گـزیده اخبــار
خانه » اجتماعی » مهرشرعی وازدواج دین باقدرت !
مهرشرعی وازدواج دین باقدرت !

مهرشرعی وازدواج دین باقدرت !

جامعه شناسان در روش شناسی استعمارگران برای نفوذ و تسلط کامل بر مستعمرات گفته اند صاحبنظران استعمار تآکید کرده اند برای نفوذ و کنترول بر مردمی باید « روح حاکم» بر آنها را شناخت و ازانطریق میتوان کنترول شان را در دست گرفت.در جوامع مذهبی اینکار از طریق مذهب به مراتب سهلتر است و احتیاج کمتر به کاربرد قوه قهریه می افتد.به اصطلاح عامیانه ما مردم برای سواری گرفتن از کسی باید رگ خوابش را پیدا کرد.روسها هم درین زمینه مثلی دارند که میگوید خر را باید اول ماما گفت و آنگه سوار شد.در درون جامعه مذهبی ما تمام معاملات و روابط حاکمیت برای رام کردن مردم به این شیوه انجام میگیرد.ایراد خطبه های نماز جمعه بنام قدرت حاکم « السلطان ظل الله فی الارض» برابر صد لشکر در رام کردن مردم اثر بخش بود.کار کوچکی نبود پشتوانه حاکم را به خدا وصل میکرد،کی میتواند در حکم خدا چیزی بگوید.بیدلیل نبود که امپراطور روم بجای سرکوب مسیحیت در اروپا و تهدید و شکنجه کردن متولیان دین خود به دین مسیحیت گروید و سلطنت خود را بخدا پیوند زد.در جامعه مذهبی ما میتوانید همه کجیها وتخلفات و جرایم خودرا مشروع و مقبول جلوه دهید راهش اینست که با ملا تقسیم و سهم او را در غارت تان ادآ نمایید.هر نوع اجحاف و قلدری خود را با مهر شرعی انجام دهید.جادوگری را ببینید که با یک اشاره حلال را حرام و برعکس میسازد.سود خور و رشوت خور ،اختلاسگر و قاچاقچی و زور گیر وقطاع الطریق همه با این فرمول جادو گرانه کارشان را روا میساختند.ما در منطقه خودما یک سود خوری داشتیم که وقتی در مسجد حضور میداشت ملا هرگز جرآت خواندن و ترجمه آیات سود را نداشت.

ملک قریه هم هروقت در زد و بندهایش با مردم و قدرت حاکم کارش پنچر میشد به مدد ملا گره از کار خود میگشود.زورگوها و بدماشان قریه هم وقتی ضعیفی را مورد ظلم و سرکوب قرار میدادند ملا با همان فرمول گره گشایش میان ظالم و مظلوم آشتی برقرار میکرد بدون اینکه عدالت اجرا شود.خلاصه ملا همیشه یک ضلع یا شریک معامله بود.حاکم سرش را خم میکرد بزور،مالک جیبش را خالی میکرد از زر و ملا هم آیات تسکین و صواب اخرت میخواند در گوشش و در عوض صبر غرفه های کلاس اول بهشت را برایش وعده میداد.اینگونه معامله جور میشد.در گذشته همیشه یکطرف معامله ملا بود.اما اکنون مسآله کاملآ تغییر کرده است ،اکنون ملا هم حاکم است هم مالک و هم تیکه دار انحصاری دین،اکنون کار مردم سه برابر مشکلتر شده است.اوست که هم چماق در دست دارد،هم غصب میکند و هم خود در پایان سند مهر شرعی میکوبد.خود کوزه و خود کوزه گر و خود گل کوزه خود بر سر بازار خریدار برآمد.از روزیکه دین با قدرت حاکم و سرمایدار ازدواج منحوس انجام داده است بدبختی مردم چند برابر گشته است.اکنون کسیکه در افغانستان حاکمیت را با زور و ارعاب بچنگ اورده،سلطه انحصاری قشری،قومی و قبیلوی را مسلط گردانیده،امنیت جان و مال و ناموس را از مردم گرفته ،تبعیض،بیقانونی،علم و عقل ستیزی،زن ستیزی،قوم ستیزی و نسل کشی به راه انداخته خود را متولی دین و دیانت مردم هم میداند.همه سبوعیتها و جنایات خود را مشروع و مؤجه هم میسازد.هم ظالم و حاکم دیندار است و هم مظلوم و قربانی.بر شماست که میان ایندو قضاوت کنید.چگونه دینیست که درو همه جنایات و سبوعیتها رواست.هم ظالم و حاکم کارش را دینی میداند هم قربانیان به همان خدا پناه میبرند.اکنون که ظالم خود را متدین به دین مردم اعلان میکند مردم چه چاره دارند و به کدام خدا پناه برند.طالبان که از بدو ظهور شان تا کنون همه انواع بیقانونی ها و انسان ستیزی ها را مرتکب شده اند،همه ملا های هم سنخ و هم جنس خود را از سراسر کشور جمع کرده اند تا در پای همه جنایات شان مهر شرعی بگذارند و همه ناروایی هایشان را روا و شرعی سازند.اینست دین جور،دین جهل و دین ریا .دین که آخرین و فراترین و مقدسترین پناهگاه و ملجآ انسان شمرده میشود شده است منشآ و توجیه گر همه انواع جنایات و وحشیگریها.مردم درین میانه چه روزنه امیدی خواهند داشت.این منفعت و مصلحت قدرت سیاسی،سلطه قشری و قبیلویست که ردای دین بر تن کرده،اگر چنین نیست باید بگوییم که این دینست که همه این پلیدیها را در خود دارد،یا اینکه کمر همت بندیم و کار دین را از دینکاران،تاجران و سوداگران دروغین آن جدا کنیم.خدا نمیتواند اینهمه سبوعیت و جنایات را بر مخلوقاتش روا دارد.ملک و مالک و ملا که سه تن بودند و سه شریک اکنون شده اند یکتن و یک قدرت و هر سه ضلع طاغوت در یک اقنوم تبلور کرده است.این همان بردگی اختیاریست نه ایمان مختارانه.

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا