گـزیده اخبــار
خانه » اجتماعی » مادرقرن۲۱زندگی میکنیــــم،برنامه های کهنه پاسخگو نیستند!
مادرقرن۲۱زندگی میکنیــــم،برنامه های کهنه پاسخگو نیستند!

مادرقرن۲۱زندگی میکنیــــم،برنامه های کهنه پاسخگو نیستند!

یادداشت نواندیشی : دوست گرانقدر ما جناب شیر شاه یوسفزی طی نامه ء سرگشاده ای که عنوانی جناب گلبدین حکمتیار نگاشته است به بسیاری از مسائل حاد جامعه امروزی و دوره ء پربرکت مهاجرت به عنوان آغاز آگاهانه و خردمندانه مبارزات آزادی بخش ملی اشاره نموده است .انجام انتخابات آزاد ، شفاف و عادلانه مهمترین مسأله ای میباشد که ذکر و فکرهمه احاد ملت درد دیده ما منجمله روشنفکران وتحلیل گران را با خود معطوف ساخته است ، نویسنده ای از این نامه نیز در مقدمه ای به این مطلب بسیار مهمی اشاره نموده است که

” فرض میکنیم که انتخابات شفاف وعادلانه صورت گرفت چه فرق خواهد کرد؟نظام سیاسی؟ نظام اقتصادی؟سلطه ء خارجی ها؟ ویا چیز دیگری؟ ” ما نیز اکیدأ باور داریم که محض  شعار انتخابات شفاف و عادلانه ، بطور انتزاعی هیچگونه مشکل جامعه  را حل نه میکند ، فقدان عدالت و وجود نابرابری یکی از عمده ترین مسائلی است که همه جوامع بشری من جمله جوامع جنگزده ای چون افغانستان با آن دست وگریبان اند جالب آنجاست که به باورعده ای ازبلند پایه گان رژیم مافیائی و شبه بـــــازارآزاد بیعدالتی یک امر جهانی و لازمی واجتناب ناپذیر است . راه حل و معالجه این بیماری همه گیررا نیز با نوشتن نسخه های دروغین و نفرت انگیزاقتصادی با وعده های موهوم سرخرمن  و ارائیه ارقام کاذب  خلاصه میکنند . نه میدانند که ابلاغ و اعلام چنین مسائل عمده احتیاج به یک بنیان مکتبی جامع الاطرافی دارد تا همه شهروندان کشور  بتوانند تفسیر پذیریی منطقی را دریابند و هم ” اعتقاد ” و ” معتقد بیا فرینند در غیرآن شعار مبارزه با بی عدالتی و فساد ضرورتأ درد هیچکسی را مدوا نخواهند کرد.اعلام مصنوعی عدالت و دموکراسی درشرائط نابرابر یا اعلام آزادی و حاکمیت قانون در شرائط نابرابر اقتصادی و خشونت تیوریزه شده  همه شهروندان کشور را در شرائط غیر عادلانه سیاسی و اقتصادی قرار خواهند داد . همه انسانها در برابر قانون برابر ند عبارت پوچ و پوکی است و هیچ مشکلی را حل نکرده و حل نه میکند . تا مدامی که قانون بر روی خرابه های ویران فقرأ و گرسنه گان و بی سوادان در درون کاخ های مجللی چون کاخ ارگ و سپیدار و دارالامان بدست و اندیشه داروغه های جباروبیگانه پرست خشونت زأ وگاهی فتوی های مکه معظمه استوار باشد حیله آمیز ترین عمل و اجماع منطقوی برای نابودیی یک فرهنگ ویک تمدن است .

به هرحال این مورد یکی از ده ها مواردی است که از بطن چنین نظام مافیائی زائیده می شود طبیعی است که دربسیاری از قوانین مربوط به انتخابات و قرار دادهای اجتماعی که تنظیم شده اند به این مسأله توجه نداشته است که ” نفس عدالت ” چگونه باید باشد و یا اساسأ چگونه است و چگونه میتواند نشأت طبیعی و فطری خودش را داشته باشد . بنابراین قبل از انجام انتخابات و پیش از اینکه از مردم و هوادران شان خواسته شود تا درانتخابات سهم بگیرند برای تأمین عدالت و برابری وسائر مؤلفه های زندگی ملی اقدامات اساسی بعمل آید. همچنان روشنفکران این زمان و این نسل باید بیش و پیش از آغاز هرحرکت به این پرسش پاسخ ارائیه کنند که به پدیده ای  بنام انتخاب و انتخابات به چه نگاهی مینگرند ؟ آیا انتخابات وسیله هست یا هدف ؟ تاجائیکه دیده میشود تمامی نیروهای که برای حل نیازمندی های عمومی انسان معاصر برنامه مستقلی ندارند و یاهم نتوانیسته اند لزوم عقلانیت در حیات  بشری را به مثابه یک میکانیزم مدیریتی  با آنتن های عقل در دامن پهناور دیانت کشف کنند  لزومأ برای حیات سیاسی بشر نیز نظام های لبرال سرمایه و بازار آزاد  را برمیگزینند و در مجموع برای کامیابی این نظام مبارکه در جمعی از دیگر هواداران  نظام کنونی تلاش و فعالیت می نمایند . اما دربرابر این کتله عظیمی از مردم که بیشتر شان در اعتیاد به زندگی مصرفی و روزمره به مثابه عناصر وابسته و طفیلی های اقتصادی مشغول گذار زندگی روزمره اند نیروهای نیز در جامعه وجود دارند کــه  با تقویت فرآینــد ” نه “ گفتن در برابرظلم و بی عدالتی همچنان ادامه مسیراستراتیژیک ” بازگشت به خود “ که از همه اصلاح طلبان و مبارزان راه آزادی ایثار آگاهانه ای می طلبد تا در صف نخست ایثار گران قرار گیرند ، آنها راه مسالمت آمیز مبارزه برای تحقق عدالت واقعی ، نظام مردم سالاررا ادامه میدهند و با باور عمیق بر دموکراسی و انتخابات  بر مبنای اصل حرمت به انسان مخالف به پیش میروند . ما برای جناب شیرشاه یوسفزی نویسنده این نامه سرگشاده ازپروردگار توفیق می طلبیم وبرای برخی ها هدایت 

_________________________

نامه سر گشاده به حفظه الله

انجینیر گلبدین حکمتیار أمیر

حزب اسلامی افغانستان

جلسه احزاب در سرینا و کنفرانس مطبوعاتی شما که طبعا حمایت احزاب سیاسی را با خود داشت ، یک رویداد تاریخی است،تاکید شما بر شفافیت انتخابات، ضرب الأجل دو هفته یی و استفاده از هر گزینه در قدم های بعدی مورد توجه قرار گرفت و خواستم با امیر مجاهد حزب درد دل کنم.فرض میکنیم که انتخابات شفاف و عادلانه صورت گرفت چه فرق خواهد کرد؟نظام سیاسی؟ نظام اقتصادی؟سلطه ء خارجی ها؟ و یا چیز دیگری؟

توانمندی های احزاب و اینکه نهال آنها از کدام اقیانوس آب می خورد ، دیگر پوشیده نیست. اگر پاسخ ،نوشته های جناب عالی و طرح ها و رساله های مبسوط شان باشد،آنها را خوانده ام بسیار عالی هستند اما جنبه عملی ندارند،امروزشنبه ٢١ جولای سال٢٠١٨میلادی قرن٢١است،برنامه های کهنه وخیالی دیگررنگ باخته اند.

سناریوی اشغال، نمایشنامه ایشجی،بزکشی قومی و طعن و لعن های احزاب بر یکدیگر همین امروز جریان دارد، همین دیروز این احزاب بر سر قدرت بودند، چه چیز های است که صورت نگرفته باشد؟؟آرمان شهدا و نهضت اسلامی برباد رفت .پس از سالها مردم منتظر تشریف آوری شما بودند تا بر زخم های آنها مرحم گذارید، اما چی شد؟ چه اظهاراتی عجیب و غریب که صورت نگرفت،

اشتباه گفتن جنگ جلال ، قصه مادر بمب ها و داعش، راکت ایران بر ریاض و تهدید اماکن مقدسه، قوم گرایی، رفتن به حریم مرده ها و بلاخره شما نتوانستید از خانهءتنظیم و حزب تان بیرون بروید و آرزو های مردم را بار دیگر آب برد.من حقیر از جمله مجاهدین درجه ۶ حوزه مرکز و نویسندگان درجه٧ جهاد هستم که طبعا شما می شناسید.ما در حوزه مرکز شخصیت های چون قاضی زبیر شهید،مدیر نصرت شهید،استاد اکبر شهید،محمد خان،رحمانیار، روفی، عاطفی، قاضی پاینده و … داشتیم، همچنان دیگر احزاب شخصیت های شاخص داشتند ،شما و دیگر احزاب نتوانستید حکومت اسلامی و مستقل بسازید و حتی یکدیگر خود را تحمل کنید .قابل پرسش است که اکنون با این ترکیب چگونه آرمان های شهدا را تحقق می بخشید؟؟؟؟؟

و حکومت واقعی پس از انتخابات شفاف به میان می آید؟؟موقف رهبر حزب بر بنیاد اساسنامه در پرتو انتخابات شفاف و عادلانه تعین می شود، ٣٠ سال پیش در کمپ شمشتو این مهم چگونه صورت گرفت؟آیا آن طویلترین دور خلافت شفاف تا حال ادامه ندارد؟اگر اینگونه انتخابات شفاف و عادلانه در دولت نیز میخواهید، جای دارد، در غیرآن نباید به سرنوشت مردم بازی صورت بگیرد!!!خدا کند این اظهارات به منظور توجه استعمار نباشدتا مهره عوض کند و به ما موقع خدمت بدهد.اگر چنین باشد این کوبیدن آخرین میخ بر تابوت جهاد و آرمانهای شهدا خواهد بود.

ارشادات شما در مورد کلمه افغان نیز بسیار جالب و گوش کردنی بود، کسانی را که تذکره افغان نمیگیرند به چهارپایان نسبت دادید.پدرام این مسأله را مطرح می کند هویتش معلوم است، شما را چه شده است؟؟!!پس فرق میان تو و او چیست بگو؟اولا باید عرض کنم که افغان بودن ، تاجیک بودن و …. و بودن برتری نیست، ثانیا افغان بودن هویت است و هویت سازی به کار فرهنگی نیاز دارد به جبر و اکراه نمی شود،

ثالثا چنین برمیاید که اگر کسی در تذکره اش افغان نبود، از دید جناب عالی انسان نیست وحیوان است، فرض کنیم این حرف عقلانی و نقش سنگ است.در تذکره های ما تا حال افغان نوشته نشده است و نه پدران ما این تذکره ها را داشتند،شاید نسل های آینده داشته باشند اما سرنوشت ما چه میشود،آیا ما انسان نیستیم و یا پدران ما چهار پا بودند؟؟!!

این فرضیه تکاملی چگونه به سرعت طی می شود و یا اینکه به نظریه داورین نسبت به خودش، معتقدتریم؟!آیا این حرف ها اساس شرعی،علمی ،عقلی و فطری دارد؟رابعا ماده چهارم  قانون اساسی اگر دلیل بر این ادعا باشد، که شما آنرا پذیرفته اید، در کجا جز همان کنج ورق لطف دارد؟

آیا ریس جمهوری حیثیت قانونی دارد؟ آیا موقف ریس اجرائیه حیثیت حقوقی دارد؟آیا ابتذال فعلی بر اساس قانون است؟ جالب تر از همه آیا حزب شما تا کنون ثبت و راجستر قانونی دارد؟پاسخ اینست که این کشور مصلحت هاست و ما منافع خود را در نظر میگیریم،پس نباید چنین اظهاراتی صورت بگیرد و ما خود را حق بجانب بدانیم.نظر بنده حقیر این است که در پهلوی این همه موقف طلبان، (البته افراد خوب در کنار شما کم نیستند) دو سه مشاور خوب استخدام نمایید تا در مورد بیانیه های جناب عالی با ایشان مشوره صورت بگیرد.آخر چرا این همه بخاطر اهداف شخصی و مقطعی صورت می پذیرد، گناه این مردم درد دیده چه هست و تا به کی در میان این همه مخمسه گویی ها و سفسطه پردازی ها زندگی کنند و رنج بکشند؟باور کنید که دلم برای شما و خودم می سوزد

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا