وب سایت نواندیشی به ویب سایت خبری تحلیلی نواندیشی خوش آمدید
یادداشت نواندیشی :چنانچه میدانید همیشه نظام های استعماری بر نوک عصای اعتیاد بر زندگی روزمره نسل های کنونی وبا فراموش ساختن حوادث بسی خونین گذشته نفوذ و در قلوبی از مستمندان جوامع شرقی عمدتأ اسلامی عمل میکنند لهذا موضوع نشر کاریکاتورهای مؤهن علیه پیامبر اسلام حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه وسلم که در کشور فرانسه و در محدوده ای همین ایام قلیل واقع شده بود نیز به فراموشی رفته و در آرشیف ” خیر ما خیر شما ” نگهداری گردید که در همان زمان برخی از همکاران ارجمند این تربیون مطالبی را برمبنای واکنش های گوگون جهان اسلام و مسلمانان عالم مرور نموده و یادداشت های بر آن نگاشته بودند. در این میان وقتی در کشور عزیز ما افغانستان نیز واکنش های برخی از شخصیت های حقیقی و حقوقی جامعه شنیده شد و به ملاحظه رسید همکاران و دوستان ما نیز دست به کار شده در باره آنواکنشها و اعتراضات مطالبی را هرچند مختصر نوشتند که اکنو یکی از آن نوشته هارا زیر نام « به در میگوید که دیوار بشنود !» مطالعه می فرمائید
_______________________
البته دستور محکم و فرمان قرص وقائم حضرت گلبدین حکمتیار دامت برکاته خطیب مسجد شریف دارالایمان واقع دارالامان کابل به جای خودش محفوظ ، ما که از همان چهار سال واندی غالبأ از لحظات ظهور امام از لغمان شریف الی یومنا هذا ملتفت بوده ایم که هیچکسی منجمله ازمریدان و یاران گرمابه و گلستان آنحضرت به فرمائیشات اش که تره ای خورد نکرده است لهذا عجالتأ بنا نداریم در باب مشابهت نوع گوئیش آمرانه و دیکتاتورانه ای آنحضرت با برخی ازقدرت های جابر تاریخ ازفرعون تا میشل عون سخن گفت اما وقتی حضرت خودش با نفس نفیس خود در سخنان و فرمائیشاتش ازادبیات قبل از میلاد و سلاله ای از فراعنه قدیم بهره می برد نه میتوان کاری کرد .!
حالا وقتی نه از یک حزب و نه ازیک گروه متبوعش و نه ازدارو دسته … اش بلکه به قول معروف « به درمیگوید که دیوار بشنود » طبیعی است که نزد همه اذناب وعوام مادرمرده این پرسش مطرح میشود که آخراین کدامین دیوارچین !است که حضورامیر صاحب به تقلا افتاده است تا درخطاب به دروازه وبا نیت شنیدن دیواربا چنین ادبیات آمرانه وسلطان منشانه سخن فرمایند .؟
در محور چنین فکرو ذکری بودیم که ناگهان غریو یک صدای ترسناکی از آنسوی کوه قاف که به روایات غیر معتبر دیوارمشهور چین بدان میخکوب شده است برخاست و گفت : ای عوام بیسواد ! خیال می کنید که دیوار مورد هدف مرشد اعظم در همین نزدیکی دم دست بوده است ها ؟ نع این طوری که میفرمائید هم نیست بلکه با رعایت فواصل معقول که در فن” سیأ “ست معمول است فاصله میان دیوار چین و شکم های گرسنه را میتوان با چند بُشکه خون ناب استشهادی از جوانان نابالغ با جعل اسم شریف شهادت طی نمود . پس باید تنی چند از جوانان نورس ونابالغ را به دیار بیگانه ها که گویا به مقام رفیع شهادت نائل می آیند گسیل کرد الا کارما با این شعار های میان تهی هبه ای ارزش نخواهند داشت یعنی نه میشود و راه خدا هم نیست که به این مرشد عزیز و دراین سن وسالی که نصیب اش شده است یاد داد که فرق زمین لامزرع و بیابانی موسوم به پاکستان استخباراتی را با جغرافیای خونین و مادر وطن افغانستان قائل باید شد و سالی چند است که در گوش این مرشد اعظم می گوئیم که کمی از خواب زمستانی بیدار شو به جای این شعار های مسخره و هذیان های تکراری و وارداتی که ازدوران حضرت خضرپیامبردوران باستان با تقلید استخباراتی از حکومت های ماجرا جوی کشور برادر اسلامی جمهوریه پاکستان هرسالی چند مرتبه بصورت متحد المال وبا روش معروف انشائی نقل مطابق اصل زیرعنوان «حکومت موقت قابل قبول برای همه طرف هادرافغانستان » سرمیدهید دست بکش!اما اینکه چرا و از چه زمانی دُمب سبیــل این مـرشد زبان بسته دردست شبکــه های استخباراتی یاهــمان « جاسوس برادری !!» افتاده تفصیل مطلب طولانی و تاریخی است که از توان این مباحثه بیرون میباشند .!!چنین است که آب همه مخلوقات عالم با این مرشد فخیم در یک جوی نه میرود ! یعنی نه میشود که مخلوق الهی قبله عبادات شبانه روزی شان را که محض برای خدای واحدی انجام میدهند تغییر دهند و به نیت قُرب مرشدانه آن حضرت که تازه ظهور کرده و در کنار دیگر فراعنه ها درجلگه های کابلستان مستقر شده است انجام دهند .
این مرشد عزیز عادت دارد که مریدان و سائر علاقه مندان خاص وعام اش را با فرمائیشات اش که بیشترازمنبر مبارک مسجد دارالایمان پخش ونشر میگردد غافلگیرکند ، گاهی حرف های حسابی و خالی از هذیانات هم میفرمایند از شما چه پنهان اکثر فرمائیشات اش کریه و مملو از تناقضات است بطور مثال وقتی از کنترول عقده ای حسد آلود اش در برابرچگونگی مراسمی که حین امضای موافقتنامه میان طالبان و ایالات متحده امریکا در حضور چندین وزیر خارجه کشورهای جهان و با موافقت دونالد ترومپ رهبر تنها ابر قدرت استعماریی امریکا صورت گرفته و به امضأ رسیده بود از راه دیگری اما با همان شعار های بلند بالای گام گذاشت که چند دهه قبل در جغرافیای موسوم به اسلامی جمهوریه پاکستان که یک اسم بدون مسمی میباشد با حصول صد در صد کمک های استخباراتی جامعه جهانی که عمدتأ از مالیات اقتصاد بازار آزاد منجمله مشروب فروشی ها ، کاباره های مزئن برچراغ های سرخ وسبز و دیگر فعالیت های جائز و نا جائز اقتصادی نخست به نظامیان پاکستان که خود را نگهبان امنیت و تمامیت ارضی و عمق استراتیژیک آنکشور میدانند در ضمن جوابات به پرسشهای خبرنگاردر باره طالبان گفت :
درسه دهه گذشته نکته محور سیاست افغانی ایالات متحده امریکا تضعیف و خاتمه حزب اسلامی منجمله ترورو کشتن شخص خودم بود .شش گروهی را در پیشاور بر ضد حزب اسلامی بوجود آوردند ، گروه طالبها در همان زمان بر ضد حزب اسلامی بصورت مصنوعی و در لابرتواروزائیشگاه پاکستان به خواست امریکا متولد گردیدند که حکومت ائتلاف شمال در آخرین نفس هاو در حال سقوط بود این برای اینکه امریکا نه می خواست که کابل در دست حزب اسلامی قرار گیرد . من آنروزدر یک سایت پراز دشنام طالبان تبصره ای را می خواندم که نوشته بودند که امریکا به جنرال دوستم وظیفه سپرده است تا برای سبوتاژ جریان صلح به شمال برود و در مخالفت با رئیس جمهور ” اشرف غنی ” آن اظهارات کنند ایا تبصره این سایت طالبان صحیح است یا آن تبلیغاتی که شما از آن یاد آوری نمودید .؟ سرعت تبلیغات طالبان ، حوادث شمال و واگذاریی قندوز بدون مقاؤمت به مخالفین و حوادث بی شمار دیگری حلقه های جدا گانه اند که برای تخریب و سبوتاز پروسه صلح انجام یافته است ..
اما با گذشت زمان قلیلی و حتی چند ماهی رویه سرشار ازخشونت حضرت مرشد رنگ دیگری گرفت و آنگاهی که با مزاج داعشی اش قصد تقیه نمود و ظاهرأ بصورت یکجانبه خواست تا در میدان شبکه اطلاعات نظامی پاکستان ISI بازی کند روی همین منظور به پاکستان سفر کرد که قبل از سفر به اسلام آباد در یک گفتگوی تلویزیونی با نصیر احمد فیاض ژورنالیست ورزیده شبکه تلویزیونی اریانا با فراموشی از آن همه هذیان گوئی هایش در باره طالبان وقتی آقای فیاض از ایشان می پرسند که چه مقدار امکان دارد که در کوتاه مدت و در کابل یک اجماع به میان بیاید ، حکومت از یک نقطه بسیار نگرانی دارد که جریانات باقیمانده که بیرون از دولت است مانند شما ودیگر جریانات سیاسی این ها با طالب ها سازش نکنند که در مقابل آتش بس باید اداره موقت بوجود بیاید و این حکومت از میان برود بنأ برویت همین انگیزه گفته میشود که ممکن است حکومت شرائط دیگری را نیز مطرح کنند آیا شما فکر میکنید که در کوتاه مدت به صلح نائل آیم ؟ حضرت مرشد دربرابراین پرسش چنین پاسخ ارائیه کرد :
اگر حکومت کابل با ایجاد شورای عالی تصمیم گیری توافق نکند که به ارتباط لح آخرین مرجع خواهند بود این را باید تمامی جریانات و اطراف مؤثر سیاسی را احتوا کند اگر بدان توافق نه کند ما درهیأت حکومت سهم نخواهیم گرفت . نه تنها در هیأ ت سهم نه میگیریم بلکه در ترکیب شورای عالی مصالحه نیز اشتراک نه میکنیم . اگر دولت و اطرافی که بردولت از نفوذ بهره مند هستند ومیخواهند که اجماع بیاید و اگر ایجاد اجماع ممکن نباشد دولت واحزاب شامل در آن یک جهت ، اپوزسیون طرف دیگری اینها مشترکأ در مذاکرات شرکت کند که ما با این تصمیم هم موافق هستیم میتوانیم در این حالت نیز شرکت نمائیم که دراین صورت مذاکرات میان سه جهت خواهند بود یعنی طالب ها،اپوزسیون سیاسی دراینجا وحکومت کابل ! حضرت گلبدین حکمتیار در پاسخ این اظهارات آقای نصیر فیاض که این را حکومت قبول ندارد هرچند خواست طالبان هم چنین است ! عرض من این است اگر با این نوع حالت موافقت صورت نه گرفت و یکی از اطراف خواستند که پروسه صلح کاملأ در انحصار آن جهت باشد و فیصله نهای را نیز آنها بنمایند چه جهت داخلی و یاهم طرف خارجی که در مدیریت ونظارت آنها گفتگوها ادامه می یابند در آن صورت ما با طالبان بصورت کاملأ مستقل گفتگو نمائیم .
این کار ممکن است و ما این کار را میکنیم .!!و ما مشکل خود را با طالبان حل وفصل خواهیم کرد .!!!!…..برای ختم جنگ با آنها موقف مشترکی خواهیم گرفت .در این رابطه کارهای مقدماتی آغاز گردیده و من باور کامل دارم اگر طالبها و حزب اسلامی روی همین ارتباط در میان خود به توافق برسند یک بخش بسیار عمده بحران را میتوان حل نمود .باز بیسار مشکل خواهد بود که کسی بتواند در مقابل آن قرار گیرند و مانع ایجاد کند . آقای فیاض از حضرت حکمتیار می پرسند ، گفتگوهای مقدماتی چقدر به پیش رفته اند ؟ حضرت در پاسخ می فرماید :من امیدوارهستم …..که این کار بسیار زود انجام گیرد ما بدون این بدیل دیگری نداریم ، فکر میکنم طالبها نیز غیر ازین راه دیگری نداشته باشند .!! وقتی از وی پرسیده میشود که آیا شما آرزو دارید که با طالبان تماس حاصل کنید یا این گونه تماس ها قبلأ گرفته شده است ؟ در پاسخ گفت : تماس ها از زمان بسیار قبل وجود داشته و گرفته شده است ؛ادامه دارند و پیشرفت نموده و منجر به بعضی توافقات شده است …این توافقات مقدماتی هم در سطح پائین و هم در سطح بالا وجود داشته و ما در چنین مرحله ای هستیم که اگر این تصمیم اتخاذ نگردید اینجا یک هیأت مشترک و مرجع مقتدر تصمیم گیری که در رابطه با صلح فیصله نهائی را آن مرجع خواهند کرد ؛ ترکیب هیأت ، طرح صلح ، صلاحیت تشکیل شورای عالی مصالحه ، تشخیص نمودن خواسته های این سوی خط و تصمیم گرفتن به خواسته های آنطرف هم ، مدیریت جریان جاری صلح ،اگر چنین یک مرجعی به وجود نیامد و با این هم کسی موافقه نه کرد که آنعده احزابی که در حکومت شامل نیستند بحیث اپوزیسیون در مذاکرات اشتراک کند اگر این کار ممکن نه شد ما بصورت مستقل با طالبان گفتگو میکنیـــم .!!!!………………. از معائیب عدیده ء مرشد اعظم یکیش این است که اصلأ خود را یک تافته جدابافته از نسل بشر ودرعین حال غیرمسؤل وواجب الاحترام برای همه نسل ها و درتمامی 
عصرهای تاریخ انسان میدانند وشما خواننده گان ارجمند نیز در بیان ادبیات همین متن ببینید وسخنانش رافورمول های انشائی و ادبی میزان کنید با بسیار آسانی در خواهید یافت که حضرت مرشد درعین حالیکه مرغ اش یک لِنگ دارد ایشان از حسادت ، اتکأ بر ظواهرومصاب بربسیاری ازبیماری های لاعلاج روانی نیز بوده است که . ازفحوای ارائیه چنین رهنمود کار ساز و ارشادات استوار مرشد عزیز بر می آید که ایشان هیچگاه با کار جمعی نه تنها علاقه ای ندارد بلکه کسانی را که بر آیه مبارکه ۱۵۹ سوره آل عمران فَبِمَا رَحْمَهٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ ۖ وَلَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ ۖ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ ۖ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلِینَ باور دارند و قتی در جغرافیای افغانستان و درزیر حاکمیت ظالمین حاکم بر سرنوشت افغانها بدان مینگرند وچگونگی پیایبندی و اعتقاد عملی حضرت مرشد اعظم را برمفرادات آن ازنظر میگذرانند مانند برگ های خزانی ازتنه پوسیده درخت تنومند نهضت اسلامی افغانستان میریزند و دربر قبرستان تاریخ می افتند .
