسای رهای ازچنین نیرنگ بازان بوقلمون صفت رابلند میسازند.آگاهان سیاسی دوام اینگونه ائتلاف های نامتجانس فکری وسیاسی را برای هرهدفی وبا هرانگیزه ای که باشند بسیار کوتاه میدانند وبا شواهدی که ازهمین اکنون وجود دارند بسیار زود ازهم متلاشی خواهند شد .
