وب سایت نواندیشی به ویب سایت خبری تحلیلی نواندیشی خوش آمدید
سرانجام بروزشنبه ۱۲سپتامبر۲۰۲۰ پس از کش و قوس های فراوان مذاکرات وگفتگو های که آنرا بین الافغانی نام گذاری کرده بودند درهوتل شری تون که ازهوتل های پنج ستاره شهردوحه قطر به شمار می آید آغاز شد؛ گفتگوهایی که می تواند سرآغاز راه پر فراز و نشیب بازگرداندن به آرامش نسبی به افغانستان باشد.گفتگوهایی که می تواند سرآغاز راه پر فراز و نشیب بازگرداندن به آرامش نسبی به افغانستان باشد. مدتها در نوشته ها ، دفاعیه ها ، سخنرانیها حتی چشم در چشم مستبدان ، زورگیران و شکنجه گران از تحقق صلح و عدالت یادکرده بودیم و حتی اکثریتی از ما ها که مدعیان روشنفکری و مبارزه برای تحقق جامعه عادلانه مبتنی بر آزادی و استقلال بوده ایم در انطباق با اندیشه ها وخطوط فکری مان شعارجامعه بدون طبقات وجامعه توحیدی سرمی دادیم ومی گفتیم که بگذارید نظام ظالمانه و فاشیستی حاکم برسرنوشت کشورما سرنگون شود وجامعه توحیدی که برخی ازما با داشتن اندیشه های مذهبی خواهان آن بودیم وجامعه ونظام بدون طبقات که خواست تعداد قابل ملاحظه ای ازروشنفکران چپ اندیش آن شعاررا سرمیدادیم برقرارگردد آن وقت خواهید دید که آفتاب چگونه می تابد و گلها به کدام سو شگفته میشود وزمین چگونه به وراثت و امامت مستضعفین وبنده گان صالح خدا درخواهدآمد . خواهید دید آنکه سوز ایمان در دل زخم شکنجه برپا شناخت جوهر ناب اسلام در سر و داغ سالها مبارزه برپشت وپهلو دارد به حکومت میرسد وزنجیر استعمار و استثمار وبه تعبیر قرآن « اصر» ها و «اغلال » اقتصادی و فرهنگی یکی از پی دیگری خواهند شکست .
حامد کرزی را که منصوب ساختند گفتیم وعده خدا نزدیک است کرزی است هرچند چهره نا شناخته درمیان روشنفکران و آزادی خواهان افغانستان اما چهره ای نسبتأ شناخته شده درمیان مجاهدین بود که به دلیل حضورش در یکی از معتدل ترین گروه های جهادی « جبهه نجات ملی اسلامی افغانستان » برهبریی حضرت صبغت الله مجددی که خصلت های ساده لوحانه اشرافی را ازمرحوم حضرت صبغت الله مجددی به ارث برده است اما سالها گذشت وکار به جای رسید که امروز حتی کاخ نشینان ارگ و حامیان بین المللی اش نهاد موسوم به جمهوری اسلامی افغانستان را از فاسد ترین و ناکارآمد ترین حکومت های جهان معرفی نموده است برای آنها که سالها در نوشته ها ، سخنرانی ها و دفاعیه های مسخره آمیز از دموکراسی و بازار آزاد سخن گفته بودند بسیار ناگوارودرد آوربود که می بینند دموکراسی توجیه استبداد گشته است و بازار ازاد به بازار آزارمبدل شده ومردم بینوای افغانستان درزیرچتر نظام دموکراتیک خواب های رنگین فقر و گدائی را نظاره میکنند . سخت درد آور بود که ببیند کسی را دعوای دومین متفکر بودن جهان وخود را نویسنده کتاب حکومت اسلامی معرفی میکرد اکنون با نه فهمی تمام از برابر صفهای طویل مبارزین و اندیش وران و شکنجه شده گان می گذرد و ازین میان حنیف اتمر ها را گلچین میکند و رسالت سنگین هدایت توده ها را برای پی ریزیی جامعه موعود اسلامی برعهده او می گذارد .
