گـزیده اخبــار
خانه » اجتماعی » ولی نعمتان برسفره طالبان !
ولی نعمتان برسفره طالبان !

ولی نعمتان برسفره طالبان !

واقیعت این است که اگرهر کسی و در هر مقامی  خواسته باشد نسبت به آنچه که درتاریخ  پنجاه سال آخیر افغانستان میگذرد تحلیل وتفسیر ارائیه کند ویاهم سخن بگویند باید تاریخ کشور پاکستان را به مثابه آئینه تمام نمای این حوادث ووقائع در نظر بگیرند و مورد مطالعه قرار دهند .  زیرا تاریخ نشان داده است که سازمان اطلاعات ارتش پاکستان این دانه سرطانی به دلیل همجوار بودن اش با سرزمین تاریخی افغانستان با سؤاستفاده ازخصائل ارزشمند اخلاقی ومذهبی ساکنان این مرز وبوم  گوهر سبز سرنوشت مردم شجاع افغانستان را به قیمت ناچیزی در بازار مکاره به معامله گذشته اند و خود به مثابه  دلال خونخوار این گوهرسبزسرنوشت نقش بازی نموده است .

آنچه که مسلم است و نه میتوان از آنکا ر کرد این است که حمله اشغال گرانه ارتش سرخ برافغانستان و مهاجرت میلیون ها مهاجر به پاکستان زمینه سازوآغازگر اصلی مصیبت ها و فجائیعی  گردید که تا هنوز ادامه دارند. جالب ترین پهلوی مسأله مهاجرت و تبعید شهروندان که به اساس یک استراتیژیی بیگانه در افغانستان بؤقوع پیوست آنگاه بوده است که برعلاوه نظام حاکم بر پاکستان که در راه رسیدن به اهداف استرتیژیک آنکشور تلاش میکرد و به چشم دیده می شد تمامی عناصر تشکیل دهنده نظام حاکم یعنی احزاب و سازمان های سیاسی اجتماعی پاکستان اعم ازمذهبی ولائیک  نیزبه صورت جداگانه وبه تناسب دام های رنگینی که برای شکار قربانیان فاجعه تبعید ومهاجرت  پهن کرده  بود ازاین وضعیت بهره شخصی و گروهی می بردند و جوقه ، جوقه در دام می افتادند  . ازاینکه نظریه پاکستان بر پتانسیل مذهبی به ظاهراسلامی استواربوده طبیعی است که پسوند اسلامی بر ستون مشروعیت اکثریت نیروها و احزاب  شبه مذهبی در کشور پاکستان حک زده شده بود بصورت طبیعی رقابت های مادی ذات البینی میان آنها  بیشتربا شیوه ها ورفتارهای مصنوعی تبلؤرمی یافت . بصورت کوتاه میتوان گفت که اندیشه آزادی بخش اسلام و عشق و علاقه به میهن نخستین قربانیان این وضعیت بودند زیرا در فضای مختنق سیاسی پاکستان اکثریت مهاجرین به تناسب روح اجتماعی و اعتقادی  هریکی از کتله های که با هویت های گوناگون  سیا سی ریشه در تاریخ افغانستان داشته است علائق و همبستگی احزاب سیاسی و مذهبی کشور میزبان را جلب نمود . از اینکه موضوع بحث ما سفر دوتن از رجال سیاسی وشبه مذهبی پاکستان هریک مولانا فضل الرحمن معروف به ملادیزل فرزند مولانا مفتی محمود رهبر یکی از شاخه های حزب جمیعت  العلمای اسلام  پاکستان هکذا مولانا حامد الحق حقانی فرزند مولانا سمیع الحق رهبر شاخه ای از جمیعت العلمای پاکستان که پس از کشته شدن پدرش مولانا سمیع الحق رهبریی شاخه ای از جمیعت العلمای اسلام پاکستان به فرزندش حامد الحق حقانی واگذارشد . البته باید گفت که مرحوم مولانا عبدالحق حین تأسیس کشوری بنام پاکستان مدرسه ای بزرگ مذهبی (دارالعلوم حقانیه ) را سال ۱۹۴۷ دریکی ازمناطق پشتون نشین بنام اکوره ختک تأسیس نمودند که اکثریت طلاب و شاگردان مناطق پشتون نشین درآن مشغول درس های مذهبی بودند و طبیعی است که پس ازمهاجرت مردم افغانستان به پاکستان تعداد کثیری ازطالبان وشاگردان علوم مذهبی که ازولایات هم مرزبا پاکستان به این کشورمهاجرت نموده بودند دراین مدرسه به آموزش پرداختند نباید فراموش کرد که اکثریت کادرهای رهبریی طالبان افغانستان در همین مدرسه آموزش های علوم مذهبی دیده اند روی همین دلیل نیز مرحوم سمیع الحق رهبر شاخه ای از جمیعت العلمای اسلام پاکستان و فرزند بنیانگذار مدرسه حقانیه مرحوم عبدالحق را پدر معنوی طالبان می نامیدند . طبیعی است که وقتی  جمیعت العلمای اسلام برهبریی مرحوم مولانا مفتی محمود و مولانا عبدالحق حامل نظریه ای نفرت انگیزپاکستان که منجربه تأسیس کشوری بنام پاکستان گردید باشد چه کسی میتواند از این حقیقت تلخ  تاریخ انکار کند که ” نظریه پاکستان ” بر استراتیژیی ماجراجویانه در برابر کشورهای همسایه ای چون هند و افغانستان استواراست ؟ چنانچه میگویند گاه ازنوع عکس العمل دشمن میتوان میزان صحت و صداقت و روا داری وی را سنجید . وقتی ما ازدولت پاکستان گیله وشکوه ای  داشته باشیم ساده اندیشی خواهد بود که آنرا فقط با ارتش پاکستان و یاهم سازمان اطلاعات ارتش پاکستان ISI ارتباط دهیم . خیر! تاریخ گواه این حقیقت تلخ است که دشمنی با افغانستان یا هندوستان درعمق استراتیژیک پاکستان که بصورت مصنوعی بنام نظریه پاکستان جاسازی و به اخلاق ووجدان اکریتی ازمردم پاکستان آنکشورمبدل شده است اگرخواسته باشیم عمل کرد های پاکستان راشناسائی کنیم باید قبل ازهمه منفذ های  نفوذ این هیولایی زمان را دروجود مان ببندیم . وقتی ازآسمان آتش می بارد واززمین افغانستان فریاد می جوشد سفردوتن ازوارثان خشونت درجامه مذهب چگونه میتوان توجیه کرد؟ ما اکیدأ باورداریم و تجربه زندگی ما حکم میکند که که انگیزه چنین مسافرتها و دید وبازدید را فقط  در آنطرف میدان بازی یعنی جغرافیای پاکستان باید جستجو کرد . وقتی مولانا سمیع الحق سابق رئیس دارالعلوم حقانیه که به پدر معنوی طالبان شهرت داشت در یک بازی استخباراتی کشته شد به تصؤر  مولانا فضل الرحمن عرف ملا دیزل رهبر شاخه ای از جمیعت العلمای اسلام پاکستان با کشتن  چنین یک رقیب بالفعل سیاسی مذهبی میدان را به نفع خود یافتو تصؤرمیکرد که میتواند با شارلاتان بازی های خود به عنوان مهره صد درصد مطلوب برای  نگهبانان سیاست های استراتیژیک  پاکستان  وارد بازیی سیاسی شود . و دیگر به عنوان رهبر واحد شبه مذهبی جمیعت العلمای اسلام پاکستان مواجب صد درصدی را حاصل خواهد کردهرچند قبلأ نیز در باره “سیأ” ست طالبان نسبت به مسأله مجعول تحریک طالبان پاکستان TTPکه دربستر عمق استراتیژیک آنکشورزائیده شده وهرگاهی به اقتضای رسیدن به  این اهداف ازسوی شبکه های استخباراتی و امنیتی منطقه وجهان به عنوان یک ابزار کم بها مورد استفاده قرارگرفته است ولی درعین حال هیچگاه مدیریت آن بصورت کلی از دست سازمان اطلاعات ارتش پاکستان ISI بیرون نرفته است . گفتیم تحریک طالبان پاکستان TTPکه یک مهره مهم در دیپلماسی ارتش پاکستان محسوب می گردد گاهی ازسوی شبکه های مخالف نیزتوجیه وتطمیع شده است چنانچه ازسوی شورای امنیت افغانستان که تحت مدیریت حنیف اتمرازبازمانده گان استخبارات سازمان امنیت دولتی رژیم شبه کمونیست برهبریی ببرک کارمل ودکترنجیب الله دردوران ریاست جمهوری اشرف غنی بحیث مشاورامنیت ملی افغانستان اجرای وظیفه می نمود برخی ازجنگجویان تحریک طالبان پاکستان TTP راباارسال کمک های سخاوتمندان استخباراتی خویش یاری همه جانبه نظامی واقتصادی میرساندند.شواهد انکارناپذیری وجوددارند که این حمایت ها بصورت منظم و بدست  حلقه های معین استخباراتی بویژه مهره های که درنخستین دوره حاکمیت  طالبان  مقام های بلندی داشتند و با نصب حنیف خان اتمربحیث مشاور شورای امنیت ملی  درداخل ارگان شورای امنیت نفوذ نموده بودند 

 شواهد انکار ناپذیری وجوددارند که این حمایت ها بصورت منظم و بدست  حلقه های معین استخباراتی بویژه مهره های که درنخستین دوره حاکمیت  طالبان  مقام های بلندی داشتند و با نصب حنیف خان اتمربحیث مشاور شورای امنیت ملی  در داخل ارگان شورای امنیت نفوذ نموده بودند این مطلب را شخصی بنام قاری احسان الله احسان که رئیس گروه الاحرار وسابق  بحیث سخنگویی تحریک طالبان پاکستان TTP اجرای وظیفه نموده است انگاه که ارتباط اش با سازمان اطلاعات ارتش پاکستان ISI نزد مقامات تحریک طالبان پاکستان TTP افشأ وبرملأ گردید در گفتگو با آقای سلیم صافی از ژورنالیست های نامور شبکه تلویزیونی جیؤ نیوزNews  Geo  که از اسلام آباد پایتخت پاکستان  نشرات دارد از کمک های شورای امنیت برهبریی حنیف اتمر و حضور علنی آنها در مناطق محتلفی چون ولایت ننگرهار ، ولایت خوست ، ولایت بلخ یعنی مزارشریف و دیگر مناطق لازم به آگاهی حکومت انجام میداد پرده برداشته است

چنانچه گفته میشود که هر سفرتجاری هم نوزاد و ثمره ونتیجه دارد و هم زحمت و مشقت و کثافت ! اما سفر های که آخیرأ دوتن از ولی نعمتان تاریخی فاجعه امروزی هریک مولانا  فضل الرحمن معروف به ملا دیزل که خود را وارث راه مولانا مفتی محمود از قدیمی ترین یاران محمد علی جناح میدانیست مخسوب میکند  و نیمچه ملا حامد الحق فرزند پدر معنوی طالبان زنده یاد ملا سمیع الحق که خودرا از سلاله عبدالحق بنیانگذار مدرسه حقانیه میدانست  بروی یک ضرورت پربرکت استخباراتی وارد افغانستان شدند.برای منابع موثق نزدیک به خانقاه ارگ تائید کردند طالبان پس ازتقاضا های مکرر ملا فضل الرحمن برای دعوت به کابل طالبان به شرطی ملا فضل الرحمن رابه کابل دعوت کرد که بتواند تکه های یخ میان کابل واسلام آباد راآب سازد بنأ روی همین ملحوظ ازایشان به عنوان یک مهمان خاصی پذیرائی بعمل آمد و بدون شک که این سفربا تحفه هاوسوغات های فروانی انجام یافته باشد . وقتی رقیب اصلی اش نیمچه ملا حامد الحق  سلاله عبدالحق بنیانگذار مدرسه حقانیه این گونه سفر پربرکت با سوغات های نقدی و تحفه های گران قیمت را از پرده تلویزیون مشاهده می کرد عزم را جزم ساخت و نیت سفر به کابلستان نمود .

میگویند حرف آخند را آخند میداند وقتی در نخستین دیدار با ملا عبدالکبیر معاون “سیأ”سی ریأ ست الوزرا  واقع قصر سبز سپیدار که در کنار ارگ قرار دارد اجلال نزول نمود آخند حامد الحق از نقش مدرسه حقانیه بویژه آنگاه پدر مرحوم اش مولانا سمیع الحق در حیات به سر میبرد و طالبان پاکستانی را به ویرانی افغانستان می فرستادند و حالت ویران کنونی  مدرسه حقانیه را که مهد پرورش بسیاری از رهبران کنونی طالبان به شمار می آید یادی بعمل می آورد که سرانجام ملا کبیر معاون “سیأ”سی طالبان طالبان هفت میلیون افغانی از بودجه رسمی خود به مدرسه حقانیه در پاکستان کمک می‌کند.مولوی عبدالکبیر، معاون رییس الوزرا در دیدار با حامد الحق، مسوول مدرسه حقانیه دستور کمک مالی را داده است.شماری از ملاهای پاکستانی به رهبری حامد الحق روز دوشنبه، هفتم حوت به کابل رفته و با مولوی عبدالکبیر دیدار کردند. منابع معتبر در اداره امور طالبان تایید کردند که مولوی عبدالکبیر در این دیدار به حامد الحق وعده کرده است که از جانب حکومت طالبان به این مدرسه کمک کند.

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا