گـزیده اخبــار
خانه » اجتماعی » شکرکه دشمن بیداراســــت! استفاده ارتجاعی ازشعارهای ملی!
شکرکه دشمن بیداراســــت! استفاده ارتجاعی ازشعارهای ملی!

شکرکه دشمن بیداراســــت! استفاده ارتجاعی ازشعارهای ملی!

شاید دیگر برای هیچکسی حتی انانیکه معادلات مبنی بر وابسته گی اکثریتی از فعالان و نیروهای به ظاهر ضد استعمار ی راکه همیشه از« زاویه منحنی »  خوشباوری وساده اندیشی مینگرستند سیاست توطئه گرانه و گام به گام کشورهای همسایه واستعمار جهانی و حواریون آنها در افغانستان هنوز هم در زیر تاریکی و ابهام مانده باشد زیرا با تعطیل شدن گفتگو های صلح دوحه هیأت مذاکره کننده تحریک طالبان دوحه پایتخت قطر را به قصد اسلام آباد ترک کردند هرچند این سفرمجلل مانند همیشه یک سفرعادی و دعوت برای یک صلح  پایدار و بحث روی مسائل صلح و مشکلات مهاجرین غیره عنوان شده است اما این دعوت بصورت عاجل درمغائرت  باهرگونه  مصلحتی که در حوزه مشورت های لازمی میان دست نشانده گان و باداران سنتی درفاجعه چهل ساله افغانستان اتفاق افتاد. زیرا هیچ عقل سلیمی نه میپذیرد درحالیکه حمایت کشورهای همسایه ای با افغانستان چون پاکستان وایران ایضأ چین ، قطر و روسیه نقل هرمجلس سیأسی میباشد و میتوانیستند مسافرت گروه مذاکره کننده برای اخذ دساتیر و هدایات لازم  به چند روز بعد موکول می ساخت 
تا از یک طرف سوگند هر دوجناح اعم از طالبان و ارتش  پاکستان که ولی نعمت طالبان محسوب میشود مبنی بر عدم وابسته گی با پاکستان ظاهرأ استناد یافته باشد و از جانبی هم قضیه  ارتباط  برخی از حلقه های طالبان با پاکستان بویژه آرتش آنکشور مجهول می ماند  ولی هیچ کسی ندانیست که چرا وبا کدامین دلائیل و مصلحت ویژه ای با چنین شتاب این مهمان  ها به اسلام آباد فرا خوانده شدند و قبل از آنکه مخدوم شاه محمود قریشی وزیرخارجه پاکستان عازم امارات متحده عربی گرددپس ازملاقات با ملا عبدالغنی برادرو هیأت همراه اش  در محضر روزنامه ها و  مطبوعات وابسته با مراکزاستراتیژیک کشورپاکستان خطبه ای را ایراد کرد که میتوان حدس زد مفرادات  اجندای دور دوم مذاکرات هیأت طالبان با گروه اعزام شده از کابل درحول حوش آن مطرح خواهند گردید .

باتوجه به این کنفرانس مطبوعاتی و خطبه قرئت شده  درآن که ازسوی آقای مخدوم شاه محمود قریشی وزیر خارجه تمامی فصول ارتش پاکستان به عنوان نطق قبل از دستور گفتگوهای صلح قطر باید نامید به موضوع بسیار مهمی اشاره شده است وآن تقلیل خشونت و آتش بس درجنگ چهل ساله  افغانستان  است که از سوی مخدوم قریشی مسؤلیت تأمین  آنرا تنها بر عهده طالبان نه بلکه وابسته به دیگر حلقه ها ی نظامی واستخباراتی نیز میباشد . هرچند آقای قریشی از این حقله ها نام نبرد اما شناخت از عمق استراتیژیک پاکستان و مؤقیعت حساس جغرافیاوی افغانستان میرساند که به گمان اغلب اشاره مخدوم قریشی به دیگر حلقه ها به برخی هسته های کوچک تروریستی مانند لشکر طئیبه ، لشکرجنگهوی ، سپاه صحابه وتنظیم  الاحرارغیره بودکه بعدأ بنام تحریک طالبان پاکستان یکجا با داعش” دولت اسلامی شام وعراق ” بیعت نمودند .     

درحالیکه مخدوم شاه محمود قریشی پس از تعیین خطوط اساسی آغازدوردوم مذاکرات که در ملاقات با هیأت طالبان بر آن سخن رفته بود و مهمترین مسأله آنرا تقلیل خشونت و آتش بس تشکیل میداد  عازم  ابوظبی شده بود  ملا برادر، معاون سیاسی و رییس دفتر سیاسی گروه طالبان در قطر با عمران‌خان، نخست‌وزیر پاکستان دیدار کرد در این دیدار که بروز جمعه، ۲۸ قوس انجام شده، نخست‌وزیر پاکستان اطمینان داده است که کشورش از روند مذاکرات بین‌الافغانی حمایت می‌کند. آقای خان همچنان گفته است که کشورش خواهان یک افغانستان پرامن است. آقای عمران خان در دیدار با ملا برادر از سطح بلند خشونت درافغانستان ابراز نگرانی کرده است. او در این دیدار خواهان کاهش خشونت منجر به آتش‌بس شده است.چنانچه قبلأ متذکرشدیم نشست مقدماتی صلح در افغانستان که از سه ماه بدینسو در دوحه پایتخت قطر جریان داشت به بهانه تعطیلات روزهای کرسمس تا پنجم جنوری سال جدید میلادی تعطیل اعلام شد و لزومأ به اعضای این هیأت دستورداده شد که جهت مشوره ها و امادگی برای آغازدومین دورگفتگوها به اسلام آباد و کابل اجلال نزول کنند .لابد خواننده گان ارجمند و عزیز میدانند و به یاد دارند که در یک روز نسبتأ سرد زمستانی قبل از آنکه هیأت اشتراک کننده در مذاکرات صلح از دوحه پایتخت قطر فراخوانند عمران خان صدراعظم ارتش پاکستان  طی یک تماس تلفی با محمد اشرف غنی رئیس حکومت افغانستان اطمینان داد که پاکستان از تلاشهایشان در زمینه تحقق صلح واعلام آتش بس و برای کاهش خشونت‌ها درافغانستان دریغ نخواهند کرد و پیوست به آن  مقامات امریکائی نیز با صدور اعلامیه ای  اعلام کرد که نرال مارک میلی، رئیس ستاد مشترک آرتش امریکا و یکی از بلندپایه ترین نظامی این کشوراست  با هیات مذاکرات طالبان دیدار کرد تا این گروه را به کاهش خشونت ترغیب کند. اما به همان روز این مقام بلند رتبه غرض ملاقات با اشرف غنی وبحث روی نتائج  گفتگوها اش با هیأت طالبان و راه کارهای روند مذاکرات پس از تعطیلات کرسمس سال جدید میلادی به کابل سفرکرد در حالیکه جنرال میلر فرمانده عمومی نیروهای امریکائی در افغانستان که در عین حال ریاست قوای ناتو را نیز برعهده دارد و یکی از مقتدر ترین وایسرهای امریکائی در قرن حاضر در افغانستان پنداشته  میشود ایشان را همراهی میکرد با آقای اشرف غنی امریکائی افغان تبار و درعین حال همسر رولاسعدغنیپیرامون مذاکرات با طالبان دیدارکرد و ضمنأ از افزائیش خشونت ها  نیز ابراز تأسف نمودپیش ازاین به کرات وبه انحأ مختلف خدمت خواننده گان عزیزعرض کرده ایم که درسیستم مافیائی حاکم برسرنوشت افغانستان همیشه به جایی توجه به کیفیت ودگرگونی های بنیادی برظواهرپدیده ها  تأکید وترکیز بعمل می آید البته نباید فراموش کرد که این حالت زائیده بروز حالت ذهنی است که برای مردم یک جامعه در محیط کاملأ قرانطین شده بوجود می آید و با درد ودریغ که جامعه افغانستان طی چهار دهه جنگ بویژه دودهه آخیر دچار این بیماری مهلک ومزمن  گشته است . دور نه میرویم همین که به انگیزه تعطیلات جشن کرسمیس و بازگشت هیأت های  ناظر برگفتگوهای « بین الافغانی صلح در دوحه »   به خانواده های شان موقتأ تعطیل اعلام گردید و با توافق تمامی جناح های شامل در این گفتگو ها مذاکرات باید بتاریخ پنجم جنوری سال جدید مسیحی ازسرآغازگردد برخی ازچهره های به ظاهر مهم  سیاسی حکومت افغانستان موضوع انجام مذاکرات دوردوم که همانا تاریخ پنجم ماه جنوری سال نو میباشد با مقتضای سرشت سیستم مافیائی درافغانستان با توجه به نبض مردم افغانستان که آثاروعوارض دوره سنت وتقابل با مدرنیته مافیائی را درزندگی خود تجربه میکنند و بیشترازماهیت به قضایا روی کیمیت وشعار برای شعار به حرکت می آیند ومیدانند که این ملت شکوهمند درگذشته ای نه چندان دوربردفاع ازوطن ومؤلفه های قدرتمند حیات اجتماعی همچون غرورملی وایثار درراه انسان – خدا ومیهن مباهات میکرد دیدند و می بینند که چگونه باید بصورت مصنوعی شعار های فریبنده را سردهند لهذا شعارانجام دوردوم مذاکرات بین الافغانی رادرداخل افغانستان راسردادند.تامردم را ازاصل ماهیت مذاکرات بین الافغانی صلح وواقیعت های که با گذشت چند سال گذشته هیچگونه انطباقی  ندارد و به سان آفتاب برتمامی قلمروافغانستان طلوع نموده است ، سردادن شعار مذاکره در داخل کشور یک شعار فریبنده و پوپولیستی است . وقتی برای نخستین بار آقای حمدالله محب مشاور شورای امنیت در صفحه فیس بک اش نوشت :گفتگو ها میان جمهوری اسلامی افغانستان و تحریک طالبان باید در داخل کشورانجام و پیگیری گردد دولت در مورد تعیین جا ملاحظه ای ندارد و هرمنطقه ای که از سوی طالبان پیشنهاد گردد به شمول اعمارتأسیسات مذاکرات با طالبان را به پیش برند ……..وقتی این شعارپوپولیستی ومسخره ی  آغا حمدالله خان محب را سرقوماندان اعلی جناب محمد اشرف خان غنی احمدزی ملاحظه فرمود و شاید هم درجلسات خصوصی امنیتی کابینه حکومت استماع نموده باشد بدون آنکه حول وحوش مسأله را با توجه به بحران چهل ساله افغانستان مورد بررسی قرار دهد ناگهان به شلیک بدون خریطه آغاز کرد  و گفت : من میخواهم به قوت اظهارات مشاور صاحب امنیت ما را جناب محب صاحب را در قسمت ازینکه ما ترجیح میدهیم که دور دوم مذاکرات صلح در افغانستان انجام شود تائید میکنیم . هنوز این سخنان از سالون های ارگ بیرون نیامده بود که دوتن از پهلوانان  معروف معرکه آغا فضل الهادی مسلم یاررئیس مشرانو جرگه یا مجلس سنای افغانستان 

و محمد حلیم فدائی که پس از رسوائی های فروان در لغمان ، لوگر، وردگ ، خوست و بالاخره بنام والی پکتیا بر دسترخوان دالری آن ولایت زانوزده است واین دو ذوات ارجمند از نخستین لحظات باران رحمت دالر ها بر زمین خشک افغانستان پادوهای  متملق و چاپلوسی  اند که نسبت به بسیاری از متملقان و چاپلوسان خانقاه ارگ ریکارد تملق و چاپلوسی را قائیم نموده اند فرصت را غنیمت شمرده و بلا درنگ دستور فرمودند که مردان تحقیر شده سابق غیور افغان را در بدل چند دالر گردهم آورند و از این اظهارات رئیس صاحب غنی اعلام حمایت کنندولی ازهمه جالب سخنان مسخره آمیز رئیس صاحب در میان مردم غیور کندهار بود که رئیس غنی به عنوان یک خطبه فریبنده و متملقانه در قالب طرح  خواست یک خواهر زاده در محضر صد ها تن از ماما خیل ها ی قندهاری بیان داشت وپس از مقدمات تکراری اینگونه اظهار داشت : نخست فتنه !شما آیه مبارک را قرئت نمودید جرم بزرگ از فتنه وجود ندارد ما در مذهب امام اعظم هستیم ؛ نیستیم اکثریت ما ؟ وباز به مذهب امام جعفر از برادران تشیع ما!درمقابل نظام اسلامی ایستاده شدن جرم است کسی که درآن دست میزند آغشته بر فتنه است