و ازین میان حنیف اتمر ها را گلچین میکند و رسالت سنگین هدایت توده ها را برای پی ریزیی جامعه موعود سکولارشبه مذهبی برعهده او می گذارد . مضحک است کوله بار امانتی که تا این جا جزبردوش مبارزین نامور میهن که دردفاع از استقلال و آزادی کشور از یوغ استعمارگران خارجی و پادوهای داخلی آن حمل نه شده بود اکنون و درعصر حاضر بردوش های ناتوان شکنجه گران قدیم وکسانی که تازه به صف جلادان و قصابان پیوسته اند حمل گردد.اینجاست که باید به یک نقطه اساسی عمیقأ توجه کرد و آن نکته این است که هر گز نباید پنجه های خون آلود نظام غارتگرانه سرمایه سالارحاکم بر سرنوشت افغانستان را ازیاد برد و نادیده گرفت.زیرا آنچه مهم است عوارض وآثاربرجامانده هیولای شبه سرمایه داری است که پنجه های خونین آن برای تحمیل اهداف ناپاک استعمارجهانی گلون اراده آزاد مردمان این سرزمین رابصورت بی رحمانه می فشارند.
ازشماچه پنهان هیولای مافیائی حاکم برافغانستان درلباس دموکراسی و حقوق بشرازبیست سال بدینسو به نوکهای ازعصای بسیاری ازجلادان و تفنگ سالاران راه میرود ، بسیاراند که در برابر اندک مواجب و امتیازات سکوت میکنند و سرانجام با داعیه مردم سالاری و آزادی خواهی وداع میگویند !جالب است که این چکمه پوشان حاکم بر سرنوشت مردم افغانستان برای بقأ و ادامه راه خونین خویش برای به قدرت رساندن فرزندان جوان خویش درهرمحفل ومجمع به عنوان جانشینان و نمائنده گان صادق شان بهره می گیرداین بدان معنا ست که هر قلدرچکمه پوش ، هرغدار استثمارگر،هرفرصت طلب سوارشده برخرمراد ،هرجستجوگرنان و نام ومقام ،هرسازشکار مرتجع غرب گرأ ارجمندی های تازه نفس خود را به میدان آورده وقتی اززبان شان که میگویند:پدرراهت ادامه دارد ! ازنهادینه سازیی راه سازشکارانه خویش در میان نسل جدید و بالنده معاصرمهرتائید وتصدیق می مانند.اینجاست که برخلاف تصؤررائیج در جامعه که هرگونه حضورجوانان درحوزه سیاست وفرهنگ به معنای ریفورم اجتماعی و جوان گرائی سیاسی وفرهنگی نامیده میشود جنایت را نهادینه و جوان می سازند .
چنانچه مطلع هستید و میدانید در نخستین روز افتتاح نشست بین الافغانی که در دوحه پایتخت قطر برگزارشده بود عبدالله عبدالله رئیس شورای عالی مصالحه ملی افغانستان متنی را که با دوزبان پشتو و دری فارسی و دوشخصیت جداگانه از قبل دراختیار داشت قرئت نموددر متنی که به زبان پشتوودرعین حال حامل سلام های اشرف غنی به حیث رئیس جمهور منتخب مردم افغانستان از سوی عبدالله عبدالله در خطاب به کنفرانس بین الافغانی صلح شریک قدرت مافیائی خود بصورت آشکار درتقابل ماهوی با متنی که به زبان فارسی دری از سوی عبدالله عبدالله در محضر صدها تن از اشتراک کننده گان قرئت گردید به نظر میخورد .نکته اساسی و اصلی این همه نشست ها به این سوال خاتمه می یابد که چگونه میتوانند پس ازچهاردهه جنگ و خونریزی برای استقرار یک آتش بس میکانیزمی را دریابند تا بتوانند با استفاده از آن شعله های چهار دهه جنگ خانمانسوزی جاری در افغانستان را خاموش کنند . نباید فراموش کرد که فوری ترین نتیجه چنین نشست ها و گردهم ائی ها ی مستعجل وبدون برنامه این است که درد استخوان سوز بیماریی اعتیاد برزندگی دم غنیمت را بصورت موقت و چند صباحی تسکین میبخشد اما اینکه این بیماریی را بصورت اساسی معالجه و از وجود بیمار ریشه کن سازد درنگاه حاکم برسرنوشت جامعه بویژه درشرائط کنونی نه ممکن است ونه هم مطلوب ! تنها نیازهای غریزی را که بیشتر دراستراحت گاه ها، هوتل های لوکس وچند ستاره وغذا های لذیذ و اشتها آور فواره میکشند بطور موقت ارضأ میگردد . به عبارت دیگر تک تکی از مردم افغانستان را در طی چند سالی که ازحاکمیت مافیای حاکم برسرنوشت افغانستان سپری میگردد عمدأ وجبرأ “الینه ” نموده و مصاب به بیماریی مهلک ” خود بیگانه شدن ” ساخته اند . یعنی به عنوان مردمی که در امتداد یک تاریخ نسبتأ طویلی در فرآیند ملت سازی نقش بازی نموده اند و درراه ایجاد یک ملت مفتخر بر گذشته متحمل قربانی های زیادی گردیده است.اکنون در دوران “الیناسیون ” نه تنها ملت متمدن را با آنچه که درتاریخ گذشته با قربانی ها وایثارزیادی بدست اورده بوند متنفر میسازند بلکه ملت الینی Social alienation شده در وجود خود خواسته ها و اهداف دیگران را درخود می بینند و برای رسیدن به آنها به تناسب شرائط محیطی ویژه ای می نشینند و خط ونشان میکشند .بنابراین می بینیم که این “الیناسیون” یا از خود بیگانه شدن اساسی ترین مسأله ای است که برای ما بعنوان انسانهایی دراین قرن با پدیده ای “ازخود بیگانه شدن” که با سرنوشت ما وجامعه ما مستقیمأ ارتباط دارد سروکارداریم.
لهذا درپرتو چنین شرائط است که درباره جنگ وصلح درافغانستان نیز که اکنون برای فروکش کردن شعله های آتش آن برخی از”ما “رادردوحه پایتخت قطر گردهم آورده وبنام ” نشست بین الافغانی” با مصارف گزاف استخباراتی با تجربه ای نسبتأ موفقی که ازعملیه “ازخود بیگانه شدن” دارند مشغول ابتدائی ترین مسائل فرعی واخلاقی ساخته اند وجالب است که نتیجه نهایی این نوع نشستها را نیزباید درمراکزاستخباراتی کشورهای دخیل درجنگ های نیابتی که بیش ازچهل سال در افغانستان با خونین ترین شکل آن ادامه دارند دید که آیا منافع آنها درخاتمه جنگ نهفته است ویاهم می خواهند بصورت بسیارفریبنده نوع جنگ راتغییردهند وجنگ خونین رادرلباس دروغین صلح بپیچانند.لهذا کاملأ طبیعی است که کلید جنگهای خونین وصلح درافغانستان نیزدرجیب کشورهای بزرگ صنعتی که اسلحه میسازند وکشورهای طماع همسایه که همه روزه توطئه می چینند و ماهی میگیرند جستجوباید کرد .
بحث وپیشنهاد آتش بس ازآن جمله مطالب دردناک ودرعین حال سوزنده ای است که همیشه به عنوان نقطه فشاربرمردم ستمدیده افغانستان ازآن استفاده می گردد.چنانچه قبلأ نیزاشاره نمودیم وگفتیم که وقتی درباره سرنوشت مردم ویک جامعه بیرون ازقلمرو جغرافیاوی شان تصمیم اتخاذ شود با شیوه ای کاملأ جدید استعماری البته نه توسط محققان و تحلیگران بومی آنها بلکه از سوی چهره ها ومهره های که از بد حادثه با شیوه استعماری ازافغانستان درخدمت گنگستر های جهانی درآمده بودند بصورت امانت دارانه اجرأ وعملی میگردد لهذا بحث آغاز جنگ های خونین و یاهم آتش بس را باید در بستر منافع همین قدرت های مورد مطالعه و ارزیابی قرار داد زیرا هرگاه منافع شان ایجاب کنند جنگها ی خونینی را براه می اندازند و یاهم با مقتضای منافع شان به ختم جنگ و آتش بس رو می آورند .جالب و شگفت انگیز است که برسم متابعت از یک اندرز باستانی سرزمین افغانستان که میگویند ” نان این جا، آب اینجا، کجا روم بِهْ از اینجا!” مسجد گرم و گدا آسوده ! تنور صلح بی صاحب رابا طعام وقیام در هوتل های مجلل دوحه چنان گرم ساخته اند که هردو جناح متخاصم با گذشت بیش از یک هفته برسرترتیب و چگونگی آغاز این مذاکرات به توافق نرسیده اند و در این میان برخی از مغرضانی که در نگهداشت وضعیت موجود منافع شان نگهداری میگردد با استفاده ازوضعیت مجهول وزمینی که برای پخش و بذرهرگونه شائعات آماده است هرگروهی به نفع خود ابرازنظرمیکنند وازقول منابع مجعول که به قول طراحان شائعات نخواست از وی نام برده شود هنوز با ابتدائی ترین مفردات آغاز اجندای گفتگو ها مانند طرز نشستن ،گوش فراگرفتن برای تلاوت قرآن کریم ، رعایت نخستین آداب اخلاقی سخنرانان دوطرف و مانند آن به توافق نرسیده اند که در شهر غلغله شائیعات مسائل بسیار حساسیت برانگیز مانند اختلاف دوطرف بررسمیت شناختن مذاهب و نوع حل اختلافات در جریان گفتگوها براساس فقه حنفی یا فقه جعفری باشد ویا هم اینکه گویا طالبان خواستار این است که مذاکرات باید برویت موافقتنامه طالبان با امریکا صورت گیرد درحالیکه همه ما میدانیم که طالبان بدون آنکه حکومت افغانستان اطلاع داشته باشد ایالات متحده امریکا با طالبان موافقتنامه ای را به امضا رساند ، لهذا چگونه ممکن است که طالبان پافشاری برچنین موافقتنامه ای را بنمایند .لهذا درپرتو چنین اطلاعات و اینکه مؤلفه صلح و جنگ از سالهای سال بدینسو از خیطه تصرف مردم افغانستان بیرون شده واصلأ فرآیند زرین صلح در وجدان عمومی مردم افغانستان مشخص نیست واز سوی دیگر جهل و فقر به عنوان اهرم های مهم فشار بر مردم افغانستان بکار گرفته میشوند لهذا چه چیزی و کدامین زمانی میتواند مطلوب برای بیگانه گان بوده باشد که بتوانند به اغراض شوم استعماری با شیوه استحماری برسند لهذا دور از انتظار نیست که کسانی که شعله های آتش حجره های شان از چوب جنگ و هزم خشونت برافروخته نگه میشوند و خود نیز ازادامه جنگ تغذیه میشوند با همین وضعیت مسجد گرم ، گدأ آسوده ! تن برصایت ندهند ؟
اکنون ببینیم که در آنسوی صفحه این شطرنج صلح وارداتی چه میگذرد ؟ چنانچه همه میدانیم آنسوی این صفحه صلح وارداتی را یکی بزرگترین حامیان تروریزم و جنگ کشور پاکستان اشغال کرده و بدون شک گروهی از جنگجویان دوره جنگ های آزادی بخش میهنی با اشغالگران روسیه شوروی را رنگ آمیزی نموده وبا مقتضای عمق استراتیژیک آنکشور تحریک طالبان نامگذاری نموده است و از گذشته 
ای بسیار درد ناک جنگ های آزادی بخش با آرتش سرخ اگر بگذریم همین اکنون ودر اوج مذاکرات صلح در دوحه قراراست بروزدوشنبه مورخ ۷ میزان ۱۳۹۹هجری شمسی دکتورعبدالله عبدالله درجامه ء ریاست شورای عالی مصالحه ملی دریک سفررسمی به دعوت عمران خان صدراعظم پاکستان به اسلام آباد سفرکند تا درباره آنچه که وی حین سخنرانی درمراسم گشائیش کنفرانس صلح با طالبان شرط اساسی گفتگو ها ی صلح با طالبان را تأمین آتش بس بشری خوانده بود به توافقی دست پیداکند و راه حل های برای چنین آتش بس را جستجو نمایند
و از سوی دیگر زلمی خلیلزاد افغان تبار مشاور وزارت خارجه امریکا نیز که موافقتنامه با ایالات متحده امریکا را با طالبان امضانموده است برای پایان چند روزی که از ماه عسل صلح سپری شده خاتمه بخشد در راه دوحه میباشد تا سرانجام در چند روز آئنده نخستین دور گفتگو های اصلی میان طالبان و حکومت افغانستان آغاز گردد 
