گـزیده اخبــار
خانه » اجتماعی » خدا و حضورش درذرات وجود!
خدا و حضورش درذرات وجود!

خدا و حضورش درذرات وجود!

یادداشت نواندیشی : چه خوب گفته است دانشمندی ، کسی که درزندگی چرائی ندارد نه میتواند به کنهِ از حقیقت برسد .بزرگترین نقص در بینیش انسان این است که همیشه فقط یک روی سکه را میتواند ببیند و قتی هم بخواهد بروی دیگر سکه پی برد و انقلاب کند و سکه را به آنروی بر گرداند بازهم یکرویه مینگرد و آنروی دیگری از سکه  را از نظر دورمی اندازد ، از علت های اصلی این دوگانگی نگرش علمی وپژوهشی   متابعت ازفورمول علم برای علم است که نه میتواند از همه فرآورده ها ی آفرینیش و هستی اطلاع حاصل کنند .

طبیعی است که در چنین حال واحوالی قضاوت شان نسبت به بسیاری مفاهیم همچون ذات الهی ، هستی ، تکامل ، زمان و مکان وسائر مفردات فلسفی در حوزه خلقت وآفرینش ناقص محسوب میشود شگفت انگیزترین ودرعین حال مسخره آمیز ترین قضاوت افراد وحتی محققان ارجمندی درحوزه پژوهش های فلسفی آنگاه است که محققان و پژوهشگران برای اثبات حقیقت های مجهول فلسفی برمراجع متحجرانه مذهبی به عنوان مواخذ علمی و فلسفی  استناد کنند،درحالیکه اکثریتی ازمراجع مذهبی ای که آغازآفرینیش و هستی رابصورت دگماتیک غیراجتهادی وغیردیالکتیکی درمخالفت با عقلانیت وخردتحلیل وبررسی می کنند درعمل دشمنان اصلی خدا،انسان و فلسفه به شمار می آیند .

چنانچه می بینیم تاریخ بشربویژه در چند قرن آخیر  لبریز ازجنایات چنین جنایت کاران شبه مذهبی است .  عیب بزرگی که در چنین نگاه نهفته است این است که برای  شناخت  قلمرو  خدا ، هستی و انسان از میتود تجربه شده در کشورهای شرقی و اسلامی که  علمی ساختن خرافات و توهومات است بهره می برند و خرافات و توهومات را علمی و عقلانی می پندارند . در حالیکه با آسانی در می یابیم که خدا وند در آیه شانزدهم سوره مبارکه ق آنگاه که بر یکی از خصلت های فطری  انسان روشنی می اندازد وی را علمأ مخلوقی با  وسوسه معرفی می کند  که  انسان با چنین خصلت اش میتواند به اعمالی دست زند که با بنیادهای ازهستی و خلقت درتضاد بوده باشند اما برای کنترول و  جلوگیری  از این اعمال تباه کن  انسان که اساسات هستی را دیگرگون میسازد حضور  قدرتمندانه  خود را با تمثیل عجیبی از جوارح انسان یعنی شریان ها وورید که انتقال دهنده خون به بدن بویژه آنگاه که انسان اراده میکند به نمائیش میگذرد

لَقَدْخَلَقْنَاالْإِنسَانَ وَنَعْلَمُ مَاتُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ ۖ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ.   اما شیطان را که در مقطعی از آفرینش هستی از جانب آفریده گار آفریده شده است  و بدون شک سمبولی از شرارت محسوب میشود نه میتوان این مخلق آفریده شده را  با وسائل آفریده شده آنهم  در ماورأ آفرینش بویژه در قلمرو ذات جستجو کرد .  برای نویسنده این مطلب دوست گرانقدرما جناب  آقای معشوق جان  رحیم ازجانب آفریده گارهستی  توفیق های مزیدی می طلبیم . 

______________________________________________________________

در جایی خواندم که:

خدا قادروعالم مطلق است. خدا در همه جا و در ذره ذره ای وجود ما حضور دارد.هیچ قدرتی قدرت خدا را محدود ساخته نمیتواند. هیچ وجودی وجود خدا را محدود ساخته نمی تواند. یعنی این که گفته نمیتوانیم تا اینجا خدا حضور دارد و از این به بعد حضور خدا غایب است.این تعریف از خدا بنظرم منطقی ترین و بهترین تعریف از خدا میتواند باشد.اما سوالی که در ذهنم پیدا شد این است که اگر خدا در همه جا، حتی در سلول های مغز خودم حضور دارد، که باید هم چنین باشد، پس حضور شیطان را در کجا باید جستجو کرد؟

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا