حضوراشرف غنی سرقوماندان اعلی درشورای ملی افغانستان !

هرچند از همان لحظاتی که جنگجویان  طالبان چندین ولسوالی را به تصرف درآورد و اشرف غنی رئیس جمهور متخب مردم ، سر قوماندان اعلای نیروهای مسلح افغانستان و از همه مهمتر همسر ملکه رولا سعد که مسیحی و ازطائفه مارونی  های لبنان میباشد هویدا بود که جلالتمآب رئیس جمهور منتخب و سر قوماندان اعلی نیروهای مسلح از چه ابزاری برای در قدرت ماندن استفاده خواهند کرد .یکی ازاین ابزار” سیأ “سی که آخیرأ به دلائیل مختلف منجمله بی توجهی به فیصله ها و مقرره های این نهاد قانونگذاری نه با تبلیغات دشمنان و معاندان بلکه با اعتراف ستون فقرات نظام جمهوری اسلامی افغانستان حتی بنابر اظهارات شخص حضور ملکه بی بی گل که همان رولا سعد غنی بوده باشد و باری در گفتگوبا یکی از ژورنالیست های رادیو آزادی دربرابراین پرسش که شما وقتی شنیدید برخی ازوزیران پیشنهادی حکومت نتوانیستند ازپالمان رأی اعتماد حاصل کند چه تصوری برایتان دست داد؟ گفت :

متأسفانه وقتی که وکیلان برای تصویب وزرأ جمع شدن پارلمان به سویه بسیار پائین کارکردند ،یک میدان که اینها یک جرگه هستند ولسی جرگه هستند باید احترامانه بحث کنید مغز موضوع را بفهمید ، اونها به یک میدان خرید وفروش تبدیل شده است واین نه میفهمم که چطور مردم در گزینش که کی را تائید کرده و کی را رد کرده است ؟ ژورنالیست وقتی از ایشان می پرسد : دوخانمی که رد شد آیا شما را جگرخون ( ناراحت ) ساخت ؟ نه جگرخون (ناراحت ) نه ساخت بخاطریکه می فهمم که آنها میباشند پارلمان بگویند یا نه گویند.!

ولی این نشان می دهد که آنها(پارلمان) به کار شان وارد نیستند بخاطریکه همین جا برای وزارت امور زنان یک خانم( حسینه صافی ) که سی وپنج سال فعال اجتماعی برای زنان است کی پیدا میشود یک خانم رقم ازین که بتواند این وزارت را پیش ببرد !

طبیعی است مردان وزنانی که مجبور به ترک وطن و مهاجرت می گردند اینگونه مسائل و مصائب عوارض طبیعی آن محسوب میشود اما وقتی ملت و مردمی بویژه روشنفکران وسیاست مداران البته نه “سیأ “ست مداریان به خود می آیند و به فکر اعمارجامعه و کشورمیباشند نباید از چنین زنان و مردانی که هرچند از لحاظ شخصیتی و اخلاقی زنان ومردان بزرگواری باشند درهیچ گونه نظام و سیستمی اعم از نظام های مبتنی بر اقتصاد بازار آزاد ویاهم نظام های با برنامه ریزیی های عدالت محور اقتصادی با چنین پست های مدیریتی ومحوری نباید گماشته شود !تصؤر براین بود که وقتی جلالتمآب رئیس جمهورافغانستان برای مقابله با دشمنان وطن قصد ایجاد اجماع سیاسی و ملی را دارد و آنرا از ملاقات با برخی چهره های سیاسی در ارگ  آغاز کرد که طی بیست سال تمام در مزرعه ای از دالر های سبز چاق وچله شده اند در گام اول باید با انتخاب وزرای جدید و تکمیل کابینه به پارلمان اقدام میگردید و بجایی این زنان محترم که متأسفانه به فرمائیش بانوی اول کشور علی الرغم آنکه از پارلمان افغانستان رأی منفی گرفته اند و هنوز به کارشان ادامه میدهند اشخاص دیگری به پارلمان معرفی می شدند با دریغ و تأسف که در تمامی سخنرانی  جلالتمآب رئیس جمهور نه تنها به این امر اشاره نگردید بلکه در مباحث حاشیوی پارلمان نیز به این امر توجه صورت نگرفت که این امر چنین تلقینی در اذهان عمومی ایجاد کرد که گویا  اصلأ رهبریی دولت افغانستان نه تنها قصد پایان جنگ را ندارد بلکه هرآنچه را که می گویند به معنای خاک پاشیدن در چشم مردم است .

امروز به دلیلی درخدمت شما هستم که احساس میکنم که زمان آن رسیده است که یک گفتمان ملی را آغاز نمائیم سخنان امروزم را می خواهم به یک آیه متبرکه از قرآن عظیم الشان آغاز کنم . خداوند (ج) در آیه نهم سوره حجرات می فرمائید که اگر دوگروه از مؤمنان به نزاع وجنگ پرداختند میان آنها صلح وآشتی برقرار کنید اگریکی از دو گروه بر دیگری تجاؤز کرد به متجاوز بجنگید تا به فرمان خدا باز گردد اگر متجاوز دست از تجاؤز برداشت میان آن دوگروه به عدالت صلح برقرار کنید وعدالت ورزید که خداوند عدالت پیشه گان را دوست دارد .

هرچند مضمون و مفهوم اصلی این آیه متبرکه قرآن عظیم الشان هیچگاه با شرائط و وضعیت فعلی جامعه ما انطباق ندارد و اصلا قیاس مع الفارق است زیرا دراین آیه ازنزاع میان گروه های مؤمنی صحبت بعمل آمده  که قبلأ دارای هویت مشترک اجتماعی  بودند اما به دلائیل زیست انسانی که لازمه حیات اجتماعی است  باهم درنزاع قرار گرفته اند در حالیکه شرائط عمومی و تاریخی افغانستان با محتوی و مضمون این آیه شریفه کاملأ در تفاؤت اند البته معنی قتال در این آیه به مفهوم دفع و خنثی سازی بکار رفته است نه به معنای مرگ ، کشتن و حذف ! ازسوی دیگردرهمین آیه با صراحت ازصلح عادلانه سخن رفته که لازمه آن ایجاد میکانیزمی است که صلح را درجامعه انسانی نهادینه وتحقق بخشد البته ایجاد چنین میکانیزم وچهارچوب  سیاسی تابع شرائط موجود درهرجامعه  است که طوائفی از آن باهم درجنگ اند .

در این بخشی از یادداشت امروز به سخنان تازه کشف شده متفکر اعظم اشاره میگردد که گویا توانیست میزان الحراره تغییر دراندیشه گروه طالبان را با انتن های فکر اش گره زند و برویت آن اعلام کند که های مردم ! طالبان از لحاظ گفتمان و تفکر بسوی جهت  منفی تغییر یافته است و این کشف را با ادبیات نهایت متحجرانه چنین بیان کرده است : برای کسانی که سفید نمائی میکند  و میگویند که طالبان تغییر کرده است دیروز هم گفتم و امروز هم میگوئیم که بلی ! طالبان تغییر کرده اند در ظلم و خشونت شدید ترشده اند نسبت به گذشته مزدور ترشده اند . همانگونه که در دوران حاکمیت خود تاریخ و جغرافیا ووطندوستی را از نصاب حذف کرده بودند اکنون به حذف معتقد ترشده اند . بالای تاریخ وجغرافیای این وطن هجوم آوردند متأسفانه نتیجه گیریی ما در صف جمهوریت به شمول تیم مذاکره کننده که جناب ستانکزی صاحب حضور دارد ، جناب داکتر صاحب عبدالله که شخصأ زحمت کشیدند جناب قانونی صاحب وبزرگان سیاسی دیگرما که با آنها صحبت کرده اند این است که درمافی الضمیرطالب اعتقادی به صلح پایدار و عادلانه وجود ندارد . خدمت جناب محمد اشرف غنی باید کفت  دوران  حاکمیت طالبان درافغانستان وابسته به عصرحجر نبوده که بایدعملکرد های آنها رابرسرکتیبه های سنگی خواند و برویت آن تحلیل های مان در باره آن زمان را استوار ساخت بلکه  ازآن  زمان  که طالبان از راه قندهار و سپین بولدک کویته وارد افغانستان شدند بیش از دودهه عمری سپری نه میشوند چنانچه  برخی از حلقات روشنفکری خارج نشین منجمله محمد اشرف غنی احمدزی استاد پوهنتون  ، علی احمد جلالی که آن زمان بحیث خبرنگار صدای امریکا در ازبکستان ایفای وظیفه میکرد ودرعین حال  درباره ذخائر نفتی و انتقال آن تحقیق و پژوهش بعمل می آورد ، زنده یاد محمد نبی مصداق مسؤل سرویس پشتوی رادیو BBC مرحوم سید خلیل الله هاشمیان سابق استاد فاکولته ادبیات و مؤسس مجله آئینه افغانستان در امریکا ، زنده یاد پوهنوال رسول امین استاد فاکولته و مؤسس نشریه وفا و اتحادیه نویسنده گان آزاد افغانستان در پیشاور  و صدها تن از روشنفکران و یاران گرمابه وگلستان با هم که با دلائل گوناگون شجره النسب خویش را با تحریک اسلامی طالبان گره می زدند جاده صاف کن تحریک اسلامی طالبان بودند که از آنجمله  مرحوم نعیم کوچی معین و سرپرست وزارت سرحدات نخستین حکومت مجاهدین برهبریی مرحوم حضرت صبغت الله مجدد و سپس والی مقتدر حکومت طالبان در بامیان که حین ولایت اش بسیاری از مردم شریف هزاره جات به شهادت رسیدند وپس تشکیل حکومت موقت و سقوط رژیم طالبان  به اتهام آن جنایات دردناک به زندان گوانتانامو منتقل گردید که سرانجام به اثر تلاش های شخص محمد اشرف غنی  به دلیل روابط خانوادگی ای که با آقای مرحوم نعیم کوچی احمدزی داشت از زندان گوانتانامو آزاد و به امر حامد کرزی رئیس جمهور پیشین افغانستان عضویت شورای عالی صلح را حاصل نمود .غرض از این یاد آوری نه این است که گویا به طرفداری و یاهم مخالفت تحریک طالبان چیزی بنویسیم یا نه نویسیم بلکه هدف این است که هریکی ازما که خودرا روشنفکران و فعالان عرصه سیاست در جغرافیای بنام افغانستان مینامیم گرائیشات فکری متحجرانه و یاهم مردم سالارانه داشته ایم و باید به این نتیجه رسیده باشیم که نه میتوان در این سرزمین پهناور بنام افغانستان هیچ شهروند دیگری را از حقوق شهروندی محروم ساخت و این اصل به اخلاق ووجدان ما مبدل شده باشد

ولی با تأسف باید گفت که به قول بسیاری از فعالان سیاسی که در دوره بیست ساله تاریخ معاصر حضور فعال داشتند آقای محمد اشرف غنی هیچ گونه تغییر ی را نکرده است . چنانچه جناب احمد ولی مسعود چندی قبل در یک میز تلویزیونی از محمد اشرف غنی احمدزی خاطره ای را چنین نقل کرد : وقتی جناب آقای فیاض گرداننده موفق برنامه تلویزیون آریانا که از کابل منتشر میگردد از آقای احمد ولی مسعود رئیس بنیاد احمد شاه مسعود و سابق سفیرافغانستان در لندن پرسید که چند نفر را نام ببرد از کسانی در ارگ که با ابزار قومی اقتدار را دردست گرفته باشند ؟ آقای ولی مسعود بلا درنگ در پاسخ گفت : که همین داکتر صاحب اشرف غنی !مثال بسیارزنده اش! ببینید یکمثال زنده  ،کی انکارمیکند در افغانستان که داکترصاحب اشرف غنی در مقام ریاست جمهوری ذهنیت قومی ندارد ؟ کسی انکار میکند ؟ من یک مثال میدهم خدمت تان ! آقا ی احمد ولی مسعود یکی از اعضای میز را مخاطب قرار میدهند و میگویند که شما سوال کنید از خود داکتر صاحب سوال کنید !در خود متن لویه جرگه قانون اساسی ، زمانی که لویه جرگه یکمقدار به درازا کشیده شد داکتر صاحب اشرف غنی آمد حتی در محضر بیست نفر به ما گفت که جناب سفیر صاحب ! یادت باشد هروقتی که من به قدرت برسم یا توسط قوم ،یا توسط شمشیر،یا توسط خارجی ها شما مردم راازاین کشوربیرون میکنم .!! همان روز کرزی صاحب مرا دعوت کرد معذرت خواهی کرد گفت مه معذرت میخواهم ،معذرت میخواهم او البته اعصاب اش بر جایی نبوده شاید هم اعصابش برجای نبوده باشد ام آنچه در قلب اش وجود داشت بیرون شد ..تمامی اصحاب معرفت و درد در جامعه ما میدانند که همه کارها و امور مان بصورت آگاهانه و یاهم ناآگاهانه با تنبلی عجیبی وتوام با منت کشی اغیار  به پیش میروند وشاید این یک سنت مخصوص به کشورو مردم  ما باشد که برای انجام یک کار ساده نیزچشم مان به جیب های اغیار دوخته میشود چنانچه وقتی آقای اشرف غنی به عنوان رئیس جمهورمنتخب وسر قوماندان اعلای قوای مسلح افغانستان وظائف سه قوا امنیتی را تفکیک میکند ناگهان جهت اطمینان مالی این مأموریت از پشتیبانی همه جانبه جهان که با خروج شان از افغانستان نوع مأموریت را تغییر داده اند یاد میکند و میگوید که شما از من بحیث رئیس جمهور تان میخواهید تا واقعبینانه صحبت کنم صحبت واقعبینانه در این است که ما در سه ماه گذشته به یک حالت غیر مترقبه روبرو شدیم من ……به این نتیجه رسیده ام که فقط عدم امادگی دوجانبه وضعف های خورد وریزه در رهبریی سطوح متوسط سر هم شدند وحالت شک وابهام را بوجود آورده است از شما میخواهم شانه بدهید تا برای افغانستان یک آئنده روشن را تأمین کنیم .

هر نمائنده ملت هر سناتور صاحب با هزار ها نفر ارتباط دارد از روابط قوی تان از شبکه های قوی تان امروز استفاده کنید که یک بسیج ملی انجام شود ویک جواب قاطع به دشمنان افغانستان داده شود . درکل برای تان میخواهم بگوئیم که یک پلان واضح برای رسدن به استقرار در ظرف شش ماه آئنده تدوین شده و تطبیق آن آغاز شده است ……. برای تطبیق این برنامه برهبریی امریکا حمایت تمامی متحدین خود را داریم جهان دیگر در افغانستان حضور نظامی ندارد مگر ارتباطات ما در فصل جدید در حال استحکام و پیشرفت میباشد ازسوی تمامی کشورهای جهان حمایت مالی و سیاسی ادامه خواهند داشت . شما خواهید دید که ما هرقدمی مانیم جهان درکنار ما خواهند بودبطور خلاصه باید گفت که حضور پرطمطراق امروزی محمد اشرف غنی  رئیس جمهور و سرقوماندان اعلای نیروهای مسلح افغانستان در ایجاد صلح و آرامش اندکترین بهبودی  ایجاد نخواهند کرد بلکه با توجه به اظهارات و اقدامات قبلی وی و شاه غلام امرالله خان صالح در باره اعضای ولسی جرگه میتوان گفت که نزد هریکی از تحلیلگران پرسش های زیادی ایجاد خواهند کرد