گـزیده اخبــار
خانه » اجتماعی » جایگاه تاریخی زن درفرآیندتکامل اجتماعی ومشروعیت سیاسی!
جایگاه تاریخی زن درفرآیندتکامل     اجتماعی ومشروعیت سیاسی!

جایگاه تاریخی زن درفرآیندتکامل اجتماعی ومشروعیت سیاسی!

یادداشت نویسنده : این چند سطری را که مطالعه می فرمائید بصورت عاجل در ویبناری که  دربرنامه انترنیتی Zoom از سوی گرداننده گان و همکاران ارجمند رادیو کتاب بویژه متصدیی فرهیخته آن جناب  نوید محسنی از بزرگان فرهنگکشوردعوت شده وقرئت نموده بودم که بدون شک باتوجه به محدودیت زمانی آن برنامه ونگاهی به مسأله جایگاه تاریخی زن درحیات تکاملی انسان که یک موضوع بسیار مهم و تحقیقی میباشد نتوانیستم بدان طوریکهلازم است بپردازم.البته دراین یادداشت به بیان برخی ازرؤس پژوهشی این مسأله بصورت مختصر پرداخته شده که امید است مورد پسند شما واقع گردد   هرچند درچنین شرائط داغ کشورما افغانستان  قرارنبود ونیست که بدون ارائیه وجستجوی راه حل های معقول و مسالمت آمیزبرای پاسخ به نیازهای عمومی انسان معاصر به مسائل دیگری پرداخته شود.اما چون جایگاه زن درتمدن اسلامی ازهمان آغازبارنگ قلم تاریخ مذکرحک وتفسیرشده واکنون در صدر معضلات قرارگرفته است ناگزیریم به صورت مختصربه آن بپردازیم زیرابه وضاحت می بینیم که چهره تاریخی زن که با ظهور منجی بشریت حضرت محمد پیامبر بزرگوار اسلام برای مدت قلیلی  در جغرفیای جزیرة العرب از آلوده گی های جهالت حاکم بر تاریخ انسان در آن کویرخشک  و سرتاسر جهان پاک گشته بود ازین رو حاد ترین سوالی که برای ” زن  آگاه ” در عصر ما مطرح است این است که جایگاه وی در تعیین سرنوشت انسان منجمله زن چی و کدام است ؟

سوال دومی که با ملاحظه به چگونگی آفرینش وی و رسالت تاریخی که به عنوان زن مسلمان بروی گذشته شده ووابسته به یک تاریخ ، فرهنگ و مذهب جامعه است و می خواهد خود ش باشد و در مهمترین تصامیم متعلق  به سرنوشت انسان که وی نیز از همین جنس محسوب میشود با قوه خداداد خرد و عقلانیت سهم بگیرد . ما امروز در جهان امروزی بخصوص در افغانستان با واقیعت تلخ و درد ناکی روبروایم وآن ایجاد یک تضاد ریشه ای است که از همان آغازخلقت انسان و حضور اش درهستی و کائینات آغاز می گردد در جامعه و فرهنگ اسلامی ما  سه چهره از زن داریم، یکی زن سنتی ، یکی چهره زن متجدد و اروپایی که تازه و پس ورود نظام مافیائی و قبل از حاکمیت رژیم طالبانی  ضد زن شروع به رشد و تکثیر کرده است،. سیمایی که از زن سنتی در ذهن افراد وفادار به مذهب در جامعه ما تصویر شده است با سیمای زن متعهد با ارزشها ی خردمندانه  دینی  همان قدر دور و بیگانه است که چهره زن مدرن ،  که می بینیم این زن متعهد به ارزشها  زنی است که می خواهد انتخاب کند، زنی است که نه چهره موروثی را می پذیرد و نه چهره تحمیلی صادراتی را ودر عین حال  پست ترین وپلیدترین دشمنان انسانیت را هردو را آگاه است و هردو را هم می داند.

آنکه به نام سنت تحمیل می شد و در جریان آن به وراثت می رسید، مربوط به اسلام نیست. مربوط به سنتهای دوره تاریخ مذکر  و حتی دوره برده داری بوده است . و آنچه امروز از غرب  می آید، نه علم است، نه حقوق  بشر است و نه هم با مفهوم واقعی آزادی انطباق دارد ، نه انسانیت است و نه مبتنی بر حرمت به وقارزن است. زن، به عنوان نیمى از بشریت و عضوى جدّى و غیرقابل چشم پوشى در کانون بزرگ جامعه انسانى و نیز به عنوان یکى از دو رکن پدیدآورنده بنیان خانواده، در طول تاریخ، داورى هاى گوناگونى را نسبت به خود دیده است و شرایط بسیار ناهمگون و نامساعدى را پشت سر نهاده است. نگاهى گذرا به تاریخ چنین مى نماید که زن در بیشتر مقاطع و در بیشتر جوامع از نوعى محرومیّت رنج برده است و حقوق انسانى او تحت سلطه و سیطره مردان و فرهنگ مردسالار تضییع شده است. این برداشت اگر همه جانبه و دقیق نباشد، امّا با آنچه رخ داده است یکسره ناسازگار نیست. چنان که مانند این تضییع حقوق را در مورد کودکان و نیز طبقات ضعیف اجتماعى نیز مى توان مشاهده کرد. و چه بسا بتوان ادّعا کرد، ستمى که بر صالحان و مصلحان و پیامبران و دادخواهان حقوق انسان در تاریخ بشر رفته است، بیشترین و طاقت فرساترین بوده است، امّا نمى توان از نظر دور داشت که هرکدام از این ستمدیدگى ها دلایل خاص خود را داشته است. اگر بخواهیم عوامل تأثیرگذار بر حقوق زنان در جوامع بشرى را به اجمال مورد توجّه قرار دهیم، بخشى از آنها در زمره عوامل طبیعى و برخى در قلمرو شرایط اجتماعى و کارکردى جاى مى گیرد و بعضى به باورها و انگاره هاى فرهنگى باز مى گردد. تحقیق درباره این عوامل و سهم هریک در شکل گیرى حقوق انسانى و اجتماعى زنان، خود نیاز به پژوهشى جداگانه دارد. اما آنچه که با روشنی میتواند دید ونباید از آن چشم پوشید طفره رفتن و یا هم وارونه جلوه دادن جایگاه مسؤلانه زن درخلقت و تاریخ بشر است زیرا پس از رحلت پیامبر اسلام بویژه بعداز خلفای راشدین نه تنها به دست آورد های که در نتیجه تلاش هایی پیامبراعظم اسلام و یارانش در حوزه حیات زن حاصل نموده و مایه افتخار بود مهلکترین ضربه های زده شد بلکه با طرح استدلالهای غیر عقلانی مانند اینکه زن از قبرغه چپ نخستین انسان یعنی  آدم آفریده شده است بر همه مبارزات پیامبر اکرم و یاران با وفایش خط بطلان کشیده شد اینجاست می بینیم که این  تیوریی مملو ازخرافات  درباره خلقت زن به اکثریتی از مراکز تعلیمی معاصرانتقال داده شد

چنانچه فوقأ بدان اشاره نمودیم موضوع اصلی بحث ما با توجه به وضعیت امروزی زن در حاکمیت طالبان که  بیش ازهرزمان دیگری به موضوع حجاب اجباری به عنوان  گفتمان نهادی بنام وزارت امربالمعروف و نهی عن المنکر مبدل شده است ناگزیراشارتأ بدان بپردازم. برای من بسیارعجیب بود درحاکمیت دینی طالبان که یکباره از سوی مقام رهبریی وامارت طالبان از نام شریعت در جهت سرکوب زن به مسأله حجاب آنهم با تعمیل خشونت آمیز،فرمان داده شده است . هرچند مسأله حجاب  که دربرنده زن ومرد یک خانواده و جامعه است یک موضوع بسیار مهمی در حیات اجتماعی و سیاسی میباشد اما مهمترازآن موضوع مشروعیت است که باید پس از مشوره با آحادی از مردم اعم از زن و مرد برویت فرایندی موسوم به اجتهاد پویا و دینامیک دینی متناسب با شرائط عمومی جوامع انسانی و در هرقلمرو تاریخی و جغرافیاوی تحقق یابند . وقتی قرآن کتاب الهی در تمامی مراحل زمانی و مکانی مرد و زن را یکسان خطاب می نمایند وهمین مخاطب ساختن انسان ازسوی پروردگاربرانجام  مسؤلیت های اجتماعی و سیاسی به گونه برابر بر مردان وزنان دلالت کند لهذا نباید در مؤلفه مشروعیت از حضور عینی هریکی ازاین دوواحد بشری یعنی مرد وزن چشم پوشید وانکار نمود…..
وَأَمْرُهُمْ شُورَىٰ بَیْنَهُمْ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنْفِقُونَ . سوال اینجاست که وقتی ازنام رهبریی امارت اسلامی برای هدایت ورهبریی یک جامعه و امت فرامین وهدایاتی صادرمیگردد قبل از صدورچنین فرامین و دستورالعملها باید دید که  میزان مشروعیت آن چیست ؟ وآیا دراین تصمیم گیری ها برعلاوه حضور فعال مردان ، زنان نخبه و دانشمند جامعه نیزاشتراک دارند یا خیر ؟ ازنظردانشمندان واسلام شناسان مسأله حضور مردان و زنان در روند مشروعیت چنان حائز اهمیت است که با حاکمیت تک محوروتصمیم گیری های فردی از بسیاری  پدیده های که حق اند و مناسب حال جامعه عملأ باطل میگردد . این درحالی است که صدور فرمان حجاب اجباری ازسوی طالبان که نه تنها از لحاظ ماهیت و مفهوم حجاب همچنان چگونگی اجرای آن  با روح حقیقی این پدیده فاصله زیادی دارد اصولأ با آنچه که به عنوان یک اصل دینی از سوی شهروندان باید رعایت گردد به دلیل عدم حضورزنان در این تصمیم گیری ونگاه مردانه به این مسأله اصولأ باطل میباشد ازتک تکی تان سپاسگذارم

2 نظر

  1. سلام به دست اندر کاران سایت وزین «نو اندیشی» تشکر فراوان از «حضرت استاد فروتن» که با مقاله مختصر و پر بار شان برنامه (تحمیل چادری وهن به اسلام) را پر بار تر ساختند.
    مقاله اش مثل خودش سر شار از معلومات مفید است و اشاره است برای اهل مطالعه که چگونه باید خواند؟ و چگونه باید به قضایای اجتماعی نگاه نمود؟ و چگونه باید تحلیل نمود؟
    متاسفانه فرصت برنامه کوتاه بود، من امیدوارم این برنامه و نوشته زیبا و پر محتوای استاد، اثر مثبت بر فکر حاکمان فعلی افغانستان بگذارد و آنان متوجه شوند که مردم افغانستان قرنهاست که مسلمان اند و تحمیل چادری باعث افزایش ایمان نمی شود. هر قدر فشار را در این باب بیشتر نمایند بعد عوام فریبی قضیه افشاتر می شود و روی عوام فریبان سیاه تر!!
    از نگاه کریمانه ی شما و همه دست اندرکاران «ویب سایت نو اندیشی» نسبت به رادیو کتاب و این بنده خاکی سپاس گذارم. بودن انجینر صاحب حسین عنایت برنامه را غنی و زیبا می سازد و حقیر در کنار ایشان هستم.
    به سهم خویش سعی میکنم قدر فرهنگیان فرهیخته وطنم باشم و از محضر شان فیض برم

    • برادر بزرگوار متصدیی محترم رادیو کتاب سلام و درود برشما !
      چنانچه خود میدانید مبارزات آزادی بخش توام با خرد گرائی وعدالت خواهی در سرزمین افغانستان تاریخ طولانی دارند که همین مبارزات عصیانگرانه و آزادی بخش سبب شد تا افکار و اندیشه های دینی و مذهبی را روی همین معیار لبیک گویند با دریغ و درد که استعمار جهانی با همدستی استبداد بومی در این سرزمین توانیستند با مسخ روح عصیانگرانه ای از متون دینی و محصور نگه داشتن آن در فروعات زندگی سیر قافله ای حرکت بزرگ تمدنی را بطی سازند لهذا برهرواحد جامعه بشری فرض است تا با بانگ رسای از عقلانیت ، روشنگری و اجتهاد کاروان عقب افتاده ای را به پیش کشانیم . از توجه و نوازش های تان که در حق تربیون نواندیشی داشته اید مجددأ سپاسگذاری میکنیم .به نمائنده گی از گروه تحریریه نواندیشی

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا