گـزیده اخبــار
خانه » اجتماعی » لافوکها دنیای دیگری دارند !
لافوکها دنیای دیگری دارند !

لافوکها دنیای دیگری دارند !

 

سگ بازی علاوه از شوق یکی از پیشه های پر از سیاست نیز است. سگ بازان حرفوی در عین وقت چندین سگ را برای میدان های جنگ آماده می کنند و کوشش می نمایند برای دوام این سلسله گُرجی ها و کُچُک ها را زیر تربیه بگیرند و آینده ء شوق و فن خود را تضمین کنند.سگِ جنگی که داخل میدان است ، بسیار برای یک سگ باز اهمیت دارد. غذایش فوق العاده ، جای خوابش پاک و منظم، گردن بندش از چرم و زنجیر مفشن و انتقالش با دبدبه در چوکی عقب کروزین صورت می گیرد. این همه قدر و عزت بخاطر جنگیدن است نه بخاطر سگ، همینکه سگ جنگی تعلل کرد، پیر شد و یا در میدان جنگ شکست خورد و یا (پیخ )کرد دیگر بخت سگ از آسمان به زمین می افتد، دیگر نه از غذا خبری است و از فیشن و درشن. سگباز اگر خواست سگِ شکست خورده را خود به قتل می رساند و یا اگر رحم آورد گردنِ بند او را باز نموده و گرفته دردست طفلی می دهد و آن سگ بیچاره که دیروز قهرمان و فلان فلان بود به ولگرد مبدل می گردد.سگباز گرجی ها و کُچُک های را که خود تربیت کرده و امتحان (گس او) نموده است به میدان می کشد و صاحب قدر و عزت می سازد و جا نشین سگ قهرمان خود می گرداند.سیاست افغانستان هم مطابق همین نقشه پیش می رود، شکست خورده های میدان ، ولگرد می شوند و (گس او ) شده ها جای ایشان را می گیرند و همین سلسله ادامه دارد….کرزی میدان را باخت حالا چاره یی جز ولگردی ندارد و غنی هم در حالت باختن است ، خودش نقشه کارش را رسم می کند و عبدالله تازه امتحان می شود و کار های آنها را به پیش میبرد و ازمزایای شیر بودن!!!!دارد استفاده می کند.

درسال ١٣٨٢ کرزی با لاف و گزاف به بدخشان آمد، آمادگی ها برایش در بهارک گرفته شد، ده هزار نفر جمع شدند، ده گاو حلال شد وغذا آماده گردید، مردم ساعت ها گرسنه انتظار کشیدند، بلاخره ریس رسید و پس ازسخنرانی مختصر و چرندیات ازمنبر فرود آمد و اجازه مرخص شدن خواست، مردم تقاضا کردند، نان نوش جان کند ،اما محافظ امریکایی اش اجازه نداد و کرزی با سرافگندگی به مردم گفت ؛(یک وقت دیگربازمی آید، حالا نه اختیارازمن است ونه هلیکوپتر!!! )فکر میکنم کرزی همان وعده اش را فراموش ننموده است ومیخواهد بدخشان برودو به عهدش وفا کند!!!

آقای غنی که میخواهد بعد ازولگرد شدن برای اطفال کتاب بنویسد!!!باید متوجه باشد که چیغ نزند زیرا اطفال می ترسند!سمیه رضی الله تعالی عنها را نسیمه ننویسد و حضرت امام حسین را نواسه خدا نگوید زیرا اطفال بالایش خواهند خندید!متوجه باشد که بی خلطه فیر نکند تا تهمینه بیادش نیاید و سهراب تولید نگردد تا رستم را نکشد!!!!مردم می دانند که جناب ایشان چندین دکترا دارند اما بهتر است که الفبای زبان را کمی مطالعه کنند و بعد کتاب بنویسند!وها راستی متوجه باشد که نماز جنازه رکوع وسجده ندارد!آقای ریس! کتاب های شما را کسی نمی خواند زیرا تمام مردم خود تان را خوب دیده اند و می شناسند و به بی بی گل جانِ آفرین می گویند که جناب شما را تحمل کرده است !

آقای عبدالله که می خواهد امور را بدست بگیرد درقدم اول لازم دارد تا سرنوشت همزنجیرهای خود را مطالعه کند و خود را درآیینه همین دو ولگرد نظاره فرماید ویکبارتاریخ دست نشانده ها ومزدوران بیگانه را فقط درچند قدمی خود ورق بزند!

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا