تقریباً همۀ دولتهای افغانستان در دوران معاصر، بر شعار برادری و برابری اتکا کردهاند. رژیمهای سیاسی ماضی و فعلی بر این نکته تأکید کردهاند که همگی در برابر قانون مساویاند و هیچکسی بر دیگری امتیاز و برتری ندارد. در دورۀ حاکمیت دموکراسی در افغانستان نیز شعارهای انکشاف متوازن و عدالت اجتماعی و برادری و برابری نقل هر مجلس بوده است.
اما گذشت زمان ثابت کرد که همۀ این شعارها برای فریب عوام بوده و اثر چندانی از این شعارها در عرصۀ عمل و سیاستگذاری به مشاهده نرسیده است.تحقق «برادری و برابری» در افغانستان نیازمند کارهای بنیادی است و با شعار و سخنان احساساتی و تشریفاتی نمیتوان به چنین آرمانهای شریفی دست یافت.جمعیت اصلاح در این روزها کمپاین تبلیغاتی «اخوت و همدلی» راه انداخته است. جمعیت اصلاحیها نمیدانند یا تجاهل میکنند که با کمپاین راه انداختن هیچ چیزی در این وطن تغییر نمیکند. بیعدالتی و تبعیض ریشه در سنتهای ستبر اجتماعی و سیاسی در این کشور دارد و با تلقین و تکرار شعارهای دینی نمیتوان گرهی را گشود.
اینان اگر توان ایجاد دگرگون کردن ساختارهای سیاسی و اجتماعی را ندارند، دستکم کمی به خود زحمت بدهند و راجع به معضلات کلان این سرزمین بیندیشند و کنکاش کنند و سپس راهکارهای علمی و منطقی برای آنها عرضه بدارند.نکتۀ خندهدار اینکه آن عده از جمعیت اصلاحیها بیشتر به شعار «اخوت و برادری» دل خوش کردهاند که سالها از انواع تبعیضات رنج بردهاند و از قشر محروم جامعه به حساب میآیند. آیا خندهآور نیست درحالی که ظالمی شخص بیگناهی را مورد شکنجه و آزار جسمی و روانی قرار میدهد، فرد شکنجهشده آیههایی از قرآن را تکرار کند که در آنها از احسان و عفو و گذشت و فداکاری سخن به میان آمده است؟