همچنان حضرت داروغه پس ازآنکه خود را اولوالامرمسلمین دانیست صلح با طالبان را از اولویت های کاری اش دانیست و گفت طالبان اگر براستی هم سیاست می کنند بیایند خود را کاندید کنند و ازطریق انتخابات زمام قدرت را دردست بگیرند و در همین خرقه مبارک با دولت جمهوری اسلامی افغانستان به گفتگو بنشینند ….وقتی برموأمرات ، غفلتها و کمزوریها ی غم انگیزی که مختصرأ به آن اشاره گردید می اندیشیدیم و فکر میکردیم که چگونه باید آن همه غفلت ها ، کمزوریها و اشتباهات مانرا جبران کنیم و فرصت های را که از دست داده ایم دوباره بدست آوریم ، بر نواقص کار تک بعدی وجاه طلبانه ای بر خوردیم که در یک دوره نسبتأ طولانی تاریخ مردم افغانستان به فرهنگ ووجدان فرد فردی ازما مبدل شده است زیرا اززمین وآسمان توطئه می بارد و دراین میان بسیاری از « ما » چنان آسوده خفته ایم که مگر شیپور دشمن بیدار مان کند .هرباری که آتش معرکه با هزم دالرو امتیازات مادی شعله ور گردد  وهرگروه و جماعتی علیه گروه و جماعت دیگری نقشه می کشند نا گهان سپاه دشمن با افسران آزموده شده از گرد راه نمایان میشوند وسنگری بیشتر می تازند و خدا را شکر که اگرما غافلیم دشمن ما هوشیاراست و همیشه بیدار ! مگر به  مصداق « عدوشود سبب خیر اگر خدا خواهد!! » سروصدا های دشمنان ما را از خواب غفلت بیدار کند . از دشمن باید سپاسگذار بود که با هر نقشه احمقانه ای درسی بزرگی به مامی آموزد.آخیرأ نیزعلی الرغم آنکه بسیاری ازماراازچنددهه بدینسومعتاد برمصرف وزندگی روزمره ساخته اند ودربازی شطرنج سیاسی که درسرزمین ما دوام دارد دنباله رو سیاست های عمومی و استراتیژیک قدرت های بزرگ بوده ایم وبه خدا سوگند هیچ قوم وملتی در درون خانه اش بادشمن روبرونه شدمگراینکه ذلیل شد ودربرابرامتیازات مادی دشمنان سر به زانودر آورد .وقتی قصه چنین است دیگرآزادی ، استقلال سیاسی و اقتصادی وآرتش ملی خواب وخیال محسوب میشود .در چنین وضعیت تاروتاریک است که دشمنان مردم ما علی الرغم فریاد های از روشنفکران راستین و رسانه های واقعأ آزاد مملکت استعمار جهانی و نیروهای که از آنسوی ابحار آمده بودند  به بهانه مبارزه با تروریزم جهانی به قول معروف « برای یک دستمال قیصریه را به آتش کشید ند» بله ! استعمار جهانی بویژه کشور پهناور امریکا پس از انهدام برج های دوقلوی نیویارک برروستا ها ، مزرعه ها خلاصه همه داشت وناداشت ملت فقیر افغانستان هجوم بردند برخلاف بکارگیریی تاکتیک ها و شیوه های استیلا گرایانه ای نیاکان شان این بارباتوجه به مؤقیعت تاریخی وجغرافیاوی افغانستان با فراگیری درس ازتمامی تجارب واندوخته های اسلاف استعمارگر شان همراه با دست نشانده گان  بومی خویش که اکثریت شان درتمامی دوران مصیبت های آمده بر سرزمین افغانستان جذب شبکه های استخباراتی گردیده بودند با کیسه های زر و لزومأ زور برهوا و زمین کشور تسلط یافتند .خلاصه اینکه تاریخ میهن ما افغانستان  چندین دهه بویژه از دودهه بدینسووباسقوط اردوگاه سرخ سوسیال امپریالیزم برهبریی اتحادجماهیرشوروی ، کشورهای غربی ، کشورهای همسایه و روسیه به جایی احیای فرهنگ و تمدن از میان رفته این سرزمین ارتباط  نسل نو ما با گذشته تمدنی کاملأ قطع گردید . البته آنگاه که افغانستان بصورت یکجانبه وبدون اجازه سازمان ملل متحد توسط ارتش سرخ اشغال شده بود کشور پاکستان با توجه به اهداف عمیق استراتیژیک خودسرزمین شانرا تحت شرائط خاصی بنام مبارزه و جهاد علیه اشغالگران روسی در اختیار کشورهای رقیب بویژه ایالات متحده امریکا قرار داد و کشور بزرگ امریکا و دیگر کشورهای که به بهانه کمک با مجاهدین افغانستان از سرزمین پاکستان به حیث معبر معتبر سیاسی و نظامی استفاده می نمودند . سرانجام با سپری شدن چندین دهه چانه بازی ها و درک این حقیقت که بدون معامله با کشورهای همجوار افغانستان بویژه پاکستان منجمله چین ، روسیه ، ایران و قطرنه میتواند با مصارف گزاف مادی به جنگ در افغانستان خاتمه دهد لهذا براه انداختن  گفتگوهای « بین الافغانی » و حل بحران افغانستان از راه سیاسی را در اجندای موسوم به گفتگوهای صلح افغانستان در دوحه پایتخت قطر در زمره دیپلماسی فعال خویش قراردادند و با تعیین هیأت های از هر دوجانب یعنی هیأت جمهوری اسلامی افغانستان وتحریک طالبان رسمأ در دوحه پایتخت قطرآغازیافت .هرچند این گفتگوها بنام گفتگوهای ایالات متحده امریکا با طالبان که به ظاهرازسوی زلمی خلیلزاد نمائنده افغان تباروزارت خارجه امریکا و تحریک اسلامی طالبان که از سوی ملا عبدالغنی برادر معاو ن سیاسی تحریک طالبان و رئیس دفتر قطر به پیش برده می شد اما واقیعت این است و شواهد ثقه و غیر انکار پذیر نیز نشان می دهند و می رسانند که این مذاکرات میان ایالات متحده امریکا و چنانچه قبلأ نیز یادآوری گردید کشورهای همجوار افغانستان ( چین – پاکستان – روسیه وجمهوری اسلامی ایران   منجمله قطر)  بوده که طی مدت هجده ماه تمام منجربه امضای  یک  توافق نامه مجهول و مملو از تناقضات میان امریکا و تحریک طالبان به امضأ رسید و بدین سان جامعه جهانی من جمله کشورهای همجوار منطقه در باره تعیین سرنوشت کشور مظلوم افغانستان به دید گاه واحدی دست یافتند .خواننده گان عزیز استحضار دارند که قرار بود پس از امضای توافق نامه تاریخی میان طالبان که بتاریخ بیست و نهم فبروری سال جاری به امضأ رسید ومطابق با مفاد مندرج این موافقتنامه بتاریخ دهم مارچ مذاکرات بین الافغانی آغاز خواهد گردید اما با درد ودریغ که این مذاکرات بتاریخ دوازدهم سپتمبر سال جاری آغازیافت و سرانجام با سپری شدن کم وبیش سه ماه با توافق بر سر یک اجندایی ۲۲ ماده ای مذاکرات خاتمه یافت وچنانچه گفته شد میان هردوجانب شامل درمذاکرات توافق بعمل آمد و گفتگوهای بین الافغانی صلح به انگیزه تعطیلات سال نو میلادی موقتأ خاتمه یافت اما سخت جالب وشگفت انگیز بود که هیات ۲۱ نفره اشتراک کننده حکومت افغانستان در مذاکرات دوحه به کابل بازگشت و هیأت  طالبان مغائربه هرگونه عرف سیاسی ودیپلماتیک به نام  اجرای یک سفر سه روزه به اسلام آباد فراخوانده شد وجالب ترازهمه اینکه قبل ازهیأت مذاکره کننده حکومت که به کابل بازگشته بود به بهانه های واهی موضوع برگزاریی دور دوم گفتگوها در داخل افغانستان روی آنتن تبلیغات رفت اما از اینکه مردم افغانستان نه ازجنگ با برادرش اطلاع داشتند و دارند و نه هم از چگونگی داعیه صلح طلبی ! میتوان گفت که مردم جنگزده افغانستان از دیر بدینسو از پدیده ای بنام جنگ و یاهم صلح  اطلاع و آگاهی ندارند . این دیگران یا همان ایالات متحده امریکا ، ناتوباضافه کشورهای همسایه بویژه کشور پاکستان با اهداف استراتیژیک شان در منطقه و افغانستان است که در تعیین سرنوشت کشور افغانستان نقش ارزنده ای را ایفا میکند . خوشبختانه یا متأسفانه همین سناریوی جنگ وصلح نیزکه دربستر مشترک منافع کشورهای جهان منجربه گفتگو های صلح دردوحه قطرشد برای آغازدوردوم گفتگوهای صلح که غالبأ بازهم درقطربرگزارخواهند گردید رؤس و مفردات  اولیه اجندای آنرا نیزبدون آگاهی و اراده بالفعل و تأثیر گذارمردم افغانستان بر نتائیج آن با زبان دیپلماتیک نزد بسیاری از تحلیلگران از قبل افشأ و هویدا گردیده است . علی ایٌ حال چنانچه دیده میشود موضوع مسخره آمیز تقلیل خشونت ها و آتش بس یکی ازآنعده مسائلی اند که بااسانی درتمامی  کنفرانس های مطبوعاتی و سخنرانی های آتشین دیپلمات های سیاسی و نظامیان بلند رتبه کشورهای ذیدخل در قضایای افغانستان میتوان دریافت. چنانچه وقتی مخدوم شاه محمودقریشی وزیرخارجه ارتش پاکستان پس ازملاقات باملاعبدالغنی برادررئیس هیأت طالبان درگفتگوهای دوحه دریک کنفرانس مطبوعاتی ودرمحضرده ها تن از خبرنگاران داخلی و خارجی پاکستان بیان داشت از رؤس و مواد اولیه اجندای دور دوم کنفرانس دوحه پرده برداشت آن اینکه ایشان در بخشی از جوابات آن کنفرانس مطبوعاتی چنین گفت:« پاکستان درنشست امروزی به  هیأت طالبان که آنرا ملا عبدالغنی برادر میکند بصورت واضح نکته نظرات خودرا اظهار داشت و درآن گفتگو در محضر مذاکره کننده  ارشد ملاعبدالحکیم که ایشان هم حضور داشت . چیزیکه بصورت واضح وروشن به نظر میخورد که در چهل سال گذشته آنچه درافغانستان بؤقوع پیوسته است ازآن کشورافغانستان ضرر بی نظیری را متحمل شده است نه تنها موجب ضرر افغانستان شد بلکه زمینه ساز ضرر برای پاکستان و منطقه نیز گردید …..در این باره نیز صحبت نمودیم که از یکطرف اگر گفتگو ها ادامه دارد با تأسف که همزمان تقلیل خشونت به نظر نه می آید توقع ما اینست که در خشونت  تقلیل بعمل آید مگر باید گفت که مسؤلیت این فرآیند ( تقلیل خشونت ) تنها بردوش طالبان نیست بلکه تمامی اطراف موجود در قضیه افغانستان باید در (تقلیل خشونت ) نقش بازی کنند متوجه ساختن تمامی مسؤلیت به طالبان مغائربا واقیعت های موجود است و ما دراین ارتباط که خشونت چگونه بوجود می آید وچرامی آید ما نکته نظرات مانرا با طالبان مطرح ساختیم …….» چنانچه تمامی آنانیکه در جریان این مذاکرات قرار دارند عند الزوم مسأله تقلیل خشونت وآتش بس ازرؤس اجندای دومین دورنشست این گفتگو ها میدانند  

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا